بحث کاربر:Xerxessenior - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

خوش‌آمدید


بایگانی گفتگوها


هیچ بایگانی هنوز وجود ندارد (بسازید)

سلام و تبریک[ویرایش]

با درود و تبریک به خودم و شما برای رسیدن به صدهزارگی. امیدوارم با بیشینهٔ توان به همکاری با ویکیپدیای فارسی ادامه دهید. تا پاسخی دندان شکن باشد به آنها که میگویند "ویکی فارسی:صدهزار مقالهٔ یک خطی". هرچند این حرف هم اکنون هم به اندازهٔ کافی چرند و بی ربط هست. ویکی فارسی اکنون مقاله‌های بسیار خوبی دارد.
ارادتمند شما، اپسیلون [ادیب آبراموویچ بیگیف] ‏۲۸ اوت ۲۰۱۰، ساعت ۱۹:۳۸ (UTC)پاسخ

من هم می‌آموزم[ویرایش]

خشایار پیر عزیز تفاوت دیپلمات و سیاستمدار را چندان نمی‌دانستم خوشحالم که آموختم. از ویرایشهای شما نیز سپاسگزارم تا حد امکان در تکمیل مقاله مذکور همراهی خواهم کرد اما تخصصم ادبیات داستانی است. این مقاله را نیز از آن جهت ایجاد کردم که در ویکی انگلیسی ارجاعات فراوانی پیرامون ایران داشت اما جایش در ویکی فارسی خالی بود. باز سپاسگزارم.Motabassem (بحث) ‏۱۵ مهٔ ۲۰۱۱، ساعت ۰۷:۴۰ (UTC)پاسخ

بانکداری اسلامی[ویرایش]

سلام و خسته نباشید خدمت استاد.

آیا امکانش هست مقالهٔ بانکداری اسلامی را به پیش ببرید. من وقتی شروعش کردم قرار بود کسی کمکم کنه ولی اون دوست خلف وعده کرد و مقاله نیمه کاره رها شد. من خیلی از اصطلاحاتش را نمی فهم برای همین از شما کمک خواستم. ممنون--ابراهیمی☂ (بحث) ‏۲۹ سپتامبر ۲۰۱۱، ساعت ۰۰:۱۵ (UTC)پاسخ

درود بر شما، مرسی برای اعتمادتان. در اولین فرصت نگاه/شروع می‌کنم. الان کمی سرم شلوغ است. خشایار پیر ۷ مهر ۱۳۹۰، ساعت ‏۱۱:۰۴ (UTC)
✓ تا جاییکه امکان داشت. مبحث بسیار گسترده‌ای است، بخصوص وقتی تفاوتهای بین کشورها مطرح می‌شود. فعلا نسبتا عمومی شده با چند اشاره لازم به ایران. Xerxessenior (بحث) ‏۱ اکتبر ۲۰۱۱، ساعت ۱۴:۴۳ (UTC)پاسخ

سپاس برای وقتی که گذاشتید--ابراهیمی☂ (بحث) ‏۱ اکتبر ۲۰۱۱، ساعت ۱۶:۲۴ (UTC)پاسخ

نظرسنجی[ویرایش]

خواهشمندم در این نظر سنجی شرکت کنید
اهورا ♠ ‏۷ اکتبر ۲۰۱۱، ساعت ۰۹:۰۶ (UTC)پاسخ

الگوهای به زبان دیگر[ویرایش]

درود. قرار نیست هر عنوانی را نامش به زبان دیگر هم ذکر شود (این کار شدیداً نهی شده‌است). مثلاً مقالهٔ مالیات بر ارزش افزوده (که انگلیسی‌اش نیاز نیست). اگر واقعاً نیاز است که ذکر شود، مثلاً منبع به زبان دیگر باشد و بیم آن رود که واژگان فارسی ما معنی موردنمظر نویسندهٔ منبع را ندهد، می‌توان در پانویس (با <ref>...</ref>) ذکر کرد ولی در متن مقاله معمولاً واژهٔ غیرفارسی نباید باشد. –Z ‏۲۱ اکتبر ۲۰۱۱، ساعت ۱۷:۳۸ (UTC)پاسخ

همکار عزیز، این نوع مالیات آنچنان لغت به لغت از مدل آلمانی برداشته شده که فکر کردم توضیح را بیاورم. برمیدارم. سپاس --Xerxessenior (بحث) ‏۲۱ اکتبر ۲۰۱۱، ساعت ۱۷:۵۳ (UTC)پاسخ
فقط پیشنهاد/راهنمایی بود دوست عزیز، هرطور خودتان صلاح دیدید عمل کنید. –Z ‏۲۱ اکتبر ۲۰۱۱، ساعت ۱۸:۵۸ (UTC)پاسخ

[ویرایش]

گفتمان خصوصی را برداشتم Xerxessenior (بحث) ‏۲۵ اکتبر ۲۰۱۱، ساعت ۱۶:۱۰ (UTC)پاسخ

ابزار[ویرایش]

سلام لطفا {{راهنمای ابزار کمک مترجم}} را مطالعه نمایید برای انتقال رده و ساخت مقاله خیلی کمک می‌کندرضا ۱۶۱۵ / ب ‏۸ نوامبر ۲۰۱۱، ساعت ۱۹:۵۰ (UTC)پاسخ

مرسی، بسیار مفید است. Xerxessenior (بحث) ‏۱۰ نوامبر ۲۰۱۱، ساعت ۱۸:۱۰ (UTC)پاسخ

direct debit[ویرایش]

سلام. شما که اقتصاد دان هستی، لطفا معادل فارسی direct debit را بگو. در ldoceonline.com آمده:

an instruction you give your bank to pay money directly out of your account regularly to a particular person or organization

با اجازه صاحب خانه به نظر تحت الفظی می‌شود پرداخت مستقیم ولی من باشم پرداخت خودکار را انتخاب می‌کنمرضا ۱۶۱۵ / ب ‏۸ نوامبر ۲۰۱۱، ساعت ۲۰:۲۹ (UTC)پاسخ

درود بر میهمانان. با برگه حواله‌ای که در بانک پر می‌کنید، به بانک دستور می‌دهید که وجهی را از حساب شما به حساب دیگری منتقل کند. چون این امر وابسته به موضوع و مبلغ منفردی است، خودکار انجام نمی‌شود (دستور پرداخت/ حواله). پرداخت‌های خودکار (یک دستور دائم تا روز فسخ دستور) که هنوز در ایران خوب پا نگرفته‌اند، آنهایی هستند که شما با یک دستور دادئم به بانک میگویید: سر هر وعده‌ای مبلغ معینی را به حساب ثالث واریز کند (کرایه خانه / حق بیمه / مزد کارگر).

در وجوه متغیر مثلا ماهانه به بانک اجازه می‌دهید (یک دستور دائم تا روز فسخ دستور) که اجازه دهد شخص ثالث طلب متغیرش رااز حسابتان مستقیما بردارد (برق / تلفن / گاز)... و این متاسفانه در ایران اصلا رایج نیست. Xerxessenior (بحث) ‏۹ نوامبر ۲۰۱۱، ساعت ۰۸:۳۵ (UTC)پاسخ

بابت قبلی دستت درد نکنه. یه معادل فارسی خوب برای tax deduction و deductibility tax چی میشه؟
  • اگر هدف را می‌دانستم راحت تر بود.

tax deduction / (کسر مالیات)، (تفریق مالیات)، (= هزینه‌های قابل کسر در تسویه حساب مالیاتی که به کسر مالیات ختم می‌شوند)، (مالیات بُـر). در بدنه قوانین مالیاتی نهفته. قوانین مالیاتی اجازه می‌دهند تا شخصیت‌های حقیقی (کارمند/دانشجویی که جانبی کار می‌کند و غیره) یا حقوقی (بازرگانی/ تولید کننده/ خدمات دهنده و غیره) بخشی یا که کل خـــرج و هزینه‌هایی را که مالیات دهنده جهت کسب درآمد و پیشرفت کاری، در معنای کل کلمه داشته، در تسویه حساب مالیاتی آخر سال، از کل درآمدهایش بکاهد ← و برای آن مبالغ مالیات نپردازد. (شخصیتا نوعی یارانه است). نمونه: کارمندی به هزینه خود چند کتاب فنی در رابطه با کارش می‌خرد تا دانستنی‌هایش را به روز کند... یا در کلاسی ثبت نام می‌کند که دانش کاری اش بالا برود... (← برای ترقی/ ترفیع رتبه / اضافه حقوق)/ درصدی از هزینه کرایه خانه بعنوان اطاق کار یا که هزینه خرید رایانه (با گواهی کارفرما)... بازرگانی با هدف تبلیغاتی برای مشتریان مجلس شام ترتیب می‌دهد/ تولید کننده‌ای برای کارگرانش دوره‌های علمی یا عملی برقرار می‌کند... هدیه‌های سال نو برای مشتریان... برخی "باج سبیل"‌ها و رشوه‌های سربسته مدل غربی (← در اروپا میلیاردها یورو در سال هزینه می‌شود) و غیره. تمامی یا بخشی از اینگونه هزینه هارا (بستگی به قانون دارد) می‌توان به عنوان خرج مفید و سازنده یا سرمایه گذاری برای پیشرفت و شکوفایی از درآمد کل کسر کرد: ← کسر درآمد ← ← کسر مالیات.

برخی هزینه هارا نمی‌توان در همان سال وقوع کلا به حساب مالیات گذاشت (بستگی به حجم دارد) و باید مثلا در ۵ سال قسمت شوند.

