بحث:جامعه‌شناسی دین - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

توجه: اگر نگاهی به اعتقادات مردم درباره آخر زمان داشته باشیم متوجه می شویم که اگر قرار است کسی ظهور کند پس باید در یک موقعیت بد اقتصادی و فرهنگی ظهور کند.پس هر چیز بدی که به وجودمی آید باعث خوشحالی آنها می شود چون علایم ظهور است.دراین صورت آیا این افراد در کارهایشان مسئولیتی را قبول میکنند؟اگر بد شد خواست خدا بود و اگر خوب هم همینطور. مارکس به ما می گوید که اگر قرار است کسی ظهور کند و همه ی ظلمها برطرف شود و دنیا مثل بهشت شود؛این خود ما هستیم که می توانیم به آن دست یابیم.ولی با کنار زدن خود و رد کردن مسئولیتها آنرا به دوش رهبران آینده خود می اندازیم.در این صورت خود را موجودی ضعیف تصور می کنیم و این را می دانیم که انسانها هر آنچه را که باور داشته باشند همانطور هم عمل میکنند. «باورها میتوانند از بعضی افراد قهرمان بیافرینند و بعضی را به موجوداتی ضعیف مبدل کنند» (دیل کارنگی) درصورتی که در منابع ما آمده که این پیروزیها جز با زحمات خود انسانها صورت نمی گیرد و این یعنی تا یید سخن مارکس.Hosseinme (بحث) ‏۱۷ مهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۰۸:۰۸ (UTC) Hosseinme (بحث) ‏۱۷ مهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۰۸:۱۲ (UTC)پاسخ