آموزش عالی در ایران - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

دانشگاه خوارزمی اولین دانشگاه ایران[۱]

آموزش عالی در ایران زیر نظر وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و وزارت بهداشت، درمان، و آموزش پزشکی (دانشگاه های علوم پزشکی) و وزارت آموزش و پرورش (دانشگاه فرهنگیان) اداره و سازماندهی می‌شود.

تاریخچه آموزش عالی در ایران[ویرایش]

آموزش عالی در ایران به فرم نوین و آکادمیک سابقه یکصد ساله دارد، اما با توجه به پیشینه تاریخی بدوران نظامیه و حتی ساسانی بازمی‌گردد.

تصویری از یک کتابخانه (توسط یحیی بن واسطی واقع در مقامات حریری) در دوران پیش از حمله مغول.

پیش از اسلام[ویرایش]

امروزه منابع متفرقه‌ای از دوران کهن باقی مانده‌اند که اشاره بر وجود مراکز و نظام‌های آموزش عالی در سرزمین‌های ایران باستان می‌کند. از برجسته‌ترین این مراکز می‌توان نخست فرهنگستان نصیبین زیر نظر دولت ساسانی[۲] را نام برد که در آن استادان رانده شده از آتن در حال کنکاش و آموزش مسائل پزشکی و ریاضیات و نجوم بودند.[۳]

فرهنگستان گندی شاپور از مراکزی بود که شهرت آن در پزشکی تا به امروز باقیست و در تأسیس مستقیم بیت الحکمه در بغداد طی سال‌های بعد بسیار با اهمیت نمایان گردید. از نمونه‌های دیگر مدارس علوم پیشرفته در ایران باستان می‌توان سارویه و ریشهر (فارس)[۴] را نام برد.

دوران اسلامی[ویرایش]

پس از تأسیس بیت الحکمه در دوران خلافت عباسی، آموزش عالی در سرزمین‌های اسلامی رفته رفته وضع فراگیرتری به خود دید تا جایی که مدارس نظامیه در دوران سلجوقی در چندین شهر همانند بغداد، بلخ، نیشابور، هرات، و اصفهان دایر گشتند.

در مراغه نیز خواجه نصیرالدین طوسی پژوهشکده و رصدخانهای بزرگ تأسیس نمود که به روایتی در کتابخانهٔ آن ۴۰٬۰۰۰ کتاب از اقصی نقاط گیتی گردآوری شده بود، و توسط هولاکوخان ایلخانی تأمین مخارج می‌گردید.[۵]

عصر اکتشاف و دارالفنون[ویرایش]

در ادامه اداره نهادهای نظامیه جهت آموزش عالی در عصر صفوی مدرّس‌ها یا مدرّسه‌ها و مکتبه‌ها شکل گرفتند. وزیر شخص زیردست شاه بود. رئیس مدرسه عالی، صدر نام داشت به همین جهت امروز به این مدرس‌ها صدریه نیز گفته می‌شود و این الهام‌بخش تأسیس حسینیه‌ها و زینبیه‌ها و مهدیه‌ها نیز بوده است.

«صدر» بالاترین مقام مذهبی در دربار صفوی به‌شمار می‌رفت و با توجه به سیاست مذهبی شاهان صفوی، از احترام و نفوذ زیادی برخوردار بود. کمپفر صدر را به عنوان «رئیس علمای دینی» معرفی می‌کند و می‌گوید او بر تمام مساجد، موقوفات و اماکن متبرکه ریاست فائقه دارد. صدر را از این جهت می‌توان در رأس هرم سازمان اداری مدارس این دوره قرار دارد؛ زیرا یکی از وظایف او انتخاب متولیان و مدرسان مدارسی بود که با موقوفات حکومتی اداره می‌شد. کسی را که در این مدرَس‌ها ادرار (وظیفه، مقرری) داشت را طالب یا طلبه می‌نامیدند. مقام دیگر این مدرَس‌ها شیخ‌الاسلام بود. که بر متعلمین دارای میاومه، مشاهره و مسانهه نظارت داشت. گاهی شاه وقت خود مدرس را تعیین می‌کرد، مانند مدرسة سلطانی، یا چهارباغ، اصفهان که شخص شاه (سلطان حسین) مدرس مدرسه را تعیین می‌کرد.

مدرَس در واقع، رئیس یا مدیر مدرَسه بود که به وسیله بانی یا متولی مدرَسه انتخاب می‌شد. او باید به امور جاری مدرسه، مانند وضعیت طلاب، حجره‌ها و همچنین رفاه و احتیاجات اولیه طلاب، مانند تأمین روشنایی حجره‌ها رسیدگی کند. در مدارسی که با موقوفات شاهی اداره می‌شد، مدرّس از طرف صدر تعیین می‌شد. گزینش رئیس مدرسه کمتر صبغه سیاسی داشت و بیشتر به اقتضای مدارج علمی و فقهی مدرس بود.[۶]

دارالفنون نام مؤسسه‌ای بود که در سال ۱۲۳۰ خورشیدی به ابتکار میرزا تقی خان امیرکبیر در زمان ناصرالدین‌شاه قاجار برای آموزش علوم و فنون جدید در تهران تأسیس شد و آن را نخستین دانشگاه مدرن تاریخ ایران می‌دانند.[۷]

گروه نخست زنانی که وارد دانشگاه شدند. ردیف جلو از راست به چپ: شاهزاده کاوس، شمس الملوک مصاحب، بدرالملوک بامداد، سراج النساء (از هندوستانمهرانگیز منوچهریان، زهرا اسکندری، بتول سمیعی‌زاده.[۸]