به یاد داشته باشیم که اینگونه خرده کاری‌ها نفس سیستم مالیاتی را می‌گیرند. (۸۰٪ نوشتارها و کتاب‌های علوم وقوانین مالیاتی جهان به زبان آلمانی هستند!!!). برای ساده ساختن روش‌ها، دولتها به اشخاص حقیقی اجازه می‌دهند تا مبالغ ثابتی را بعنوان هزینه در تسویه حساب سالانه در نظر بگیرند. مثلا اکنون قانون آلمان به کارمندان اجازه داده که سالیانه هزینه‌ای تا سقف ۲۰۰۰ یورو بدون فاکتور (البته بالا تر از آن با فاکتور) را در تسویه حساب سالانه در نظر بگیرند. تا چند سال پیش ادارات مالیاتی در اروپا برای تسویه حسابی در ابعاد ۵ یورو هزینه‌ای برابر مقدار وجه طلب متحمل می‌شدند (وقت مفید کارمند/ کاغذ نامه/چاپ نامه /پاکت/تمبر).

deductibility tax / (یارانه مالیاتی). الزاما از بدنه قوانین مالیاتی نیست. یکی از مهمترین افزار دولت‌ها در رابطه با کنترل و هدایت جامعه و اقتصاد (و بخصوص تبلیغات حزبی برای انتخاب شدن مجدد = "نقل افشانی") هستند. مثلا دولت به وزارت دارایی دستور می‌دهد (قانونمند ولی بیراهه از کنار قوانین مالیاتی عبور می‌کند) هرکسی در فاصله بیش از ۱۰۰ کیلومتر دورتر از کلانشهری یا در منطقه کم بضاعتی سرمایه گذاری کند تا چند سال از پرداخت درصدی از فلان مالیات یا کل آن معاف است (← در ایران هم چنین یارانه‌هایی وجود دارند). یا به واردات اجناس آنتیک و پر بها (مثل فرش‌های کهنه ایرانی) مالیات بر ارزش افزوده تعلق نمی‌گیرد (← چند کشور اروپایی). یا بعضی کشورهای توریستی تخفیف‌های بزرگ مالیاتی برای دفاتر مسافرتی و توریستی قائل می‌شوند... تخفیف مالیاتی کارمندان برای هر فرزند تا... سالگی /

دولت انگلیس سالانه ~۳۰ میلیارد یورو تخفیف مالیاتی در نظر می‌گیرد (۱،۴٪ GDP). نتیجه بازدهی برای اقتصاد ملی: ~۶۰ میلیارد یورو (گمانه) دولت آلمان سالانه ~۵۰ میلیارد یورو تخفیف مالیاتی در نظر می‌گیرد (۱،۷٪ GDP). نتیجه بازدهی برای اقتصاد ملی: ~۱۵۰ میلیارد یورو (گمانه) دولت سوئیس سالانه ~۲۱ میلیارد یورو تخفیف مالیاتی در نظر می‌گیرد (۳،۹٪ GDP). نتیجه بازدهی برای اقتصاد ملی: ~۱۰۰ میلیارد یورو (گمانه) Xerxessenior (بحث) ‏۱۰ نوامبر ۲۰۱۱، ساعت ۱۱:۴۳ (UTC)پاسخ

آقا خدا خیرتان بدهد. خیلی خیلی ممنونم. راهنمایی خیلی مفیدی بود.

مقالات اقتصاد[ویرایش]

سلام بر پیر اقتصاد. لطفا در ساخت مقالاتی که نامشان قرمز است در اینجا کمک کنید همچنین مقالات آبی هم گاها نیاز به بازبینی دارند. من این فهرست را بر پایه اهمیت مقالاتشان در هر زمینه تخصصی تهیه کردم و این فهرست بر پایه ویکی‌پروژه‌های موجود در ویکی انگلیسی تهیه شده است. رضا ۱۶۱۵ / ب ‏۱۵ نوامبر ۲۰۱۱، ساعت ۱۴:۴۹ (UTC)پاسخ

درود بر ارباب فناوری‌ها، با کمال میل، تا جاییکه زمان و سواد فرجه دهند هستم و خواهم بود. شما و شماها را که داریم غم نداریم. Xerxessenior (بحث) ‏۱۵ نوامبر ۲۰۱۱، ساعت ۱۴:۵۵ (UTC)پاسخ

جایزه[ویرایش]

این ویدئو جایزه شماست بابت معرفی لینک مفید تبدیل گاهشمارها!:-)) --212.95.129.28 ‏۱۷ نوامبر ۲۰۱۱، ساعت ۰۰:۵۱ (UTC)پاسخ

سپاس و درود. جمع اعداد آی پی شما ۴۱ است. امروز در برابر یک کار خوب ۴ "جواب" می‌گیرید:) Xerxessenior (بحث) ‏۱۷ نوامبر ۲۰۱۱، ساعت ۱۰:۴۰ (UTC)پاسخ

برابرفارسی[ویرایش]

سلام. شما می دونید informal imperialism معادل فارسیش چی میشه؟--مش ابرام (بحث) ‏۱۷ نوامبر ۲۰۱۱، ساعت ۱۳:۱۷ (UTC)پاسخ

سلام، بنا بر تعریف علمی پروفسور Benedikt Stuchtey می‌توان گفت:

امپریالیسم اینفورمال تلویحا نوع نرم امپریالیسم است ← "امپریالیسم نرم" (تعبیر از من است). دولت امپریالیست به دولت "ضعیف" رسما تمامی آزادی‌ها را می‌دهد، او را در سازمانهای جهانی عضو می‌کند و به او احساس بزرگی می‌دهد، ضمنی که با ورود از در دیگری با قراردادهایی پر و بال همان کشور را از طریق "سازمان جهانی xyz" می‌بندد و او را مجبور می‌کند وابسته به مملکت امپریالیست بماند. چین و هند در قدیم بزرگترین قربانیان این روال بودند. جنگ تریاک نخست و غیره نتیجه این گونه فشارها و کلاهبرداری‌ها بوده‌اند.

"چهارپایه بگذار زیر پایت تا همسطح شویم ولی چهار پایه را باید از من کرایه کنی (خرید چهارپایه ممنوع است)." Xerxessenior (بحث) ‏۱۷ نوامبر ۲۰۱۱، ساعت ۱۴:۴۰ (UTC)پاسخ

یا که به گفته راکفلر:

چراغ نفتی را به ایشان هدیه بده ولی [مجبورشان کن] نفت را از تو بخرند.

خدای من چه وحشتناک. سپاس برای ترجمه من هم از عنوان امپریالیسم نرم استفاده می‌کنم--مش ابرام (بحث) ‏۱۷ نوامبر ۲۰۱۱، ساعت ۱۴:۴۷ (UTC)پاسخ

استانیسلاو پتروف[ویرایش]

درود بر شما خشایار پیر. امیدوارم حالتان خوب باشد.

مقاله استانیسلاو پتروف شما با آنکه بسیار بسیار خواندنی است اشکالات نوشتاری دارد، از جمله نیم‌فاصله‌ها («روس‌ها» به جای «روس‌ها» و «می‌کنند» به جای «می‌کنند» یا «می‌کنند»). ممنون می‌شوم اگر درستشان کنید.

دیدن موضوعاتی همچون کار آقای پتروف بسیار جالبند. تصور کنید اگر ایشان (به عنوان تنها یک انسان با همه ویژگی‌های انسانی) اشتباهی مرتکب می‌شدند چه پیش می‌آمد!:) -- نوژن (بحث) ‏۳ دسامبر ۲۰۱۱، ساعت ۰۰:۴۷ (UTC)پاسخ

سپاس برای پیام نیکتان. دوست عزیز، امروز باید کل نوشته را گردگیری کنم چون دیشب متاسفانه وقت کم بود. در رابطه با شیخ روس حق دارید... تسلط بر اعصاب در زمان خطر و اضطرار سرمایه ایست بی نظیر و در حقیقت تنها راه گریز از خطر با جان سالم است. چندی پیش که سالگرد آن روزبود با او مصاحبه می‌کردند. می‌گفت من آن شب چند بار «قبض روح» شدم و چند ساعتی عرق از سر و رویم می‌ریخت. مثل بسیار پر محتوایی هست که می‌گوید "قدرت در آرامش نهفته". پیری روزی به ما یاد داد که قبل از هر واکنش غیر حیاتی تا ده بشماریم و بعد جواب بدهیم. از آنموقع خیلی راحت تر زندگانی می‌کنم. (هستند کسانی که باید تا هزار بشمارند!) Xerxessenior (بحث) ‏۳ دسامبر ۲۰۱۱، ساعت ۰۹:۲۳ (UTC)پاسخ

همکاری[ویرایش]

سلام اگر بتوانید در ویکی‌پدیا:ویکی‌پروژه ایجاد مقاله‌های شهرها با ربات به ما کمک کنید ممنون می‌شوم هر کدام از کشورها را که خواستید لطفا نام شهرهایشان را ترجمه نمائید تا با ربات بتوانیم آنها را بسازیم و این فقر اطلاعات شهری را حل کنیم ممنونرضا ۱۶۱۵ / ب ‏۱۹ مهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۶:۳۱ (UTC)پاسخ

درود بر شما، در آینده نزدیک سعی خواهم کرد. الان کمی مسئله زمان دارم... Xerxessenior (بحث) ‏۲۳ مهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۰۹:۰۳ (UTC)پاسخ

شهرهای پاکستان[ویرایش]

درود به خشایار. دربارهٔ شهرهای پاکستان حق با شما بود و من ویرایش‌های تصحیح شدهٔ شما را دوباره بررسی کرده بودم:) اکنون مشکل حل شده و همهٔ مقالاتی که با ربات ساختم مشکل تکرار ایالت/استان را ندارد: فهرست شهرهای پاکستان. ممنون بابت توجه شما، دوستدار درفش کاویانی (بحث) ‏۱۹ مهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۷:۱۱ (UTC)پاسخ

دستتان درست و روزگار به کامتان. Xerxessenior (بحث) ‏۲۳ مهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۰۹:۰۴ (UTC)پاسخ

پاک کردن نظر دیگران[ویرایش]

چه کسی به شما این اجازه را داده است که نظر دیگران را پاک کنید؟--PO9012039 (بحث) ‏۲۷ ژوئن ۲۰۱۲، ساعت ۲۲:۱۶ (UTC)پاسخ

