اقتصاد اسلامی - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

اقتصاد اسلامی

مضاربهمزارعه
قرض‌الحسنهجعاله
سَلَف‌خریمساقات
هِبهجزیه
زکاتخمس
صدقهوقف
بیت‌المال
صکوکرِبا
بانکداری اسلامی

اقتصاد اسلامی اصطلاحی به معنای دانش اقتصاد یا فعالیت‌ها و فرآیندهای اقتصادی، بر مبنای اصول و آموزه‌های اسلامی است. بعضی به علم اقتصاد با لحاظ روش‌ها و مبانی مختلف اما با توجه به ارزش‌های مادی و معنوی در سطح فردی و اجتماعی که در اسلام ذکر شده نیز ،اقتصاد اسلامی می‌گویند.

اسلام درباره رفتار اقتصادی فردی و اجتماعی انسان، مجموعه‌ای از هنجارها و ارزش‌های ویژه دارد. از این رو دارای نظام اقتصادی خاص خود است که بر پایه دیدگاه‌های فلسفی آن بنا شده و با سازماندهی اسلامی، دیگر جنبه‌های رفتارهای بشری؛ یعنی نظام‌های اجتماعی و سیاسی سازگار است.[۱]

منابع اسلامی یعنی قرآن و سنّت تأکید دارند که رفتار اقتصادی انسان باید در چارچوب هنجارها، ارزش‌ها و الگوهای اخلاقی رفتاری که قرآن و سنّت تعریف می‌کنند، قرار گیرد. این مطلب حتی در آیات مکّی قرآن که به دوران پیش از هجرت محمد منسوب‌اند، دیده می‌شود[۲]و بخش بزرگی از آثار فقهی که خود بر قرآن و سنّت مبتنی‌اند، درباره الگوهای رفتار اقتصادی و روابط تجاری است.[۱]

اغلب صاحب‌ نظران اقتصاد اسلامی همچون محمدباقر صدر معتقدند اقتصاد اسلامی را می‌توان به صورت قسمتی از علم اقتصاد دانست، در این صورت، اقتصاد اسلامی نه علمی مستقل قلمداد می‌شود و نه ماهیت علمی علم اقتصاد را نفی می‌کند. بلکه اقتصاد اسلامی، یک مکتب اقتصادی در کنار سایر مکاتب اقتصادی است.[۱]

نگاه اسلام به اقتصاد[ویرایش]

اقتصاد اسلامی بر قناعت و اعتدال در مصرف‌گرایی تأکید دارد. اقتصاد در اندیشه غرب نیازهای انسان را نامحدود و منابع و امکانات جهان را محدود می‌داند؛ ولی در اسلام منابع و امکانات، نامحدود معرفی‌شده‌اند.

(به عربی: وَإِن تَعُدُّواْ نِعْمَتَ اللّهِ لاَ تُحْصُوهَا) قرآن، سوره ابراهیم، آیه ۳۴
ترجمهٔ آیه:«و اگر بخواهید نعمت‌های خداوند را در شمار بیاورید نمی‌توانید نعمت‌های خداوند را به حد و حصری محدود کنید.»

اسلام، مسئلهٔ اقتصاد را (بر اساس اصالت انسان) به عنوان جزئی از مجموعه قوانین خود که تنها می‌تواند قسمتی از نواحی حیات انسانی را تنظیم کند، مورد توجه قرار داده‌است و حل مشکلات اقتصادی را در اصلاح مبانی عقیدتی و اخلاقی مردم می‌داند.[۳]

(به عربی: وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُری آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الأْرْضِ) قرآن مجید، آیهٔ ۹۶
ترجمهٔ آیه: و اگر مردم ایمان آورده و پرهیزگار بودند، ما درهای برکات زمین و آسمان را بر آن‌ها گشوده بودیم.

برخی معتقدند اقتصاد اسلامی ترکیب دو نگرش سوسیالیستی و سرمایه‌داری است که البته با ادعای نظریه‌پردازان اقتصاد اسلامی هم‌خوانی‌ندارد.