«وزارت علوم» ایران نخستین بار توسط نخست‌وزیر در سال ۱۲۳۴ هجری شمسی تأسیس شد، و علیقلی میرزا اعتضاد السلطنه از سوی ناصرالدین شاه قاجار به سمت وزیری برگزیده شد.[۹]

تاریخ آموزش عالی در دوره نوین عموماً با تأسیس دارالفنون آغاز می‌گردد. با این وجود پیش از آن هم فعالیت‌های متعددی برای کسب علوم و تخصص از خارج از کشور وجود داشت. به‌طور نمونه عباس میرزا بود که اول بار تعدادی دانشجوی بورسیه را جهت تحصیلات به فرنگ اعزام داشت.[۱۰] در سال ۱۸۱۱ بود که ایران نخستین دانشجوی خود را به خارج از کشور اعزام کرد. این رقم در سال ۱۹۳۰ میلادی فراتر از ۱۵۰۰ دانشجو بود.[۱۱]

رشته‌هایی که در این زمان در آموزش عالی ایران به تدریج پدید آمدند و نیاز به انجمن علمی مستقل داشتند، عبارت بودند از مدرسه نظام (تأسیس ۱۲۶۴ با بودجه‌ای معادل ۱۰۰۰۰–۱۲۰۰۰ تومان)، مسّاحی یا زمین‌شناسی، فلاحت، پزشکی، طب سنتی، دامپزشکی، دارالمعلمین، مکاسب و متاجر، مدرسه علوم سیاسی، و برای اداره بانوان «مدرسه ناموس».[۱۲] مدرسه علوم سیاسی (تأسیس ۱۲۷۸) که زیر نظر وزارت امور خارجه وقت اداره می‌شد.

از سال ۱۲۹۸ هجری قمری با استقلال مدرسه طب از دارالفنون، به تدریج در طول سال‌های بعد رشته‌های متعددی از آن جدا شدند (مواردی مانند مدرسه عالی فلاحت، مدرسه تجارت، دارالمعلمان عالی و مدرسه دامپزشکی). از سال ۱۳۰۷ اندیشه ایجاد دانشگاه در کشور مطرح شد و از سال ۱۳۱۰ مطالعات اولیه در این زمینه آغاز شد.

در سال ۱۳۱۱ بود که کالج آمریکایی‌ها (که چند سال بعد به دستور رضاخان به دبیرستان البرز تغییر نام و تغییر سطح پیدا کرد) توسط دانشگاه ایالتی نیویورک رسماً پروانه تأیید (منشور) دریافت کرد.[۱۳][۱۴] خیابان جردن تهران نیز (بلوار آفریقای فعلی) به افتخار همین شخص نام‌گذاری گردید.

زنان ایرانی نخستین بار در سال ۱۳۱۶ در سیستم دانشگاهی ایران پذیرش شدند.[۱۳]

دوره معاصر[ویرایش]

اولین دانشگاه جامع ایران[ویرایش]

«امریکن کالج تهران» مؤسسه آموزش عالی بود که در ۱۳۰۹ تحت گواهینامهٔ دانشگاه ایالتی نیویورک قرار گرفت.

فکر تأسیس دانشگاه تهران در سال ۱۳۰۵ خورشیدی توسط دکتر سنک نماینده مجلس در مذاکراتی با سید محمد تدین پدیدار شد.[۱۵]

در سال ۱۳۱۰ خورشیدی وزیر دربار وقت، عبدالحسین تیمورتاش، از طرف رضا شاه، دکتر عیسی صدیق (صدیق اعلم) را مأمور کرد تا به ایالات متحده آمریکا سفر کرده و پس از مطالعه در «تأسیسات علمی دنیای جدید»، طرحی برای تأسیس دانشگاه در کشور به دولت تقدیم نماید.[۱۶] طرح دکتر صدیق مورد قبول کفالت وزارت معارف وقت، علی‌اصغر حکمت، قرار گرفت و سر انجام با پیگیری ایشان، دکتر علی‌اصغر حکمت، دکتر محمود حسابی و دیگران، دانشگاه تهران در هشتم خرداد ماه ۱۳۱۳ به تصویب مجلس شورای ملی رسید.

این مؤسسه با ادغام کردن دارالفنون، مدرسه علوم سیاسی، مدرسه طب،[۱۷] مدرسه عالی فلاحت و صنایع روستایی،[۱۷] مدرسه فلاحت مظفری (اولین مدرسه کشاورزی در ایران)، مدرسه صنایع و هنر (تأسیس توسط کمال الملکمدرسه عالی معماری، مدرسه عالی حقوق، و چند مرکز آموزش عالی دیگر تهران در پردیسی در جنوب پارک لاله فعلی تهران دایر گشت.[۱۲] این دانشگاه بر اساس موسسات آموزش عالی فرانسه الگوبرداری شد و حتی طراحان ساختمان‌های دانشگاه تهران مهندسین فرانسوی بودند.[۱۸]

اولین مرکز دانشگاهی ایران[ویرایش]

دانشکده مخابرات در سال ۱۳۰۷ هجری یعنی بیشتر از ۹۰ سال پیش در محل فعلی دانشکده مهندسی برق دانشگاه خواجه نصیر در کنار ساختمان‌های وزارت پست تلگراف و تلفن تأسیس شده و در سال ۱۳۱۸ هجری اساس‌نامه آن به تصویب مجلس شورای ملی وقت رسیده‌است.