کاملا مجهول الهویه به نظرم آمدید (در این ساعت کاربر، ۲۲ ساعت عمر ویکی‌نویسی دارد) و چون سایتتان خالی است فکر کردم خرابکار هستید. پوزش!. ضمنا ۴ فقره اطلاعاتی که در کامنت/تفسیر خود نوشته‌اید همگی اشتباه هستند ولی برایتان جواب نگذاشتم چون تفسیر شما بسیار عصبی بود و به اینگونه نوشته‌ها جواب نمی‌دهم. با سلام Xerxessenior (بحث) ‏۲۸ ژوئن ۲۰۱۲، ساعت ۱۱:۳۶ (UTC)پاسخ

ارقام[ویرایش]

درود بر جناب خشایار
پیام شما را در قهوه خانه دیدم (الان حذف شده) ببینید اگر از این پیام‌ها دریافت کردید که شما نفر چندم هستید و جایزه را ببرید هرگز هرگز اعتماد نکنید اگر از این سایت‌های معمولی است که رفته‌اید بدانید که دروغ است اگر ده بار دیگر هم وارد آن صفحه شوید باز همان پیام را دریافت خواهید کرد اگر هم سایت معتبر باشد مثلا سایت تلویزیون ملی فرانسه چنین کارهایی می‌کند اما آن هم باز سرکاری است تنها اسم و مشخصات شما را می‌گیرند که مثلا در دسامبر سال بعد شما را وارد یک قرعه کشی پژو کنند شاید برنده شوید حتی رنگ خودرو را هم از شما می‌پرسند که چه رنگی باشد بعد آخر سر می گویند حالا صبر کن تا ببینیم قرعه کشی چه می‌شود خبرت می‌کنیم. گاهی هم سایت‌های نامعتبر هم شماره تلفن و مشخصات شما را می‌گیرند و از روی شماره تلفن از حسابتان پول برداشت می‌کنند کاملا هم قانونی است چون خودتان شرایط را قبول کرده‌اید و مثلا ماهی ۹ یورو از حسابتان بر می‌دارند و در عوض چندتا آهنگ یا بازی در گوشی همراهتان می‌ریزند مگر اینکه بلافاصله آبونه را لغو کنید و بگویید نمی‌خواهم چیزی دریافت کنم--- Rmashhadi ♪♫ ‏۲۸ ژوئن ۲۰۱۲، ساعت ۱۳:۳۴ (UTC)پاسخ

مرسی و دستتان درست. شبانه روز داریم در جنگلی راه می‌رویم که دیگر نه سر دارد و نه ته... تمام سعیمان را می‌کنیم تا با زمانه پیش برویم. خوشحالم که در نیم قرن گذشته از عصر گرامافون تا امروز بدون صدمات سنگین رسیده‌ام. با دوستانی چون شما بی خطر ادامه راه می‌دهم. خیرپیش. درود برشما Xerxessenior (بحث) ‏۲۸ ژوئن ۲۰۱۲، ساعت ۱۳:۴۹ (UTC)پاسخ

آلمانی[ویرایش]

سلام همکار گرامی. در نوشتن مقالهٔ مقیاس مدودف-اشپونهویا-کارنیک در تلفظ نام اشپونهویا که آلمانی است دچار مشکل شدم. برخی از منابع غیر قابل اطمینان فارسی زبان که تعدادشان از تعداد انگشتان دست هم فراتر نمی‌رود این نام را «اسپونور» برگردانده‌اند. Sponheuer را در سایت forvo یک مونیخی تلفظ کرده‌است اما از آنجا که من در تلفظ‌ها «خنگ» هستم دقیقا متوجه نمی‌شوم چه می‌گوید! در نهایت آن را «اشپونهویا» نوشتم. لطف می‌کنید این مورد را کنترل و بنده را راهنمایی کنید. 4nn1l2 (بحث) ‏۲۸ ژوئن ۲۰۱۲، ساعت ۱۴:۲۰ (UTC)پاسخ

درود بر شما! Sponheuer را بخوانید: شپونهـویر (تلفظ با کمک انگلیسی: Shponhoyer). آلمانیها در تلفظ اینگونه لغت‌ها کار دست گوش غریبه می‌دهند. این لغت بخاطر er در انتها در برخی گویش‌های آلمانی اشپونهویا شنیده می‌شود و کاملا اشتباه است. موفق باشید Xerxessenior (بحث) ‏۲۸ ژوئن ۲۰۱۲، ساعت ۱۵:۳۵ (UTC)پاسخ
ممنون. حالا یک سؤال دیگر. در انگلیسی خیلی از کلمات با صامتی که حرکتش سکون است آغاز می‌شوند. مثلاً student که «سْتودِنْتْ» به تلفظ اصلی نزدیک‌تر است تا «اِسْتودِنْتْ» که ما در فارسی می‌نویسیم (مثال فراوان است مثلاً استادیوم). جالب است که در عربی و فارسی افغانستان آن «ا» که ما در فارسی ایران می‌گذاریم را نمی‌گذارند. شما که با آلمانی آشنا هستید می‌خواستم بپرسم که آیا در برگردان اسامی آلمانی به فارسی این «الف» را می‌گذارند یا خیر. مثلاٌ در همین Sponheuer، بی‌شک شپونهویر به تلفظ اصلی نزدیک‌تر است، اما آیا آن را در فارسی ایران «شپونهویر» می‌نویسند یا «اشپونهویر». باز هم متشکر 4nn1l2 (بحث) ‏۲۸ ژوئن ۲۰۱۲، ساعت ۱۶:۲۰ (UTC)پاسخ
کاملا حق دارید. من که مایوس شده‌ام و نمیدانم این "ا" را از کجا میاوریم. اسپورت، استادیوم، اشپیگل و غیره. گذشته از این ما در چرخاندن هم استادیم: کالاشنیکف را کلاشینکف و شراتون را شرایتون می‌خوانیم. یک استاد زبان شناس به من گفت بی خیال باشم... آمریکاییها به ایران آیران میگویند و اروپاییها به اصفهان ایصفهان... گویا نباید بجنگیم. ولی اگر شدنی باشد چه بهتر که ما صحیحش را بنویسیم... دیگران چه می‌خوانند دست خودشان است. به هر جهت لغات دور دنیارا می‌چرخند و تغییر شکل می‌دهند. کوشک فارسی رفته اروپا و به عنوان کیوسک برگشته پیش خودمان. وقتی در کتاب اتیمولوژی ورق می‌زنم که تفریح بنده است!:)) شاخ درمیاورم که چه کلماتی از فارسی یا سانسکریت به زبانهای اروپایی وارد شده‌اند. بی نهایت جالب است. رودخانه دانوب را مهاجران ایرانی ۳۰۰۰ سال پیش دانو نامیده‌اند که به فارسی باستان یعنی رودخانه و گرمانیا (جرمنی) همان کارمانیای لاتین و کرمان فارسی است و هرسه جنگجو و دلاور معنی دارند. من در خانه اینترنت ندارم (۸ شب اروپا ببعد)، اگر موردی بود فردا در خدمت هستم. Xerxessenior (بحث) ‏۲۸ ژوئن ۲۰۱۲، ساعت ۱۶:۵۵ (UTC)پاسخ
ممنون دوست گرامی. فعلاً که مشکلی باقی نمانده‌است اما اگر در آینده با تلفظ‌های آلمانی مشکل پیدا کردم حتماً مصدع اوقات شریف شما خواهم شد. 4nn1l2 (بحث) ‏۲۹ ژوئن ۲۰۱۲، ساعت ۰۴:۲۷ (UTC)پاسخ

این نشان برای شما![ویرایش]

نشان پشتکار
دروود بر شما Saltanat ebli (بحث) ‏۲ ژوئیهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۵:۰۱ (UTC)پاسخ
سلام، Xerxessenior. لطفاً رایانامه‌های دریافتی خود را بررسی کنید؛ ایمیل دارید!
ممکن است چند دقیقه‌ای زمان ببرد تا رایانامه در نامه‌دانتان ظاهر شود. شما می‌توانید در هر زمان با زدودن برچسب {{رایانامه}} از این صفحه، این اعلان را حذف کنید.

درفش کاویانی (بحث) ‏۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۳:۳۳ (UTC)پاسخ

یک فیلم کمی قدیمی[ویرایش]

سلام. چون شما به موضوعات اقتصادی علاقه دارید گفتم شاید دیدن این فیلم برایتان جالب باشد. البته محصول ۲۰۱۰ است اما نسبت به همه فیلم‌هایی که تا به حال درباره بحران اقتصادی ساخته شده بهتر است امیدوارم خوشتان بیاید. --77.202.25.106 ‏۱۶ ژوئیهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۲:۵۱ (UTC)پاسخ

مرسی، لطف دارید، دستتان درد نکند. باید جنس داغی باشد... رفتم سراغش. ببینم چطور می‌شود تهیه کرد. Xerxessenior (بحث) ‏۱۶ ژوئیهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۴:۵۳ (UTC)پاسخ

شهرهای مالت[ویرایش]

درود بر خشایار پیر! لطفاً نام‌های فهرست شهرهای مالت را ترجمه کنید تا بتوانیم با ربات بسازیمشان. ممنون درفش کاویانی (بحث) ‏۲ اوت ۲۰۱۲، ساعت ۰۹:۰۵ (UTC)پاسخ

دوست شریف، انجام شد. لطفا نگاه تیز و دقیقی بکنید. درود بر شما Xerxessenior (بحث) ‏۲ اوت ۲۰۱۲، ساعت ۱۰:۵۶ (UTC)پاسخ
سپاسگزارم:) پایدار باشید درفش کاویانی (بحث) ‏۳ اوت ۲۰۱۲، ساعت ۰۶:۴۹ (UTC)پاسخ

ویکی‌پروژه خانواده فرهنگی ایران[ویرایش]

ویکی‌پروژهٔ خانوادهٔ فرهنگی ایران
ویکی‌پروژهٔ خانوادهٔ فرهنگی ایران

درود! به نظر می‌رسد به بهبود و گسترش مقاله‌های مرتبط با خانوادهٔ فرهنگی ایران در ویکی‌پدیا علاقه‌مند هستید، پیشنهاد می‌کنم به ویکی‌پروژهٔ خانوادهٔ فرهنگی ایران بپیوندید و در تکمیل این پروژه همکاری کنید. اینجا را ویرایش کنید و بطور رسمی عضو این پروژه شوید! درفش کاویانی (بحث) ‏۱۲ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۹:۱۴ (UTC)پاسخ