برخی هم چون علی شریعتی معتقد اند که اقتصاد اسلامی، یک اقتصاد سوسیالیستی می باشد.[۴]

اهداف اقتصاد اسلامی[ویرایش]

عدالت اقتصادی[ویرایش]

عدالت اقتصادی، مهم‌ترین هدف اقتصاد اسلامی دانسته شده‌است؛ عدالت اجتماعی در تمامی زمینه‌ها، از جمله اقتصاد در رأس برنامه‌های پیامبران الهی معرفی شده‌ است.[۵]

استقلال[ویرایش]

یکی دیگر از اهداف مهم اقتصاد اسلامی، استقلال است که در پی آن، جامعه بتواند نیازمندی‌های خود را در حد قابل قبولی از رفاه، تولید کند و در اداره امور اقتصادی نیازمند و متکی به دیگران نباشد.[۶]

رفاه عمومی[ویرایش]

یکی از مهم‌ترین اهداف نظام اقتصادی اسلام، ریشه‌کن کردن فقر و ایجاد رفاه عمومی در جامعه دانسته شده‌ است.

در آیه ۳۲ اعراف: نیز به صراحت بهره‌مندی از زینت‌های خداوند و روزی‌های پاکیزه او را مجاز می‌داند بیان‌می‌شود: «قُل مَن حَرَّمَ زینَةَ اللّهِ الَّتی اَخرَجَ لِعِبادِهِ و الطَّیِّبتِ مِنَ الرِّزقِ قُل هِیَ لِلَّذینَ ءامَنوا فِی الحَیوةِ الدُّنیا خالِصَةً یَومَ القِیمَةِ». «زینت» را به لباس‌های آراسته[۷][۸]و «طیبات من الرزق»[۹] را به روزی‌های لذت‌بخش و مورد علاقه تفسیر کرده‌اند.[۱۰]

اصول روش اسلام در توزیع ثروت[ویرایش]

همان گونه که اشاره شد اصول روش اسلام در توزیع ثروت، در درجه اول، صیانت از عدالت اجتماعی، حفظ حقوق مردم، تقسیم مالکیت به سه بخش (ملی، خصوصی و دولتی) است. در این راستا، به تحریم راه‌های نامشروع مانند ربا می‌پردازد و حل مشکلات اقتصادی را در چهارچوب قوانینی مانند استفاده از عقود اسلامی می‌داند. برخی از این قوانین در ابواب مضاربه، مزارعه، مساقات، بیع، اجاره، جعاله، زکات، خمس و امثال آن بیان شده‌است.

اقتصاد اسلامی در ایران[ویرایش]

در سال ۱۳۵۷، سید روح‌الله خمینی مدعی شد که شرکت‌های چند ملیتی اقتصاد ایران را در دست گرفته‌اند و سیاست‌های محمدرضاشاه در حال به نابودی کشاندن کشاورزی است تا به خارجیان فعال در حوزه کشاورزی تجاری کمک کند، وی اعلام کرد که هدف اصلیش را در اقتصاد، کم شدن وابستگی ایران به غرب و استقلال اقتصادی قرار خواهد داد و این که اقتصاد بر اساس تعالیم اسلام پایه‌ریزی خواهدشد.[۱۱]

قبل از پیروزی انقلاب، سید محمد باقر صدر تلاش‌هایی جهت تبیین نظام اقتصادی اسلامی و مولفه‌های مکتب اقتصادی آن کرد.

پس از انقلاب اسلامی، بانکداری یکی از عرصه‌هایی بود که برای تطبیق آن با قوانین اسلامی، محل ورود اقتصاد اسلامی بود؛ در همین راستا قانون بانکداری بدون ربا تصویب و اجراشد.

در سال ۱۳۸۶ کمیته فقهی سازمان بورس و اوراق بهادار ایران توسط غلامرضا مصباحی مقدم و علی صالح آبادی رئیس وقت سازمان بورس جهت کنترل و نظارت بر اجرای قواعد اقتصاد اسلامی در معاملات و فرایندهای سازمان بورس تأسیس‌شد.