این دانشکده قدیمی‌ترین مرکز آموزش دانشگاهی ایران می‌باشد، اما پس از شروع انقلاب فرهنگی در دانشگاه‌ها بنا به تصمیم مدیران وقت وزارت پست و تلگراف و تلفن این دانشگاه در سال ۱۳۵۹ منحل و هسته تشکیل دهنده دانشگاه خواجه نصیر توسی را به وجود آورد، اما بعد از گذشت حدود ۱۰ سال یعنی در سال ۱۳۶۹ جرقه‌های تأسیس مجدد دانشکده در وزارت پست و تلگراف و تلفن زده شد، اما در مدت این ده سال نیز دانشکده در قالب مرکز آموزش مخابرات ایران فعال بود و تعداد زیادی از کارکنان مجموعه وزارت ارتباطات و شرکت‌های زیرمجموعه در آن به تحصیل در رشته‌های دانشگاهی پرداختند.

سرانجام دانشکده مخابرات و علوم فضایی با تلاش‌های پروفسور ناصر عنایتی راد بر اساس مجوز شورای گسترش وزارت فرهنگ و آموزش عالی مجدداً در سال ۱۳۷۲ تأسیس شد. این دانشکده در سال ۱۳۷۴ به دانشکده علمی کاربردی مخابرات و در سال ۱۳۷۵ به دانشکده علمی کاربردی پست و مخابرات ایران تغییر نام داد. منبع

آغاز آموزش عالی علوم پزشکی نوین[ویرایش]

دکتر ژوزف کاکرن آمریکایی: بنیان‌گذار اولین مؤسسه علوم پزشکی نوین در ایران.[۱۹]

در علوم پزشکی مدرسه طب و دارالفنون تهران اولین موسسات آموزش عالی پزشکی ایران تلقی می‌شوند، نخستین مرکز آموزش علوم پزشکی نوین در واقع در سال ۱۲۵۷ و در ارومیه تأسیس گردید.[۲۰] این مؤسسه که توسط دکتر ژوزف کاکرن آمریکایی تأسیس گشت، بین سال‌های ۱۲۵۷ و ۱۲۸۸ در مجموع ۲۶ فارغ‌التحصیل تحویل داد. مظفرالدین‌شاه قاجار خود سند فارغ‌التحصیلی برخی از دانش آموختگان را امضاء نمود.[۲۱] دکتر کاکرن و تقریباً تمامی کادر آمریکایی هیئت علمی این مؤسسه در همان ارومیه به خاک سپرده شدند و مؤسسه در نهایت به دانشگاه ارومیه تعلق گرفت.

در پایان دوره رضا شاه فقط یک دانشگاه علوم پزشکی در ایران وجود داشت. در سال ۱۳۲۵ خورشیدی مدرسهٔ عالی در اصفهان و شیراز تأسیس شد و هم‌زمان دومین دانشگاه کشور در تبریز شروع به فعالیت کرد. در سال ۱۳۲۸ خورشیدی، قانون تأسیس دانشگاه در شهرستان‌های اصفهان، شیراز، مشهد و اهواز با اولویت دانشکده‌های پزشکی و کشاورزی تصویب گردید.[۲۲] در این امر پروفسور شارل ابرلن نقش به سزایی ایفا نمود.[۲۳]

دوران پهلوی[ویرایش]

دورة تکوین علم آموزی مدرن در ایران (از ۱۲۸۵ش تا ۱۳۱۳ش). در این دوره مدارس عالی تشکیل شدند و کوششهایی برای قانونمندشدن آموزش عالی جدید صورت پذیرفت. همچنین، بر همکاری بین‌المللی و نیاز به مشارکتِ بخش غیردولتی در آموزش عالی در متن قوانین تأکید شد. تأسیس مراکز تربیت معلم و سایر مراکز آموزش عالی که در آنها معلمان خارجی نیز اشتغال داشتند، به این دوره تعلق دارد.

در سال ۱۳۱۳ دانشگاه تهران به عنوان نخستین دانشگاه تأسیس شد. پس از جنگ جهانی دوم رفته رفته شاه تصمیم به تغییر الگوی موسسات آموزش عالی ایران از سیستم دانشگاهی فرانسه به سیستم‌های آمریکایی گرفت. از این رو بود که از اواخر دهه ۱۹۵۰ میلادی سعی در جلب همکاری دانشگاه‌های آمریکایی نمود. در این میان، به‌دنبال دعوت محمدرضا پهلوی از رئیس دانشگاه پنسیلوانیا به ایران، پس از مذاکراتی چند، دانشگاه شیراز مستقیماً تحت نظر و مدیریت این دانشگاه قرار گرفت تا جایی که روابط علمی و فرهنگی بین این دو دانشگاه از مستحکم‌ترین روابط علمی فرهنگی میان ایران و آمریکا گردید و تا روزهای آخر حکومت شاه ادامه داشت.[۲۴] تدوین بسیاری از دروس، طراحی و توسعه پردیس‌های دانشگاه، تربیت استادان، و بنیانگذاری بسیاری از موسسات تحقیقاتی دانشگاه پهلوی همه و همه در اختیار این دانشگاه آیوی لیگ قرار گرفتند.[۲۴]

از نمونه‌های بارز دیگر «دانشگاه صنعتی آریامهر در تهران» (دانشگاه صنعتی شریف فعلی) و «دانشگاه صنعتی آریامهر اصفهان» (دانشگاه صنعتی اصفهان فعلی) بودند که مستقیماً بر اساس الگوی دانشگاه ام آی تی در آمریکا الگوبرداری گردیدند.[۲۵] دانشگاه فردوسی مشهد نیز از نظر علمی و آکادمیک زیر نظر دانشگاه جرج تاون قرار داشت.[۲۶] همچنین دانشگاه بوعلی سینا در همدان نیز به کمک فرانسویان، و دانشگاه گیلان زیر نظر مقامات آلمانی تأسیس شدند.[۱۱]