کمک برای بهبود مقاله «نهادهای اقتصادی در نیروهای مسلح ایران[ویرایش]

با سلام. سینیور عزیز. با توجه به اینکه شما در بخش اقتصاد تخصص دارید، لطفاً در صورتی که برایتان امکان دارد مقاله «نهادهای اقتصادی در نیروهای مسلح ایران» را بررسی و در ویرایش و بهبود مقاله کمک کنید. باتشکر. بشرزاد (بحث) ‏۳ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۷:۵۰ (UTC)پاسخ

بارگذاری تصویر بدون استفاده[ویرایش]

کاربر گرامی Xerxessenior، شما پرونده:Tazkereh Khiabani Wikipedia.jpg را بارگزاری کرده‌اید که در هیچ مقاله‌ای استفاده نشده‌است. لطفاً سعی کنید تصاویر خود را در ویکی‌انبار بار کنید. درضمن بارگذاری تصاویر بدون استفاده در ویکی‌پدیا خلاف قوانین است و درصورتی که تا یک ماه این تصاویر در مقاله‌ای استفاده نشوند پاک خواهند شد. این پیغام توسط یک ربات برای شما گذاشته شده‌است. اگر فکر می‌کنید اشتباهی رخ داده‌است در صفحهٔ بحث صاحب ربات پیغام بگذارید. --MahdiBotبحث ‏۳ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۹:۰۰ (UTC)پاسخ

پیشنهاد حذف بیژن جیرسرایی[ویرایش]

بحثی دربارهٔ اینکه آیا مقالهٔ بیژن جیرسرایی پیرو سیاست‌ها و رهنمودهای ویکی‌پدیا مناسب ماندن است یا باید حذف شود، هم اکنون در جریان است.

تا هنگامی که یک توافق عمومی بدست آید، همچنان بحث دربارهٔ این مقاله در ویکی‌پدیا:نظرخواهی برای حذف/بیژن جیرسرایی ادامه خواهد داشت. هرکسی اجازهٔ شرکت در این گفتگو را دارد. با نامزدی این مقاله، سیاست‌ها و رهنمودهای مورد نظر نیز توضیح داده خواهد شد. بحث بر روی نشانه‌های خوب بودن کیفیت، و سیاست‌ها و رهنمودهای ما متمرکز خواهد بود.

هنگامی که بحث در جریان است کاربران می‌توانند مقاله را ویرایش کنند و حتی با توجه به مسائل مورد بحث آن را پیشرفت دهند. با این حال الگوی حذف را از بالای مقاله برندارید. امید (بحث) ‏۵ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۲۰:۱۳ (UTC)پاسخ

اسطوره باردهی درخت گردو[ویرایش]

من در منابع خود مطلب محکمی درباره باردهی درخت گردو و این افسانه نیافتم اما چندین مورد افسانه دیگر وجود داشت که آن‌ها را به مقاله اضافه کردم. با احترام--A.R.Rostamzade (بحث) ‏۱۳ ژانویهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۶:۲۲ (UTC)پاسخ

کشنده نیست اما مصرف زیاد آن باعث بیماری پوستی می‌شود. --A.R.Rostamzade (بحث) ‏۱۳ ژانویهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۶:۵۶ (UTC)پاسخ

ویکی آلمانی[ویرایش]

سلام، در قهوه خانه فرموده بودید که «ویکی پدیای آلمانی طوفانی است در لیوان آب»، متاسفانه هیچ آلمانی نمی دانم، اما دیدم که بسیاری مقاله‌های مربوط به ایرانشان حجیم تر از مقالات ویکی فا است و با توجه به فرمایش شما نتیجه گرفتم که گنجینه آماده‌ای در ایرانشناسی داریم که تنها نیاز به ترجمه دارند. شما قصدی برای ترجمه شان ندارید؟ Farvartish (بحث) ‏۱۸ ژانویهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۲۲:۵۷ (UTC)پاسخ

سلام دوست عزیز، منظورم از طوفان دعواهای کاربران بود. بخش آلمانی با ما ایرانیان در این دوران(!) کمی مسئله دارند (آئینه جامعه شان و اوضاع جاری سیاسی بین المللی است)... میگویند میترائیسم اروپا ایرانی نیست!!! فارابی ایرانی نیست!!! (البته با تکیه بر ایرانیکای تاسف بار) و بسیاری دانشمندان مارا "نیمه" ایرانی معرفی کرده‌اند. لیک تا بتوانم از آنجا استخراج و به بخش خودمان منتقل می‌کنم. بله مقالاتشان عمق نیکویی دارد و اصولا خیلی کامل کار می‌کنند. مثلا ضمنی که تا چندی پیش "فردین" را ما با دو سه خط فقط هنرپیشه معرفی کرده بودیم در بخش آلمانی سالها بود که مقام‌های دوران کشتی گیری او را هم آورده بودند. آلمانی‌ها از نظر ریشه به ما ایرانیان بی نهایت نزدیک هستند و به نظر من مهاجرین سه چهار هزار سال پیش ایرانی هستند (سکاهای ایرانی اولین نمودارهای تمدن را به آلمان امروزی آورده‌اند)... ولی آلمانی‌ها زیاد دوست ندارند یاد گذشته شان بیافتند... ۳۰۰ سال میترائیسم را در تاریخشان ناشیانه پاک کرده‌اند و پس از بت پرستی شبانه مسیحی شده‌اند در صورتیکه در اینجا هنوز صدها باقی مانده معابد میترایی هستند. داستان "یارب مباد آنکه گدا معتبر شود است". Xerxessenior (بحث) ‏۱۸ ژانویهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۲۳:۳۲ (UTC)پاسخ
اتفاقاً من هم می‌خواستم پیشنهاد مشابهی به دوستان آلمانی‌دان بدهم. اگر جناب خشایار اوکی را بدهند، می‌توانیم با ربات، مقالات مهمی که می‌خواهیم را فهرست کنیم و یک به یک رویش کار کنیم. لزوماً هم قرار نیست فقط از ویکی‌آلمانی باشد و دیگران هم می‌توانند با منابع دیگر کمک کنند. چوس ;-) درفش کاویانی (بحث) ‏۱۹ ژانویهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۰۲:۵۸ (UTC)پاسخ
دوست شریف، با کمال میل، اگر کار روزانه ۱۲ ساعتی من فرصت بدهد و مخم بیدار باشد، هروقت بتوانم در خدمت هستم. درود Xerxessenior (بحث) ‏۱۹ ژانویهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۱:۲۵ (UTC)پاسخ
درود. آن مورد فارابی را در ویکی انگلیسی هم بحث داشتیم که نتیجه طبق منابع این شد که واقعاً مشخص نیست، و اتفاقاً به مدخل فارابی در دانشنامه اسلام (ج ۲، ص ۷۷۸) هم رجوع کردم و دیدم صریحاً نوشته ترک بوده است. (بر خلاف منابع دیگر که می‌گویند «ایرانی یا ترک») --Z ‏۱۹ ژانویهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۲:۰۳ (UTC)پاسخ
دوست عزیز درماندم! رفتم که تحقیقات را چند برابر کنم. آن ممالک "سقف ایران" اصولا ۹۰٪ ترک هستند ولی مثل ماجرای مولانا است که ترک‌ها برایش جان می‌دهند ولی ایرانی پناهنده به آن منطقه بوده. از فارابی‌ها و مولاناها به ترکی جزوه‌ای یافت نمی‌شود. راستش آلمانی‌ها هم ایرانیان مهاجر ۳ الی ۴۰۰۰ سال پیش هستند. استادی داشتم بسیار دانا و دنیا دیده آلمانی... همیشه می‌گفت آقای... شما چرا با اینهمه تاخیر به آلمان آمدی؟☺ Xerxessenior (بحث) ‏۱۹ ژانویهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۲:۱۶ (UTC)پاسخ
از اینکه پیشنهادم را پذیرفتید تشکر می‌کنم، درباره ایرانی و ترک، به نظر من هیچ تضادی وجود ندارد اینکه کسی ایرانی باشد و ترک هم باشد، یا اگر تضادی باشد جزو ساخته‌های جدید است، مثلا نادرشاه افشار ترک است (و خیلی هم ترک است، از قبایل بیست و چهارگانه اغوز است) و ایرانی است، مشکل این است که ترکیه (عثمانی سابق و روم اسبق) شده است مدعی ترک‌ها.Farvartish (بحث) ‏۱۹ ژانویهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۳:۰۰ (UTC)پاسخ
صدالبته حق با شماست. ضمنا ایران از پراقوام ترین کشورهای دنیاست و مردمش با صلح در کنار یکدیگر زندگی می‌کنند... اگر رندان جهان از بیرون قلقلک ندهند. می‌دانستید ما در جنوب "سرخپوست" داریم؟ پاروزنان کشتی‌های پرتقالی بوده‌اند که در زمان صفویه از کشتی پیاده و پناهنده ایران شده‌اند. سیاهپوستانمان، مغول هایمان، لهستانی‌ها و سوئدی هایمان (از دوران قاجار). نمیدانم پدیده اهل هوا مربوط به کدامین قوم می‌شود و حیف که این مبحث فولکلوریک مهم هنوز مقاله در ویکی پدیا ندارد. اینها همه نمک و ادویه کشور ما هستند. Xerxessenior (بحث) ‏۱۹ ژانویهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۳:۱۷ (UTC)پاسخ
بله و حتی فراتر از مرزهای ایران امروز ما سعی کردیم در ویکی‌پدیا:ویکی‌پروژه خانواده فرهنگی ایران/مردمان جمع آوری شان نماییم، درباره اهل هوا، زار را ساخته‌اند که البته مقاله‌ای خرد است. Farvartish (بحث) ‏۱۹ ژانویهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۳:۲۷ (UTC)پاسخ

اسب[ویرایش]

درود. آن نقاشی دیواری از اسب که بر دیوار یکی از غارهای لرستان است مربوط به هزارهٔ هشتم پیش از میلاد یا به عبارت دیگر دوران نوسنگی است. --- Rmashhadi ♪♫ ‏۲۱ ژانویهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۲۱:۳۴ (UTC)پاسخ