عرصه دیگر مهم ورود اقتصاد اسلامی، موضوع انفال و مالکیت منابع طبیعی بود که در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، محل تأکید قرارگرفت. بحث استقلال و خودکفایی به معنای نفی وابستگی از مفاهیم مهم دیگر در اقتصاد اسلامی بود که با پیروزی انقلاب پررنگ‌تر شد؛ در حال حاضر و برپایه برخی آموزه‌های اقتصادی موجود، باید تا حد ممکن در راستای استقلال معقول اقتصادی همت‌ گمارد.

نقد و مناقشه[ویرایش]

هر چند می توان به عنوان بخشی از حوزه اقتصاد دستوری بر روی اقتصاد اسلامی تمرکز کرد اما تلاش هایی که تا کنون در این زمینه انجام شده به‌علت روش شناسی نادرست، عدم دقت در تعاریف اولیه و پیشفرض ها، عدم مشاهده صحیح پدیده ها، عدم تمایز بین تغییرات مقتضی زمان و مکان در جوامع بشری و همچنین عدم درک صحیح علم و روش علمی در کلیت خود و حوزه توصیفی علم اقتصاد به‌طور اخص با ایرادات فراوانی همراه است.[۱۲]

اقتصاد اسلامی به این دلایل بی‌اعتبار و دون شناخته‌است:

  • متهم به «عدم انسجام، ناقص بودن، غیر عملی بودن و نامناسب بودن»[یادداشت ۱] و این که به جای حل مسئله، توسط «هویت فرهنگی» به کار انگیخته شده‌است (تیمور کوران، جان فاستر)؛[۱۳][۱۴][۱۵][۱۶]
  • به‌طور تئوریک «شلم‌شوربایی از تفکرات مردم‌باورانه و سوسیالیستی»[یادداشت ۲] بودن آن و این که در عمل، "چیزی بیش از کنترلِ دولتیِ ناکارآمدِ اقتصاد و یک سری سیاست‌های بازتوزیع تقریباً به یک اندازه ناکارآمد [نیست]" (فرد هالیدی[۱۷]

در زمینه ای سیاسی و منطقه ای، که در آن اسلام گرایان و علما ادعا می‌کنند در مورد همه چیز نظری دارند، جالب است که در موردِ این مرکزی‌ترینِ فعالیت‌هایِ انسان، فراتر از سخنانِ پارسامنشانهٔ پی‌درپی دربارهٔ این که چه طور مدلِ آن‌ها نه سرمایه‌داری است و نه سوسیالیستی، چه قدر برای گفتن کم‌دارند.[۱۷]

  • چیزی چندانی بیش از این نیست: تقلید از اقتصاد سنتی، مزین به آیات قرآن و سنت (محمد احمد خان)؛
  • مدعی تقاضا برای بازگشت به رسوم اسلامی، که [این رسوم] در واقع «سنت ابداع شده»[یادداشت ۳] هستند (تیمور کوران)؛[یادداشت ۴][۱۸]
  • شکست در رسیدن به این اهدافش: براندازی سود روی پول، برقراری برابری اقتصادی و یک وجدان کسب‌وکار برتر؛[۱۹] با این حال «از روی جهالت، از روی تحمل و بردباریِ هدایت‌شده در مسیرِ اشتباه، از نگاه موشکافانهٔ نقادانه فروگذار کرد» و در رسیدن به این اهداف شکست خورد چرا که شیوه‌ها و مقاصدش «بیش از حد غیر واقع بینانه [است] تا که بخواهد برای ساختارهای غالب اقتصادی شاخ و شانه بکشد» (تیمور خان).[۱۸]

دانش مالی و بانک‌داری اسلامی

یک نتیجه قابل توجه (و آماج انتقاد) اقتصاد اسلامی، ابداع صنعت دانش مالی و بانک‌داری اسلامی است.