در جمع، دست کم ۵۹ دانشگاه آمریکایی در توسعه و تأسیس آموزش عالی در ایران نقش و فعالیت داشتند.[۱۱]


انقلاب اسلامی و انقلاب فرهنگی[ویرایش]

دوره تعطیل و افت و خیزهای پس از انقلاب در دهه ۱۳۶۰ش. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، سرمشق و برنامة توسعة دانشگاه به سبک سکولار و الگوی برگرفته از نوگرایی غربی به هم خورد ولی به‌کارگیری سرمشق و برنامة جایگزین به انجام نرسید و مجادلات ایدئولوژی ـ سیاسی آموزش عالی را با ابتلائات تازه ای روبه رو ساخت. تعطیل دانشگاه و سپس شکل‌گیری نظام متمرکز آموزش عالی و مهاجرت مغزها از آثار این دوره بود. / دهة ۱۳۷۰ش به بعد. دانشگاه ایرانی در این دوره، در کشاکش دیدگاه‌های متعارض سیاسی پس از انقلاب اسلامی با مشکلاتی مواجه بود، لذا بحثهایی همچون استقلال دانشگاه، تمرکززدایی و نیز ارتباط آموزش عالی با جامعه و صنعت مطرح شد. هیئتهای امنا مجدداً در شکل ضعیفی به رسمیت شناخته شدند. گسترش مجدد کمّی آموزش عالی، شروع به کار دانشگاه آزاد اسلامی (به صورت شبه غیردولتی)، دانشگاه پیام نور (تحصیل از راه دور) و تا حدی دانشگاه علمی ـ کاربردی با نرخ رشد پرشتاب و در دامن برنامه‌های سازندگی پس از جنگ، از آثار این دوره اند، اما بیشتر شاخصهای کیفی وضع مطلوبی ندارند و از همه مهم‌تر اینکه به دلیل اختلافات و تنشهای سیاسی در کشور، هنوز خط مشی توسعة دانشگاه در تراز جهانی و تعامل رضایت بخش بین‌المللی ثبات و پایداری مؤثری نیافته است.[۲۷]

انقلاب فرهنگی ایران، به مجموعه‌ای از رویدادهای مرتبط با نظام آموزش عالی در جمهوری اسلامی ایران (به ویژه سال‌های ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۲ خورشیدی) گفته می‌شود که با هدف پاک‌سازی استادان و دانشجویانی که از دید حکومت جمهوری اسلامی ایران، «غرب‌زده» به‌شمار می‌رفتند، پا به عرصه وجود گذاشت.

دانشگاه‌ها و موسسات آموزش عالی پس از پیروزی انقلاب اسلامی با همان برنامه‌های آموزشی و درسی قبل از انقلاب فقط با تغییر مدیریت در سطوح مختلف شروع به کار نمودند، که در سال ۱۳۵۹ به دلایل مختلف ارزشی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، انقلاب فرهنگی شروع شد، و با فرمان خمینی ستاد انقلاب فرهنگی تشکیل گردید.

این نهاد رسالت امر برنامه‌ریزی رشته‌های مختلف و خط مشی فرهنگی آِینده دانشگاه‌ها را بر اساس فرهنگ اسلامی به صورت متمرکز عهده‌دار شد. از جمله وظایف آن تعیین ضوابط و شرایط تشکیل محل دانشگاه‌ها و دانشکده‌ها و تشکیل رشته بود. ستاد انقلاب فرهنگی در سال ۶۳ ‬به شورای عالی انقلاب فرهنگی تغییر نام داد. که علاوه بر تدوین اصول سیاست فرهنگ نظام جمهوری اسلامی ایران و تعیین اهداف برنامه‌های فرهنگی، آموزشی، پژوهشی و علمی، نظارت و ارزشیابی امور کتاب‌های درسی نیز از جمله وظایف این شورا گردید.

پس از انقلاب اسلامی طی برنامه پنج ساله اول و دوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تعداد دانشگاه‌ها و موسسات آموزش عالی از ۱۰۲ واحد در سال ۱۳۶۷، به ۲۷۰ واحد در سال ۱۳۷۷ افزایش یافت. این توسعه کمی دانشگاه‌ها و موسسات آموزش عالی تاکنون تداوم یافته است و امروزه، بالغ بر ۲۷۰۰ دانشگاه و مرکز آموزش عالی دولتی وجود دارد. دانشگاه آزاد اسلامی هم به عنوان بزرگ‌ترین مرکز آموزش عالی کشور با ایجاد بیش از ۴۰۰ واحد در محروم‌ترین نقاط کشور نقش تعیین‌کننده‌های در توسعه آموزش عالی ایران بعد از انقلاب، داشته است.