درود بر شما. پس -اگر اشتباه نکنم- نام پرونده غلط است. (من در نام عکس ۸th century خواندم). اگر چنین باشد لطفا نام پرونده را تغییر دهید. برای من نام پرونده سند و نوشته زیر عکس اشتباه تایپی به نظر آمد. Xerxessenior (بحث) ‏۲۱ ژانویهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۲۲:۰۰ (UTC)پاسخ
نام پرونده که 8th millennium BC است. کجا آن را خواندید؟--- Rmashhadi ♪♫ ‏۲۱ ژانویهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۲۳:۴۷ (UTC)پاسخ
واقعا نمیدانم چه شد؟ اول "۸ قرن" خواندم و نوشته مقاله را عوض کردم و بعد از یادآوری شما رفتم همانجا و "۸ هزاره" خواندم. چند گزینه داریم: حواس پرتی نیمه شب / عینک اشتباه / معجزه / شعبده بازی و غیره. ☺ Xerxessenior (بحث) ‏۲۲ ژانویهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۰:۳۱ (UTC)پاسخ
پیش میاد. روزگار به کام--- Rmashhadi ♪♫ ‏۲۲ ژانویهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۰:۵۶ (UTC)پاسخ

وجدان[ویرایش]

به نام خدا آی گفتی از بی وجدانی دلم خونه ممنون

درود بر شما هموطن شریف. به امید روزی که خیلی از همشهریانمان چنین فکر کنند. من خوشبین هستم و از کار فرهنگی در این رابطه خسته نمی‌شوم. شما هم بذرتان را بپاشید. خیر پیش. خشایار پیر ۲۱ اسفند ۱۳۹۱، ساعت ‏۲۲:۱۶ (UTC) Xerxessenior (بحث) ‏۱۱ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۲۲:۱۸ (UTC)پاسخ

نوروزتان فرخنده باد[ویرایش]

هر روزتان نوروز، نوروزتان پیروز
حیلت رها کن عاشقا دیوانه شو دیوانه شو

و اندر دل آتش درآ پروانه شو پروانه شو

هم خویش را بیگانه کن هم خانه را ویرانه کن

وآنگه بیا با عاشقان هم خانه شو هم خانه شو

رو سینه را چون سینه‌ها هفت آب شو از کینه‌ها

وآنگه شراب عشق را پیمانه شو پیمانه شو

باید که جمله جان شوی تا لایق جانان شوی

گر سوی مستان می‌روی مستانه شو مستانه شو بیکار (بحث) ‏۲۵ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۰۷:۲۴ (UTC)پاسخ

نوروز تان خجسته باد. امیدوارم سالی نیک، سلامت و موفق در پیش داشته باشید Xerxessenior (بحث) ‏۲۵ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۲۲:۳۰ (UTC)پاسخ

اقتصاد ایران[ویرایش]

درود. جناب Xerxessenior می‌خواستم بدانم به نظرتان چطور می‌شود مقاله اقتصاد ایران را بهبود بخشید. در صفحه بحثش اندکی درباره اشکالات مقاله نوشته‌ام. اما متاسفانه اطلاعاتم درباره اقتصاد بسیار ناچیز است. سفیدپر (بحث)۷ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۱۰:۲۲ (ایران) ‏۲۷ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۰۵:۵۲ (UTC)پاسخ

همکار عزیز سئوال‌های شما در بحث مربوطه بسیار بجا هستند و بهتر است در مقاله مطرح شوند. مقاله با تمامی پر ارزش بودن موضوع، طبق معمول از سال ۲۰۰۸ تولید و نسبتا رها شده. اصولا بخش اقتصاد مجموعه ما بسیار ضعیف است و علت هم آنست که همکار اقتصادی کم داریم. ما بیشتر به سوی سیاست گرایش داریم، لیک مادر و پدر سیاست اقتصاد نام دارند. نمونه: وقتی ما با تمام افراد، وسایل و روش‌های در اختیارمان و با کمک سیاست مراقب کشورمان هستیم... مراقب و پاسدار یک واحد اقتصادی هستیم. خانه ما، خاک ما و امثالهم یک واحد اقتصادی هستند، نه کمتر و نه بیشتر. اگر اینطور نبود زمین رایگان بود که نیست. غارنشینان بدوی از غارشان با تمام قوا دفاع می‌کردند... سپس برخی آمدند و روی کتیبه‌ها "قوانین" حمایت از غار را حکاکی کردند. اینها اولین سیاستمداران تاریخ بشریت بودند. پس در ابتدا اقتصاد بود و بعد سیاست برای حفظ آن بوجود آمد. سیاستمداران باید در ابتدا اقتصاد را بشناسند تا بتوانند سیاست درست اعمال کنند. سرتان را درد آوردم. در اولین فرصت مناسب دستی به مقاله می‌کشم ولی حیف که دسترسی به آمار و ارقام شفاف دست اوّل ندارم که برای چنین مقاله‌ای بسیار مهم هستند. Xerxessenior (بحث) ‏۲۷ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۲۲:۵۲ (UTC)پاسخ

تبریکات نوروزی[ویرایش]

درورد بر خشایار پیر، عید نوروز (البته کمی دیر شده است) و سال نو بر شما مبارک. Farvartish (بحث) ‏۲۸ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۰۷:۳۶ (UTC)پاسخ

دوست شریف، نوروز شما نیز خجسته باد. امیدوارم سالی مملو از سلامتی و موفقیت در پیش داشته باشید. اگر در خاک پاک ایران هستید از قول من هم از هوای پردیس وار بهار لذت ببرید... خشایار پیر ۹ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ‏۱۲:۳۹ (UTC)

صفحه کاربری استاندارد[ویرایش]

با سلام. دوست خوبم. در راستای کمک به پروژه بهبود ویکی هم در خودتانم و هر جا - هر کاربری را دیدید پیشنهاد بفرماپید کد {{صفحه کاربری استاندارد}} را اول صفحه کاربریش درج و ذخیره نماید فلورانس (بحث) ‏۴ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۲۱:۲۰ (UTC)پاسخ

ابرزن خراسان[ویرایش]

درود بر جناب خشایار. شما بزرگترید من باید اول سال نو را به شما تبریک می‌گفتم اما درگیر بازگشت همیشگی به وطن بودم (اگر خدا بخواهد). سال نوی شما هم مبارک، سپاس که یادم کردید. درضمن من اهل خراسان نیستم جد بزرگمان تاجری بوده که زیاد به مشهد سفر می کرده برای همین هم به اول نام خانوادگی ما یک مشهدی (مشدی یا مشتی) افزوده شده است. البته از این جد تاجر برای ما جز نام خانوداگی چیزی به جای نمانده چون پدربزرگم می‌گفت یک شاهی که شما هم می دانید کیست، املاکی که به او به ارث رسیده بوده را از او گرفته است و در مقابل مغازه کوچکی در بازار شهر ری به او داده است؛ راست و دروغش با پدربزرگ خدا بیامرز ما. این کوچکترین، اصالتا اهل ری است ولی ریشه‌هایی در گرکان و شمیران هم دارد. گرکان را گفتم چون مادربزرگ خدابیامرزم همیشه به دکتر قریب افتخار می‌کرد تا آنجا که مادر ما هم پزشک شد و سی سال در بیمارستان فیروزآبادی خدمت کرد، همان بیمارستانی که روزگاری دکتر قریب در آن کار می کرده (یکی از سالن‌های بیمارستان به نام دکتر قریب است). می‌بخشید که وقت شما را گرفتم به نظرم این داستان بامزه آمد.
فعلا درگیر زندگی تازه در سرزمین مادری و شنیدن اخبار وفات‌ها، مریضی‌ها و البته پنهان کاری‌های خانواده در این چند سال دوری از وطنم، ببینیم در آینده چه پیش می‌آید. هنگامی که نیروی فرسوده شده را بازپس گیرم اگر خدا بخواهد باز خواهم گشت.
برای جوانان بیکار و علاف ایران عزیز دعا کنید. کوچک زن ری--2.178.23.3 ‏۹ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۲۲:۳۸ (UTC)پاسخ

درخواست[ویرایش]

درود بر خشایار بزرگوار. در کاربر:درفش کاویانی/مقالات ویکی آلمانی مقالات ویکی‌پدیای آلمانی را که از زبان فارسی استفاده کرده‌اند و احتمالاً مربوط به ایران هستند را فهرست کرده‌ایم. لطفاً هرگاه وقت و حوصله داشتید، موارد مهمش را در ویکی‌فا بسازید. ممنون درفش کاویانی (بحث) ‏۲۱ مهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۲۲:۱۳ (UTC)پاسخ

  • درود بر شما. آقا دستتان درست که چه زحمتی کشیده‌اید. برخی هستند، مثل البرز، اتابکان یزد و غیره. جالب که اینها هم چه زحمتی مبکشند. باشد بروی چشم... سرم که خلوت شد حتما. ضمنا اخیرا دو دانشجوی ایرانی را با تهدیدات رنگارنگ قهری و جریمه‌ای ☺ راضی کرده‌ام در ویکی پدیا کار کنند. متاسفانه همشهریان ما اغلبا ناز نازی هستند و اگر یک کارشان اخطار بگیرد یا خدای نکرده حذف شود آشفته و پریشان می‌شوند. جو ویکی پدیا هم خوب حلوا خوران نیست (به حقّ!)... کلّی رهنمود، پند و اندرز داده‌ام که مقالات اقتصادی بنویسند که خیلی کمبود داریم. سلامت و پایدار باشید. Xerxessenior (بحث) ‏۲۲ مهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۲۱:۳۰ (UTC)پاسخ
خواهش می‌کنم. ایده از من بود ولی زحمت استخراج و تنظیم، بر دوش جواد بود. جای شکی نیست که آلمانی‌ها از دیرباز در ایران‌شناسی سرآمد همهٔ ملل بوده‌اند. البته برخی از این موارد مربوط به پاکستان و افغانستان هستند ولی اینجا ویکی‌ایرانی نیست و باید همهٔ موضوعات و افرادی که سرشناسی دارند را برایش مقاله بسازیم. برای ویکی‌انگلیسی هم چنین فایلی را جناب رضا استخراج خواهند کرد تا از آن قافله هم عقب نمانیم. دوستان دعوت‌شده را بهتر است به دوستان فعال ویکی معرفی کنید تا هوایشان را بیشتر داشته باشند ;-) ارادت و تشکر درفش کاویانی (بحث) ‏۲۲ مهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۲۱:۴۶ (UTC)پاسخ
اول ببینم چکار می‌کنند و چند مرده حلاجند. خبر می‌دهم. Xerxessenior (بحث) ‏۲۲ مهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۲۲:۰۴ (UTC)پاسخ