جستارهای وابسته[ویرایش]

یادداشت[ویرایش]

  1. "incoherence, incompleteness, impracticality, and irrelevance"
  2. "a hodgepodge of populist and socialist ideas"
  3. Invented tradition
  4. به نظر وی: اقتصاد اسلامی خودش نمونه امری است که "سنت اختراع‌شده" خوانده شده. … تا میانه قرن بیستم [میلادی] نبود که پس از آن کمپین‌هایی راه افتاد برای شناسایی الگوهای تفکر و کارکرد اقتصادی به‌طور خودآگاه [به اسلام]، اگر نه همچنین به‌طور منحصر [به اسلام]. تا آن زمان درون‌مایه اقتصادی رساله‌ها که بر پایه منابع اسلامی سنتی قرار داده شده بود فاقد سیستماتیزاسیون [یا سیستم‌مندی] بود؛ آن‌ها به سختی یک بدنه اصلی از تفکر را که به شکل دکترینی منسجم و خودکفا قابل تشخیص باشد را شکل دادند.

منابع[ویرایش]

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ منذر کهف، علم اقتصاد اسلامی، تعریف و روش.
  2. , Monzer, Al Iqtisad al Islami [The Islamic Economy], pp 90 - 28 , 1981 ,.
  3. (اقتصاد در مکتب اسلام، امام موسی صدر، مقدمه و پاورقی: علی حجتی کرمانی، مقدمه، ص سیزده)
  4. https://fa.m.wikipedia.org/wiki/نهضت_خداپرستان_سوسیالیست
  5. صدر، اقتصادنا، ۱۴۲۴ق، ص۴۲۱.
  6. هادوی تهرانی، مکتب و نظام اقتصادی اسلام، ۱۳۷۸ش، ص۸۳.
  7. مجمع البیان، ج ۴، ص ۲۴۵.
  8. زاد المسیر، ج ۳، ص ۱۸۹.
  9. مفردات، ص ۳۰۸، «طیب».
  10. مجمع البیان، ج ۴، ص ۲۴۵.
  11. «سخنرانی تاریخی حضرت امام خمینی در بدو بازگشت به ایران در بهشت زهرا (س) تهران».
  12. ملتی، علی (۱۴۰۱). شرح و نقدی بر «اقتصاد ما». بهمن برنا.
  13. Foster, John (11 December 2009). "How Sharia-compliant is Islamic banking?". BBC News. Retrieved 22 September 2016.
  14. Kuran, "The Economic Impact of Islamic Fundamentalism," in Marty and Appleby Fundamentalisms and the State, U of Chicago Press, 1993, pp. 302–41
  15. "The Discontents of Islamic Economic Mortality" by Timur Kuran, American Economic Review, 1996, pp. 438–42
  16. Tobin, Sarah A. (2014). ""Is it really Islamic?"". In Wood, Donald C. (ed.). Production, Consumption, Business and the Economy: Structural Ideals And ... Emerald Group Publishing. p. 139. Retrieved 23 September 2016.
  17. ۱۷٫۰ ۱۷٫۱ Halliday, Fred, 100 Myths about the Middle East, Saqi Books, 2005 p. 89
  18. ۱۸٫۰ ۱۸٫۱ Kuran, Timur (2004). Islam and Mammon: The Economic Predicaments of Islamism. Princeton University Press. p. x. Retrieved 25 March 2015.
  19. Pipes, Daniel (September 26, 2007). "Islamic Economics: What Does It Mean?". Jerusalem Post. Retrieved 5 August 2015.
  • سید محمد باقر صدر، اقتصادنا، ص. ۳۳۰ تا ۳۳۴
  • سید رضا حسینی نسب، مجموعه مقالات علمی، ص. ۱۵ تا ۱۸
  • منصور شفیع‌زاده (۱۳۷۳نگاهی دوباره به اندیشه‌های اقتصادی حضرت امام خمینی (س)، تهران: نشر مدرس، ص. ۱۸۷
  • یدالله دادگر کرمانجی (۱۳۷۸نگرشی بر اقتصاد اسلامی، تهران: نشر مدرس، ص. ۱۴۴
  • محمود روزبهان (۱۳۷۸اقتصاد اسلامی، تهران: نشر قلم، ص. ۱۷۲
  • امام موسی صدر، اقتصاد در مکتب اسلام، به کوشش علی حجتی کرمانی.
  • مشارکت‌کنندگان ویکی‌پدیا. «Islamic economics». در دانشنامهٔ ویکی‌پدیای انگلیسی، بازبینی‌شده در ۳۰ ژانویهٔ ۲۰۱۸.