بررسی‌ها نشان می‌دهد کل دانشجویان در همه دوره‌های تحصیلی برابر با ۴ میلیون و ۸۳ هزار و ۱۲ نفر است که دوره کارشناسی بیشترین دانشجو را دارد. ۱۳۷ دانشگاه و مرکز آموزش عالی، ۳۲۴ مؤسسه آموزش عالی غیردولتی و ۱۴۹ مؤسسه آموزش عالی آزاد در حال فعالیت هستند؛ بنابراین با حسابی سرانگشتی متوجه رشد ۲۴۲۵ درصدی واحدهای دانشگاهی و ۲۵۵۱ درصدی تعداد دانشجویان در دوران انقلاب اسلامی به نسبت پیش از آن می‌شویم.[۲۸]

مؤسسة بروکینگز در مرداد ۱۳۹۰/ اوت ۲۰۱۱ گزارشی از تحقیق خود درباره تحولات سالهای ۱۳۸۹ و ۱۳۹۰ش/ ۲۰۱۰ و ۲۰۱۱ در جهان عرب از منظر جمعیت نیرومند جوانان در حال تحصیلات عالی یا متقاضی آموزش عالی منتشر کرد. منطقة عربی خاورمیانه و شمال آفریقا دربردارنده ۶۰٪ گروه‌های سنی زیر ۲۵ سال است. در بسیاری از کشورهای این منطقه، ۳۰٪ جمعیت در سنین ۱۵ تا ۲۹ قرار دارند که خواهان تغییر و تحول در جامعه اند. در این منطقه، با وجود افزایش میزان ثبت نام در آموزش عالی و رشد زنان در آن و افزایش مؤسسات، عملکرد نهادها در حد انتظار دانشجویان و متقاضیان خدمات نیست. میزان بیکاری دانش آموختگان یا اشتغال نامناسب آنها پس از پایان تحصیلات، بسیار زیاد است. اداره دانشگاه‌ها بحث‌انگیز و مناقشه آمیز است و کیفیت آموزش عالی مطلوب نیست و اگر اصلاحات در زمینة سیاست گذاری و نیز تغییر الگوها و بهبود فرایندها به موقع صورت نپذیرد، پیامدهای نامطلوب تری خواهد داشت.[۲۷]

آمار[ویرایش]

آموزش عالی در ایران، شامل آموزش‌های دانشگاهی منتهی به مدارک کاردانی، کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری است. در ایران، دانشگاه آزاد اسلامی بیشترین تعداد دانشجو را دارد.

سال ۱۳۹۳[ویرایش]

با توجه به آمار ارائه شده در خرداد سال ۱۳۹۳‎:[۲۹]

  • حدود ۴۰۰ دانشگاه و مؤسسه آموزش عالی[نیازمند منبع]
  • بیش از ۲٬۱۰۰ رشته تحصیلی
  • ۴٫۵ میلیون دانشجو

درصد دانشجو نسبت به مراکز عالی:

درصد دانشجو نسبت به مقاطع تحصیلی:

در ایران به ازای هر سه کارشناس یک فوق دیپلم وجود دارد و این در حالیست که در کشورهای صنعتی و توسعه یافته به ازای هر پنج فوق دیپلم و تکنسین یک کارشناس وجود دارد.

دستاوردهای نظام آموزش عالی ایران[ویرایش]

جایگاه دانشگاه‌های ایران در رده‌بندی‌های بین‌المللی[ویرایش]

رده‌بندی ARWU

دانشگاه تهران در سال ۲۰۱۱ در این فهرست در رتبه ۳۰۱ تا ۴۰۰ قرار دارد.[۳۰]

رده‌بندی THE-QS

دانشگاه‌های تهران و صنعتی شریف در سال ۲۰۰۸ در این رده‌بندی به ترتیب در رتبه‌های ۴۸۵ و ۵۸۶ قرار دارند.[۳۱]

رده‌بندی webometric

در این رده‌بندی در سال 2021 دانشگاه تهران در رتبه 396، دانشگاه صنعتی شریف در رتبه 733 و دانشگاه فردوسی مشهد در رتبه 876 قرار دارند.[۳۲]

جوایز معتبر علمی و فرهنگی[ویرایش]

شیرین عبادی دانش‌آموختهٔ دانشکده حقوق دانشگاه تهران در سال ۲۰۰۳ برنده جایزه صلح نوبل شد و همچنین مریم میرزاخانی دانشجوی رشتهٔ ریاضی دانشگاه صنعتی شریف و دانشگاه هاروارد در سال ۲۰۱۴ مفتخر به کسب مدال فیلدز شد.[۳۳]

انتقادها[ویرایش]

بیش از هشتاد درصد تحقیقاتی که در دانشگاه‌های ایران انجام می‌شود عملاً هیچ کاربردی در بخش صنعت ندارند.[۳۴]

فرهنگ «مدرک شیفتگی» باعث شده که شاهد تبدیل دانشگاه‌ها (اعم از دولتی و آزاد) به «کارخانه‌های ۳شیفته تولید مدرک دانشگاهی» باشیم. نتیجه اینکه ظرف چند سال تعداد مهندسان ایران از آلمان هم بیشتر شد، در حالی که ارزش تولیدات صنعتی ایران حداکثر یک دهم آلمان است.[۳۵]

فساد تحصیلی و دانشگاهی[ویرایش]

دانشگاه‌های علمی کاربردی وابسته به دستگاه‌ها هم وهن آموزش عالی بود هم به نوعی باعث ایجاد فساد در تولید مدرک تحصیلی برای کارمندان دولت صرفاً جهت افزایش حقوق بود که متوقف شده، اما باقی مانده‌ها در حال نظارت بیشتر و تقویت هستند.[۳۶]

داود حسینی، مدرس دانشگاه و پژوهشگر حوزه مطالعات سلامت اداری و مقابله با فساد یادداشتی در روزنامه مردم‌سالاری درباره مبحث فساد علمی در آموزش عالی دارد: ... در یکی- دو دهه اخیر به دلایلی که بحثش را خواهم کرد، روند فساد در دانشگاه‌ها رو به فزونی نهاده است. به‌ ویژه در سال‌های اخر دهه هشتاد شمسی و سال‌های آغازین دهه نود، فساد در آموزش عالی همانند سایر نهادها رو به فزونی نهاد. این فساد را در سه حوزه گونه شناسی نموده ام.