این نشان برای شما![ویرایش]

نشان پشتکار
درود و آفرین بر پشتکار شما برای پیشبرد ویکی‌پدیای فارسی برای فارسی زبانان دنیا. همیشه پیروز، سربلند و شاد باشید. به امید روزهای بهتر. ارژنـگ ‏۲ ژوئن ۲۰۱۳، ساعت ۲۲:۲۹ (UTC)پاسخ

کار زیبا[ویرایش]

تشکر که مقالهٔ مورد نیاز از طرف آن خوانندهٔ ویکی‌پدیا تلکس, را ساختید. درود بر شما. KhabarNegar خبرنگار ‏۲۷ ژوئن ۲۰۱۳، ساعت ۱۸:۵۳ (UTC)پاسخ

دوست عزیز، انجام وظیفه است. جوان، دانش آموز یا دانشجوی هم ولایتی باشد... تمام ظرفیت محدود زمانی و عقلانی من مال ایشان! خیر پیش Xerxessenior (بحث) ‏۲۸ ژوئن ۲۰۱۳، ساعت ۰۸:۴۷ (UTC)پاسخ
سلام جناب خشایار؛ بسیار سپاسگزارم از ساخت مقاله تلکس. واقعا جایش خالی بود و من هم اطلاعات فنی نداشتم که آن را بسازم. با راهنمایی کاربر دلسوز و فعال خبرنگار آن را پیشنهاد دادم و از اینکه می‌بینم شما زحمتش را کشیده‌اید و ایشان هم همچنان پیگیر بوده‌اند بسیار خوشحالم.
در صفحه شما دیدم که رضای گرامی از شما خواسته بودند که مقالات اقتصاد که نامشان قرمز است را تکمیل کنید. چون هنوز چندتایی در صفحه مقاله‌های تخصصی مورد نیاز قرمز هستند، با اجازه شما آنها را تکمیل و به شما تقدیم خواهم کرد. فقط متاسفانه چون من تنبل هستم به ترجمه مقاله‌های ویکی انگلیسی اکتفا خواهم کرد. امروز هم با قانون تقاضا شروع کردم. مؤید باشید. --Aleem (بحث) ‏۱۴ ژوئیهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۲۳:۵۴ (UTC)پاسخ
درود بر شما دوست عزیز. دقایق خالی من که عوام بدان استراحت گویند، همانطور که در بالا گفتم، در بست در اختیار جوان، دانش آموز یا دانشجوی هم ولایتی! الان هم سه دانشجوی رساله نویس که از طریق ویکی پدیا تماس برقرار کرده اند روزانه یک تا دو ساعت میهمان هستند... خیر پیش، Xerxessenior (بحث) ‏۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۰۹:۴۱ (UTC)پاسخ

زهرا یا سارا[ویرایش]

سلام بر خشایار پیر، در مطالب فارسی از یکی از سیاستمداران چپ آلمانی با عنوان زهرا واگن‌کنشت یاد می‌کنند، اما برخی از دوستان مدعی هستند که سارا واگن‌کنشت صحیح است چون ایشان خود را ایرانی نمی‌داند، اما طبق بررسی که انجام دادم در آلمانی «سارا» را Sarah می‌نویسند نه Sahra. اگر ممکن است بررسی نمایید که در آلمانی نام وی زهرا تلفظ می‌شود یا سارا و آیا ایشان خود گفته‌اند که نام‌شان زهرا نیست، ممنون. Farvartish (بحث) ‏۴ ژوئیهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۳:۵۹ (UTC)پاسخ

آنگونه که از این مصاحبه یافتم سارا تلفظ می‌کنند، ولی باز هم شما نگاهی بیاندازید، دلیل Sahra نوشتن Sarah را نیز اگر بیابیم به کار مقاله می‌آید. Farvartish (بحث) ‏۴ ژوئیهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۴:۰۷ (UTC)پاسخ

درود بر شما، اتفاقا شناخت شخصی دارم. اسم ایشان زهرا است Sahra Wagenknecht-Niemeyer ("اس" در اینجا "ز" خوانده می‌شود.) ولی در آلمان نام "خانگی" و خطابی (Rufname) هم وجود دارد که حتی به نوعی جنبه رسمی سجل احوالی هم پیدا می‌کند... نامی که در سجل نیست ولی در خیلی فرم‌های رسمی پرسیده می‌شود. پدر این خانم ایران است. اطلاعات بخش فارسی متاسفانه اشتباه است. مقاله باید به Sahra منتقل شود... ضمنا پدر در سن سه سالگی ایشان از برلن غربی به ایران بازگشته (اخراج شده؟) (قبل تولد بچه فوت نکرده) ضمنی که زهرا در برلن شرقی بوده. نام در سجل این خانم زهرا است ولی به ندرت "سارا" خطاب می‌شود چون در آلمانی بسیار رایج است (هردو نوع گویش در زبان آلمانی محو می‌شوند و شبیه هم هستند). سارا و زهرا چون یاکوب، جیکوب و یعقوب، همچنین ماریا و مریم یا فاتیما و فاطمه و غیره معادلند. ایشان نگفته ایرانی نیست بلکه گفته تبعیت ایران را ندارد... پدر در آن زمان کارهای اداری کسب تبعیت را انجام نداده. ایشان چون بسیاری زنان فعال ایرانی یا نیمه ایرانی شیر زنیست (از بخش دانشنامه‌ای گریز زدم☺) کمینه Xerxessenior (بحث) ‏۴ ژوئیهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۵:۵۲ (UTC)پاسخ

پس با این حساب می‌بایست به زهرا منتقل شود؟ Farvartish (بحث) ‏۴ ژوئیهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۶:۰۹ (UTC)پاسخ
بله چون سجل اینست. در بخش آلمانی هم دیده می‌شود. Xerxessenior (بحث) ‏۴ ژوئیهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۶:۱۲ (UTC)پاسخ
✓ لطفا شما نیز صفحه را در پیگیری‌هایتان قرار دهید تا اگر دوستان مخالف دوباره آمدند، روشنشان نمایید. Farvartish (بحث) ‏۴ ژوئیهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۶:۱۶ (UTC)پاسخ
هوایتان را دارم. چتر آتش باز است . لطفا فوت پدر قبل از تولد را هم بچرخانید. فکر نمی‌کنم دوستان بر علیه بخش انگلیسی، فرانسوی و به ویژه آلمانی که در اینگونه موارد موی سفید را از ماست بیرون می‌کشد قیام کنند... هرچند امرزه همه چیز امکان دارد. خیر پیش Xerxessenior (بحث) ‏۴ ژوئیهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۶:۲۷ (UTC)پاسخ
سند ۳ و ۴ دررابطه با فوت پدر... در مقاله کلمه‌ای ننوشته‌اند... چرا به آنها اشاره شده خدا میداند! Xerxessenior (بحث) ‏۴ ژوئیهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۶:۳۲ (UTC)پاسخ
تشکر فراوان، دستتان درد نکند، احتمالا دوستان از ویکی انگلیسی ترجمه کرده‌بودندو منابع را بررسی نکرده‌اند. Farvartish (بحث) ‏۴ ژوئیهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۹:۴۹ (UTC)پاسخ
  • سلام همکار قدیمی. با توجه به این صفحه و نیز این یکی آیا به نظرتان «مریم سارا اوزلی» صحیح است یا «مریم زهرا اوزلی»؟ البته ببخشید بابت پرسیدن سؤال‌های مبتذل و خاله‌زنکی دربارهٔ بازیگران! ولی خب چه می‌شود کرد! ملت تشنهٔ چنین اطلاعاتی هستند و ما هم متعهد به دادن اطلاعات صحیح. 4nn1l2 (بحث) ‏۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۰:۲۰ (UTC)پاسخ
سلام دوست عزیز، سؤال‌ مبتذل هرگز نداریم ولی در عوض تا دلتان بخواهد جواب مبتذل داریم☺. این نام ۱۰۰٪ زهرا است که گاه با Z و گاه با S نوشته میشود و آن بستگی به حوضه زبان دارد. متاسفانه برای ما ایرانیان "بیمارستان سانتا جیکوب" ده برابر بیشتر کشش و جذابیت دارد تا "بیمارستان امامزاده یعقوب". به همین دلیل هم اکثریت "جعفر" ها در فرنگ "جفری"، "حسن" ها "جان"، "داوود" ها "دیوید"، "بتول" ها "بتی"... شده اند و شدیدا حال میکنند. (خوب فرق "امامزاده داوود" و "سنت دیوید" زمین تا آسمان است!؟). ضمنا ما "کوروش" را هم به زبان دشمنان ایشان یعنی یونانیان، "سیروس" خطاب میکنیم تا ارزش طرف بطور مجازی (و از دید ما) تومنی یه قران بالا رود. اسکندر ها، چنگیز ها، طغرل ها، تیمور ها پیشکش، این داستان در نوع خود پدیده ای بی بدیل در جهان است. روزگارتان به کام. Xerxessenior (بحث) ‏۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۳:۴۸ (UTC)پاسخ
کاملاً درست می‌فرمایید. نمی‌خواستم این موضوع را کش بدهم ولی از راهی که می‌روم به تناقض می‌رسم. اگر با توجه به ویکشنری آلمانی قبول کنیم که Sahra و Sara و Sarah و Zara و Zarah همگی یکسان هستند (Alternative Schreibweisen یا Alternative Spelling) هستند (مقدمهٔ ۱) و نیز به این نکتهٔ بدیهی توجه کنیم که Sarah به بیان خود ویکشنری آلمانی همان «سارة» عربی است و ریشهٔ عبری دارد یعنی همان نام همسر حضرت ابراهیم. و ما در فارسی نام همسر حضرت ابراهیم را «ساره» یا به بیانی امروزی‌تر «سارا» می‌نامیم (مقدمهٔ ۲) قاعدتاً باید نتیجه گرفته شود که Sahra را باید سارا نویسه‌گردانی کرد (نتیجه). از طرفی دیگر می‌دانیم که لغت عربی «زهراء» معنایی کاملاً متفاوت با «سارة» دارد. زهرا به معنی روشن و درخشان است و سارا به معنی زن بلندمرتبه و این دو هرگز نمی‌تواندد از یک اصل و ریشه باشند. نکتهٔ دیگر اینکه به بیان خود ویکی‌پدیای آلمانی نگارش نام ایشان به دو شیوهٔ Meriem Sahra Userli و نیز Meryem Sarah Uzerli صورت می‌گیرد. دلیل استناد من به ویکی‌پدیای آلمانی این است که ایشان ترک آلمانی هستند و در آلمان متولد شده‌اند و قاعدتاً شناسنامه‌شان را از آنجا گرفته‌اند. مقالهٔ مریم اوزرلی ۷۴مین مقالهٔ پربازدید ویکی‌پدیای فارسی است و صرفاً می‌خواستم اطلاعات صحیح به خواننده منتقل شود. آیا با توجه به مستنداتی که ارائه دادم باز هم به درستی «زهرا» حکم می‌کنید؟ 4nn1l2 (بحث) ‏۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۴:۳۰ (UTC)پاسخ
اگر آلمانی نبود و زبان دیگری با پیچ و خم گویشی محسوب میشد میتوانستیم تخفیف قائل شویم ولی آلمانی و ترک هرچه بنویسند بدون استثناء میخوانند... برعکس مثلا Rendezvous فرانسوی که برای خواندنش یعنی "رادندوو" باید دو واحد دانشگاهی گذراند. از آنجا که خواستن نزد همه اقوام توانستن است میتوانستند Sara بنویسند. Sahra که نوشتند همان زهرا میماند زیرا وقت نام گذاری تحت فشار که نبوده اند. ضمنا سارا از اسلام فاصله میگیرد و والدین این خانم ترک قویا مسلمان هستند. سجل سند است و غیر قابل تغییر. نام خطابی داستان دگر است ر.ک. به بالا. در بالا گفتم: از دید برخی سارا از زهرا شیک تر است. ویکشنری دقیقا همان داستان یعقوب، جیکوب یا یاکوب آلمانی را در زبانهای مختلف مطرح کرده و ما ایرانیان نمیآییم "آقا یعقوب" کفاش سر کوچه را "آقا جیکوب" خطاب کنیم... انگلیسی ها چرا☺ اگر صحرا بنویسید خیال همه راحت میشود چون آنرا هم Sahra مینویسند.Xerxessenior (بحث) ‏۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۵:۴۸ (UTC)پاسخ