1- گونه‌شناسی فساد در چارچوب کنشگران نهاد علم، شامل دانشجو، استاد و کارمند. برخی از اشکال فساد در چارچوب کنش استادان در ارتباط با دانشجویان: به‌طور کلی این تعامل فاسد را می‌توان در سه دسته کلی 1- فساد در تولیدات مشترک علمی2- فساد و سوء استفاده اقتصادی 3- تعاملات اخلاقی فاسد، دسته‌بندی کرد. بسیاری از این ارتباطات فاسد در راستای نوچه پروری، مٌبلغ پروری، بازاریاب آموزشی و پژوهشی، تقویت تیم خودی در مقابل سایر تیم‌ها و ... نیز قابل صورتبندی است.

2- گونه‌شناسی دیگر بر مبنای تعامل فاسد بین نهادها و سازمان‌ها است.از قبیل دریافت امتیازاتی برای اعضاء دانشگاه یا خود دانشگاه از نهادها، سازمان‌ها و شرکت‌ها در قبال ارایه مدرک در دوره‌های آموزشی و ...(مدرک فروشی) و یا پذیرفتن مدیر آن سازمان برای مقاطع دکتری، یا پذیرفتن به عنوان عضو هیات علمی/ مدعو و ...می‌توان متصور شده و مورد بحث و بررسی قرار داد.

3- گونه‌شناسی بر مبنای فساد در تولیدات علمی: حداقل در پنج دسته از تولیدات علمی(کتاب، مقاله‌های منتشره در نشریات، پایان‌نامه‌ها، پژوهش‌ها، و سمینارها و ...)، صوری از فساد به اشکال مختلف وجود دارد.[۳۷]

نحوه فاسد شدن دانشگاه ها در ایران[ویرایش]

دانشگاه‌ها و موسسات عالی آموزشی ایران در ۴۴ سال گذشته به چهار روش فاسد شدند:۱- سهمیه‌بندی. چپ‌ها و اسلامگرایان با ادعاهای عدالت‌خواهانه-بدون توجه به شایسته‌سالاری باعث فساد تحصیلات دانشگاهی در همه جای دنیا شدند و آن را از ارزش علمی ساقط کردند. برای توجیه این فساد، آن‌ها از سهمیه‌بندی برای برخی نقاط و اقشار محروم شروع می‌کنند و بعد به سهمیه‌بندی برای نیروهای شبه‌نظامی و نظامی، خانواده مقام‌ها و خود مقام‌ها می‌رسند. برای اینکه استادان دانشگاه هم راضی باشند سهمیه‌هایی برای فرزندان آن‌ها در نظر می‌گیرند. این مدل هم در ایران و هم در ایالات متحده (تحت عنوان تبعیض مثبت) در سال‌های اخیر به‌طور کامل اجرا شده است.  سال ۱۳۹۵ برای نخستین بار فاش شد که حدود ۴۰۸ سهمیه دانشگاه‌های علوم پزشکی متعلق به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بوده است. ۶۰ درصد دانشجویان پزشکی، داروسازی و دندانپزشکی کشور در دانشگاه‌های دولتی سهیمه‌ای‌اند. در حال حاضر، ۲۶ سهمیه فعال در کنکور وجود دارد که اکثرا مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی یا مجلس‌اند (ایسنا ۷ فروردین ۱۴۰۱).

2- عطش استاد شدن قدرتمندان و هدایت عمومی از این طریق. وجه دیگر چگونگی فاسد شدن دانشگاه‌ها تزریق مقام‌های سیاسی، روحانیون و بسیجیان و سپاهیان در کادر علمی بوده است. امروز همه چماقداران و مداحان و واعظان و تصمیم‌گیران کشور هم استاد دانشگاه‌اند و اگر مشکلی در ورود پیدا کرده‌اند خود دانشگاه یا رشته تاسیس کرده‌اند (مثل رشته مداحی). این‌ها همه با رانت حکومتی و اسلامگرا و نظامی و امنیتی بودن به دانشگاه وارد شده‌اند. بسیاری از آن‌ها تنها با توصیه مقام‌های بالاتر در دانشگاه مقام ظاهرا علمی گرفته‌اند. بخشی دیگر، به‌دلیل بسیجی و آقازاده و طلبه بودن در دوره‌های عالی داخل و خارج کشور قبول شده و بعد در کادر علمی استخدام شده‌اند (مثل بورسیه‌های دکترای برای سه هزار نفر در خارج کشور در دوره احمدی نژاد). هیچ استادی در برابر تقلب‌های این گروه در سطوح مختلف ارتقا ایستادگی نمی‌کند چون هزینه بالایی دارد.

۳- عطش کسب آسان مدرک و فخرفروشی. آن دسته از روحانیون و سپاهیان و مقام‌هایی که نمی‌خواستند دردسر یا بی‌آبرویی فساد و تقلب در روال آموزشی موجود یا کسب مدرک در دوره مدیریت دولتی را بر خود هموار کنند خود دانشگاه تاسیس کرده و برای خود مدرک آسان فراهم کردند. این یک مرحله به مدرک‌سازی دانشگاه هاوایی و آکسفورد که برخی مقام‌ها به آن مرتکب شدند نزدیک‌تر است. دانشگاه‌هایی که سپاه (دانشگاه امام حسین)، روحانیون (امام صادق، علوم اسلامی رضوی، باقر العلوم، مفید و امام خمینی) و مقام‌های مختلف تاسیس کردند صرفا همین هدف را دنبال کرده و ده‌ها تُن مدرک برای روحانیون، سپاهیان و دیگر اعضای قشر حاکم فراهم آورده است.