آمار کهکشانی مقاله را دیدم... عقده مرا دربر گرفت!!! آقا زود تکمیلش کنید! Xerxessenior (بحث) ‏۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۵:۵۲ (UTC)پاسخ

متشکرم بابت وقتی که گذاشتید و توضیحات مفصلی که دادید. مقاله را تصحیح کردم. اگر حوصله کردم گسترشش نیز خواهم داد. 4nn1l2 (بحث) ‏۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۶:۱۱ (UTC)پاسخ
دستتان روان، قلمتان براه و اوقاتتان شیرین، Xerxessenior (بحث) ‏۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۶:۱۶ (UTC)پاسخ

پرونده:Khavare Mianeh Atlas for Kids Germany.jpg[ویرایش]

تصویر یک کتاب مجوز همان کتاب را دارد. لطفا برای دفعات بعد مواظب باشید. رستم (بحث) ‏۱۴ ژوئیهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۲۳:۵۶ (UTC)پاسخ

از کاربران آلمانی جویا شدم، گفتند قطع کمتر از یک صفحه کامل با کیفیت پایین و مقصود خبررسانی بلامانع است. Xerxessenior (بحث) ‏۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۰۹:۴۶ (UTC)پاسخ

مقالات اقتصاد[ویرایش]

سلام بر خشایار پیر، قول داده بودم که چند مقاله اقتصادی اضافه کنم به ویکی فا. اما به محض شروع متوجه شدم که مقالات اقتصادی از نابسامانی رنج می برند. این نابسامانی حتی از تعریف اقتصاد آغاز می شود! همین طور در چند صفحه ای که به طور تصادفی چک کردم پیوند صفحات به ویکی انگلیسی و بالطبع سایر ویکی ها نادرست بودند که در مواردی نیاز به تغییر یا اصلاح عنوان و نتیجتا افزودن مقالات جدید را ایجاب می کنند. برای مقالاتی هم معادلهایی گذاشته شده اند که در فارسی دانشگاهی چندان متداول نیستند و بیشتر ترجمه لغت به لغت اند.در درگاه اقتصاد هم البته قراول و یساولی ندیدم. به نظر میرسد ساماندهی مقالات موجود اهمیتش کمتر از افزودن مقالات جدید نباشد. تا رای و راهنمایی آن استاد چه باشد! --Aleem (بحث) ‏۱۸ ژوئیهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۰۳:۴۴ (UTC)پاسخ

با سلام خدمت دوست تیزبین، موضوع بسیار مهمی را مطرح کردید. دید شما از این مشکل کاملا بجاست. بایستی به بخش اقتصاد رسیدگی بیشتری بکنیم. در دنیا اول اقتصاد حاکم است، دوم اقتصاد حاکم است و در مرحله سوم شاید نوبت سیاست باشد... آمریکا میرود به کشوری، چند صد هزار نفر را یا میکشد یا از زندگی ساقط میکند تا مردم خودش و شاید یارانش زندگی مرفهی ($) داشته باشند... نفتشان تامین باشد... و هنوز ضمن بمباران ها(!) مک دونالد، و کنتاکی... و جنرال موتورز و آی بی ام آنجا شعبه میزنند تا برای کشور مادر پول در بیاورند. این توان کهکشانی تاثیرگذاری اقتصاد بر سیاست یا حتی زندگی روزمره ما از دید من خیلی خیلی کم مورد توجه مردم است (در تمام دنیا چنین است، گاه کمتر و گاه بیشتر) نمونه سرنوشت ساز مصدق و نفت، تاریخ ایران را چرخاند یا فقر مالی ایل قاجار آنان را به دامن روس، انگلیس و غیره انداخت. ما یک مقاله سیاسی بنویسیم از ۱۰ دقیقه بعد چندین کاربر در آن همکاری میکنند، لیک در مقالات اقتصادی شده تا ۳ ماه کسی به مقاله دست نزده... به دوستان شبه سیاسی خودم و دانشجویان علوم سیاسی میگویم اگر دو سه ترم اقتصاد نخوانند از سیاست همانقدر درخواهند یافت که نوزاد از بیولوژی شیر مادر! سرتان را درد نیاورم. تا چند روز دیگر سرم خلوت میشود و کمی بیشتر همکاری میکنم. Xerxessenior (بحث) ‏۱۸ ژوئیهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۰:۴۵ (UTC)پاسخ
سخن گفتی و در سفتی! به راستی کلمه حقی است. من می فهمم که آنچه می گویید حاصل سالها غور در سازمان حیات جمعی انسانها در جوامع مدرن و نیز جامعه خودمان است. نمی دانم، شاید مسؤول این کم توجهی یا شاید حتی بی توجهی در جامعه ما من هم باشم! نمی توان به تاریکی بد و بیراه گفت و شمعی نیفروخت. باری، شاید با اندیشیدن بتوان راهی برای برون رفت از این ناآگاهی جمعی یافت. اما عجالتا با شما هم عقیده ام که تقویت دانش اقتصاد در ویکی فا در عین کم هزینگی می تواند تاثیر خوب و بلندمدتی داشته باشد. لذا اگر اجازه بفرمایید من شروع به مرور مقالات مندرج در رده اقتصاد می کنم و مواردی که نیاز به مشورت، راهنمایی و یا کمک شما دارد را در اینجا ذکر کنم.
اولین مورد قابل طرح به نظرم همان تعریف اقتصاد است. یک مقاله مفصل وجود دارد تحت عنوان اقتصاد که به صفحه economy در ویکی انگلیسی پیوند خورده است؛ اما محتویات آن درباره اقتصاد (economics) است. از طرفی مقاله کوتاهی هم تحت عنوان علم اقتصاد وجود دارد که به درستی به economics پیوند خورده است. پس، نیاز است که صفحه اقتصاد (economy) ساخته شود که مثلا کلمه اقتصاد در عبارت اقتصاد ایران را بدان پیوند دهیم. پیشنهاد من این است که عنوان و صفحه اقتصاد حفظ شود اما آن را با مفهوم economy پر کنیم. سپس محتویات آن را یا به صفحه موجود علم اقتصاد و یا به یک صفحه جدید با عنوان اقتصاد (علم) - هر کدام که متداولتر است - منتقل کنیم و در هر صورت باید لینک متقابلی در هر دو صفحه برای ابهام زدایی قرار دهیم. ضمنا نظام اقتصادی هم باید علمی تر شود. از راهنمایی که می کنید سپاسگزارم.--Aleem (بحث) ‏۱۸ ژوئیهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۹:۰۲ (UTC)پاسخ
دوست عزیز، دقت همه جانبه شما را تحسین میکنم و از آنجا که دقت در فرهنگ ما یتیم بچه ایست و بسیار کمیاب پس آنرا با طلا وزن میکنم!!!
در رابطه با بی دقتی عقده عمیق و سنگینی دارم... (نمونه صنعتی: پراید دو ساعت پس از خروج از نمایشگاه و تحویل به مشتری با ۱۷ مورد خرابی که ۱۲ تایشان No Go بودند، یعنی اسقاط).
پیشنهاد شما بسیار نیکوست. به همین نحو عمل کنیم تا مقالات راست و ریست شوند. ضمنا از آن لینک های "کج" ده ها شاید صد ها داریم. در بخش جانوری و گیاهی خیلی زیادند. دو سال پیش جانوری دو پا به جانوری چهار پا لینک داده شده بود...
من علاقه زیادی دارم چند موضوع روزمره یا مصرفی از جمله مالیات ها را به انتها برسانم، چون در ملک ما مالیات چیز عجیب و غریبی است ناشناس، منفور و بیخود(!) ضمنی که مالیات شاهرگ دنیای امروزی است و زندگی کشور ها بدون آن مختل میشود (نفت ما هم روزی تمام میشود). سه مقاله کوچک راه اندازی کرده ام (ارزش افزوده/مستقیم/غیر مستقیم) و تا شماره ۲۰ میخواهم بروم. همینگونه با تقسیم کار پیش برویم تا به هدف کوچکی برسیم. در تماس نزدیک بمانیم، Xerxessenior (بحث) ‏۱۸ ژوئیهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۲۱:۵۷ (UTC)پاسخ

درخواست توضیح[ویرایش]

درود، در قهوه خانه فرمودید که «راه جلوگیری: در منوی "System Settings" بخش "Save and Reset"

گزینه

Save app data, Wi-Fi passwords, and other settings to Google servers

را غیر فعال کنید.»