۴- نابود کردن استقلال مالی، علمی و اداری دانشگاه‌ها با دولتی ساختن همه ابعاد آن‌ها و سیاسی کردن صدور مجوز دانشگاه غیردولتی. روسای دانشگاه‌های دولتی را حکومت (شورای عالی انقلاب فرهنگی) و هیئت امنای آن‌ها را دولت تعیین می‌کنند؛ بودجه آن‌ها را دولت می‌دهد و حتی محتوای دروس و کتب درسی را دولت مشخص می‌کند. دخالت‌های دولت در دانشگاه‌های ظاهرا غیردولتی با اینکه با بودجه دولت اداره نمی‌شوند، کمتر از دانشگاه‌های دولتی نیست. دانشگاه آزاد ظاهرا دولتی نیست، اما به دست مقام‌های حکومتی تاسیس شد و منصوبان خامنه‌ای آن را مصادره کردند و از آن زمان تاکنون، آن را اداره می‌کنند[۳۸]

مراکز[ویرایش]

مراکز آموزشی فعال در نظام آموزش عالی ایران عبارتند از:[۳۹]

  • بخش دولتی

در حال حاضر علاوه بر دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی وابسته به وزارتخانه‌های علوم تحقیقات و فناوری و بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، مراکز دیگری نیز با کسب مجوز از وزارت علوم، تحقیقات و فناوری دانشجو می‌پذیرند. از جمله این مراکز، دانشگاه فنی و حرفه‌ای و مراکز تربیت معلم وابسته به وزارت آموزش و پرورش و مؤسسات آموزش عالی وابسته به سایر وزارتخانه‌ها مانند: امور خارجه، پست و تلگراف، راه و ترابری و غیره‌است.

دانشگاه فرهنگیان برای تربیت معلمان و آموزش و بهسازی نیروی انسانی وزارت آموزش و پرورش در ایران است. دانشگاه فنی و حرفه‌ای نیز در خرداد ۱۳۹۰ در طرح انتقال آموزشکده‌های فنی و حرفه‌ای وزارت آموزش پرورش به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری تأسیس گردید.

علاوه بر این، دانشگاهی تحت عنوان، دانشگاه جامع علمی کاربردی در سال ۱۳۷۱ به منظور تقویت آموزشهای فنی و حرفه‌ای و تربیت نیروی انسانی ماهر موردنیاز بخش‌های صنعت، معادن، کشاورزی و خدمات تأسیس گردیده‌است.

در حال حاضر دانشگاه پیام نور ارائه دهنده این نوع سامانه آموزشی است.

  • بخش غیردولتی

به منظور افزایش مشارکت عمومی در ارائه خدمات آموزش عالی و افزایش روزافزون تقاضای اجتماعی جهت ورود به آموزش عالی در ایران دانشگاه‌ها و مؤسساتی در بخش غیردولتی ایجاد گردیده‌است که شامل واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی و همچنین دانشگاه‌ها و مؤسسات آموزش عالی غیرانتفاعی می‌شود.

حوزه‌های علمیه نیز از جمله نهادهای غیردولتی هستند که در ایران فعالیت کرده و مدارک معادل با مدارک عالی دانشگاهی ارائه می‌دهند.

در ایران، برخلاف کشورهای غربی، مقام ریاست دانشگاه‌ها انتخابی نبوده بلکه انتصابی از سطوح بالاتر است.[۴۰]

جستارهای وابسته[ویرایش]

منابع[ویرایش]

  1. "Kharazmi University". Times Higher Education (THE) (به انگلیسی). 2022-03-30. Retrieved 2022-06-08.
  2. «University of Tehran Overview/Historical Events». بایگانی‌شده از اصلی در ۳ فوریه ۲۰۱۱. دریافت‌شده در ۲۵ سپتامبر ۲۰۰۷.
  3. Hill, Donald. Islamic Science and Engineering. 1993. Edinburgh Univ. Press. ISBN 0-7486-0455-3, p.4
  4. Tārīkh-i ʻulūm va adabīyāt-i Īrānī (تاریخ علوم و ادبیات ایرانی). Safa، Ẕabīḥ Allāh (ذبیح‌الله صفا). کتابخانه دانشگاه تگزاس در آستین. OCLC number 6899380 1969.
  5. سید حسین نصر و الیور لیمان در کتاب History of Islamic Philosophy. جلد اول. شابک ‎۰−۴۱۵−۲۵۹۳۴−۷. ۱۹۹۳. ص۵۴۲
  6. آموزشی، دفتر انتشارات و فناوری. «آموزش در مدارس عصر صفوی». دفتر انتشارات و فناوری آموزشی. دریافت‌شده در ۲۰۲۳-۰۴-۱۵.
  7. «دارالفنون اولین دانشگاه مدرن ایرانی». باشگاه خبرنگاران جوان. ۷ فروردین ۱۳۹۲. دریافت‌شده در ۲۰۱۳-۰۵-۲۵.
  8. بدرالملوک بامداد، زن ایرانی از انقلاب مشروطه تا انقلاب سفید. تهران: ابن‌سینا، ۱۳۴۷. ص ۹۹
  9. آموزش و پرورش در ایران. ناصر تکمیل همایون. دفتر پژوهشهای فرهنگی. ص۵۳
  10. Patrick Clawson and Michael Rubin. Eternal Iran. Palgrave Macmillan. 2005. ISBN 1-4039-6276-6 ص۳۴
  11. ۱۱٫۰ ۱۱٫۱ ۱۱٫۲ Problems and Issues in Higher Education: Perspectives on Iran-United States Educational Relations and Influences
  12. ۱۲٫۰ ۱۲٫۱ دانشنامه ایرانیکا: [۱][پیوند مرده]
  13. ۱۳٫۰ ۱۳٫۱ Lorentz, J. Historical Dictionary of Iran. 1995. ISBN 0-8108-2994-0
  14. John H. Lorentz, Historical Dictionary of Iran (Scarecrow Press, Lanham, Maryland، 1995). ISBN 0-8108-2994-0, ISBN 978-0-8108-2994-7.
  15. مذاکرات دوره ششم قانونگذاری. تهران. مجلس شورای ملی. ۱۳۰۵
  16. آموزش و پرورش در ایران. ناصر تکمیل همایون. دفتر پژوهش‌های فرهنگی. شابک ۹۶۴-۳۷۹-۰۹۲-۴ ۱۳۸۵ ص۸۷–۸۸
  17. ۱۷٫۰ ۱۷٫۱ Iranica.Com - Faculties Of The University Of Tehran[پیوند مرده]
  18. M. Marefat. "The Protagonists who Shaped Modern Tehran", in Ch. Adle and B. Hourcade, eds. Teheran, capitale bicentenaire, Paris and Tehran, l992، pp. 106.
  19. Esmail Yourdshahian, Farrokh Ghavam, Mohhamad-Hassan Ansari, Life of Dr. Joseph Plumb Cochran, Founder of Iran's First Contemporary Medical College, Archives of Iranian Medicine, Academy of Medical Sciences, Islamic Republic of Iran, Vol. 5، No. 2 (April 2002). [۲]
  20. «نسخه آرشیو شده». بایگانی‌شده از اصلی در ۱ ژوئیه ۲۰۰۸. دریافت‌شده در ۲۵ سپتامبر ۲۰۰۷.
  21. Robert E. Speer. The Foreign Doctor. 1911. New York. Fleming H. Revell Co.
  22. آموزش و پرورش در ایران. ناصر تکمیل همایون. دفتر پژوهشهای فرهنگی. ص۹۸
  23. پروفسور ابرلن و نقش او در آموزش پزشکی نوین ایران. شمس شریعت تربقان. انتشارات دانشگاه علوم پزشکی تهران
  24. ۲۴٫۰ ۲۴٫۱ «Trends by Region: MIDDLE EAST and Penn's Global Engagement, University of Pennsylvania Archives». بایگانی‌شده از اصلی در ۱۹ مه ۲۰۱۱. دریافت‌شده در ۲۵ سپتامبر ۲۰۰۷.
  25. Exporting MIT: Science, Technology, and Nation-Building in India and Iran. Stuart W. Leslie, Robert Kargon. Osiris, volume 21 (2006)، p.123
  26. Problems and Issues in Higher Education: Perspectives on Iran-United States Educational Relations and Influences. pp.8
  27. ۲۷٫۰ ۲۷٫۱ خطای یادکرد: خطای یادکرد:برچسب <ref>‎ غیرمجاز؛ متنی برای یادکردهای با نام :1 وارد نشده است. (صفحهٔ راهنما را مطالعه کنید.).
  28. «ایسکانیوز». www.iscanews.ir. دریافت‌شده در ۲۰۲۱-۱۱-۱۷.
  29. تحصیل یک سوم دانشجویان کشور در ۲۰ رشته تابناک
  30. «Universities». بایگانی‌شده از اصلی در ۲۴ اوت ۲۰۱۱. دریافت‌شده در ۱۷ ژوئن ۲۰۱۲.
  31. QS Top Universities: Top 200 universities in the THE - QS World University Rankings 2008
  32. «Iran (Islamic Republic of) | Ranking Web of Universities: Webometrics ranks 30000 institutions». www.webometrics.info. دریافت‌شده در ۲۰۲۲-۰۱-۰۳.
  33. Winners of the Nobel Peace Prize
  34. «موازی‌کاری وزارت بهداشت و مؤسسه استاندارد پایان می‌یابد». hamshahrionline. ۲۰۱۵-۱۱-۰۴. دریافت‌شده در ۲۰۱۵-۱۱-۰۴.
  35. http://www.irna.ir/fa/News/81798658
  36. تسنیم (۲۶ خرداد ۱۳۹۸). «دانشگاه‌های علمی کاربردی وابسته به دستگاه‌ها باعث ایجاد فساد در تولید مدرک تحصیلی بودند».
  37. طباطبائی، عطنا-رسانه تحلیلی دانشگاه علامه (۱۳۹۵/۰۹/۲۲ - ۱۳:۰۲). «گونه‌شناسی فساد علمی در آموزش عالی». fa. دریافت‌شده در 2023-08-04. تاریخ وارد شده در |تاریخ= را بررسی کنید (کمک)
  38. «مجید محمدی | فساد، تقلب و امتیازات ساختاری در تحصیلات دانشگاهی در ایران: چرا و چگونه؟». ایندیپندنت فارسی. ۲۰۲۲-۰۹-۰۳. دریافت‌شده در ۲۰۲۳-۰۸-۰۴.
  39. ساختارهای نظام آموزشی ایران
  40. ادوار نیوز|اطلاعیه دفتر تحکیم وحدت در خصوص ناآرامی‌های ۳ روز اخیر در کوی دانشگاه ورود نیروی انتظامی به کوی

پیوند به بیرون[ویرایش]