خواستم بپرسم که گزینهٔ "System Settings" کجاست؟ با تشکرRoozitaa (بحث) ‏۱۹ ژوئیهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۰۱:۰۴ (UTC)پاسخ

درود بر شما دوست عزیز، من خودم ندارم. همکاری امروز صبح چنین عمل کرد... در همان صفحه اول که خیلی هم شلوغ است☺ ورق زد و آیکون System Settings را یافت. میتواند System خالی هم باشد. پس از آن بخش "Save and Reset" نمایان شد. در گزینه های آنجا Save app data, Wi-Fi passwords, and other settings to Google servers دیده میشود که میتوان ضربدر آنرا برداشت... خیلی ساده بود. اگر پیدا نکردید عکسی برایتان تهیه و ارسال میکنم. موفق باشید، Xerxessenior (بحث) ‏۱۹ ژوئیهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۰۹:۰۷ (UTC)پاسخ
منظور شما از همان صفحهٔ اول کجاست؟Roozitaa (بحث) ‏۱۹ ژوئیهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۰:۲۹ (UTC)پاسخ
همان صفحه ای که با روشن کردن دستگاه موبایل دیده میشود و تمامی آیکون های مصرفی در آن هستند، Xerxessenior (بحث) ‏۱۹ ژوئیهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۱:۱۱ (UTC)پاسخ

این نشان برای شما![ویرایش]

نشان اخلاق
این نشان اخلاق برای شما bad568 (بحث) ‏۲ اوت ۲۰۱۳، ساعت ۰۷:۵۹ (UTC)پاسخ

یک نان شیرین برای شما![ویرایش]

یک نان شیرین برای شما! bad568 (بحث) ‏۵ اوت ۲۰۱۳، ساعت ۱۳:۰۴ (UTC)پاسخ

استاد کجایید؟[ویرایش]

با درود. یک ماهی هست که ما از نوشته های زیبای شما محرومیم. امید که مشغله‌تان کمتر شود و دوباره ببینیمتان. چه کنیم که دلمان برایتان تنگ می شود. ارادت. Aleem (بحث) ‏۱۹ سپتامبر ۲۰۱۳، ساعت ۰۴:۲۶ (UTC)پاسخ

درود بر شما دوست شریف، شرمنده فرمودید، خیلی لطف دارید. منحنی گذر زندگانی به شکل سینوس است و حقیر فعلا از نظر کیفیت هستی، کار، احساسی و زمانی در بخش زیرین محور x ایستگاه گزیده ام... ورود به بخش + دستگاه در افق رویت شده و راه زیادی تا آنجا نمانده... اگر باد و طوفان اجازه بدهند. امیدوارم. سلامت و پیروز باشید. Xerxessenior (بحث) ‏۲۲ سپتامبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۶:۰۵ (UTC)پاسخ
سلام مجدد. استاد ماهی گذشت و ماه رخسار شما در افق رؤیت نشد. نکند باد و طوفان همچنان بنای ناسازگاری دارند. اگر چنین است پیشنهاد من این است که نگاهتان را اندکی بچرخانید. جسارتا اگر زاویه را کمی تغییر دهید سینوس آن + خواهد شد! فقط بسیار مراقب جهت چرخش باشید؛ در جهت اشتباه نچرخانید که حسابتان با کرام الکاتبین خواهد بود. باری، غرض جویا شدن احوال بود و آرزوی شادکامی. به امید دیدار. ارادتمند. Aleem (بحث) ‏۲۲ اکتبر ۲۰۱۳، ساعت ۰۱:۵۷ (UTC)پاسخ
درود بر یار موافق که "مشکل بشود یافت جسته ایم ما... گفت آنکه کم یافت میشود آنم آزروست". بیچاره جلال الدین محمد بلخی که غزلش را به نفع خودم بی رحمانه خراب کردم. برایم بسیار جالب است که در این دوران پرکاری ها، شلوغ و سرد با سونامی پیام های الکترونیکی و ۸۰۰ کانال تلویزیون و غیره کسی غیبت دیگری را دریابد. از خواندن پیامتان شاد شدم. درود بر شما دوست عزیز، در حال آمدن هستم ولی در ابتدا بایستی اسب دلیجان را تیمار و خودش را تعمیر کنیم تا مارا بکشد Xerxessenior (بحث) ‏۲۲ اکتبر ۲۰۱۳، ساعت ۲۰:۴۱ (UTC)پاسخ

درود[ویرایش]

درود بر جناب خشایار گرامی .. از این حوالی گذر میکردم گفتم بیام حالی از شما بپرسم امیدوارم خوب باشین و همیشه در زندگی سلامت و شاد باشین!! یه سوال هم دارم از محضرتون :: راستش راجع به سن شما اندکی کنجکاو شدم .... حمل بر فضولی نباشه میخواستم بپرسم آیا درسته سن شما از همه کاربران ویکی بزرگتره ؟؟ البته می تونید بهم بگین به شما ربطی نداره D:؟؟؟ Oyakmohsen (بحث) ‏۲ نوامبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۰:۴۶ (UTC)پاسخ

با سلام و درود فراوان خدمت دوست عزیز محسن بیدار، صفا آوردید. مرسی از احوالپرسی. خوبم و در حال رتق و فتق امورات زمینی، کاری و زندگانی. سئوال سختی کرده اید. کاش در رابطه با مهبانگ پرسیده بودید☺ سن انسان آنست که احساس میکند. وابسته به جوّ دوران، گاهی ۱۸ ساله ام گاهی ۵۰ و گاهی ۱۰۰ ساله. در رابطه با سن نمیدانم... چون کوچکترین اطلاعی از سن اعضا و همکاران ویکی پدیا ندارم. من سرانگشتی میانگین سنی همکارانمان را بین ۲۵ تا ۲۸ سال تخمین میزنم... و سن من آنچنام نقش مخربی در محاسبه این میانگین ندارد☺. ولی فعلا خیلی مانده تا بازنشست شوم. در بین ما همکاران حتما بزرگتر از من زیاد هستند، چه از نظر تقویمی و چه از نظر عقلانی. چندی پیش در همشهری خواندم که چند جوان "پیرمردی" پنجاه ساله(!!!) (معیار دوران صفویه) را مورد کم لطفی قرار داده اند . فردی پنجاه ساله طبق معیار های امروزی شرق و غرب فردی است درست در وسط زندگی. سلامت، شاد و پیروز باشید. Xerxessenior (بحث) ‏۲ نوامبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۲:۱۷ (UTC)پاسخ
مرسی از شما جناب خشایار بزرگ و گرامی ... فکر کنم جوابم را گرفتم!! البته شما شکسته نفسی می فرمایید... در این چند ماه از عمرم در ویکی شما رو انسانی پخته و کارامد و بسیار با شخصیت یافتم .. و این برایم افتخار بود که در اندک زمانی با شما گفتگویی داشتم .. راستی راجع به آن کودتا, حق با شما بود ... شما ان روز افق رو از دور دیدید ... ومن امروز دیدم ان افق را)))) با آرزوی بهترین ها .. Oyakmohsen (بحث) ‏۲ نوامبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۴:۱۶ (UTC)پاسخ

این نشان تقدیم به شما![ویرایش]

نشان اصلی
پیروز باشید بهتیس (بحث) ‏۲۹ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۹:۲۸ (UTC)پاسخ

نوروزتان پیروز[ویرایش]

درود بر شما ! نوروز باستانی رو خدمتتان تبریم میگویم و امیدوارم سالی سرشار از عشق و امید و همچنین سلامتی ابدی برایتان باشد. Oyakmohsen (بحث) ‏۱۸ مارس ۲۰۱۴، ساعت ۱۹:۰۳ (UTC)پاسخ

دوست گرامی، متقابلا فرارسیدن نوروز را به شما تبریک گفته برایتان سالی مملو از سلامتی، موفقیت و شادی در کنار خانواده عزیزتان آرزو دارم. Xerxessenior (بحث) ‏۱۹ مارس ۲۰۱۴، ساعت ۲۲:۲۲ (UTC)پاسخ

سال نو مبارک![ویرایش]

فرا رسیدن سال نو پیشاپیش مبارک
سلام بر شما دوست عزیز؛
گشت گرداگرد مهر تابناک,ایران زمین روز نو آمد و شد شادی برون زندر کمین
ای تو یزدان , ای تو گرداننده ی مهر و سپهربرترینش کن برایم این زمان و این زمین

سالی خوش و سرشار از موفقیت و شادکامی را برایتان آرزو می‌کنم.--Freshman404Talk ‏۲۶ مارس ۲۰۱۴، ساعت ۰۱:۵۲ (UTC)پاسخ

درود بر شما دوست عزیز! من هم رسیدن سال نو را به شما تبریک گفته برایتان آرزوی سالی سرشار از سلامتی و موفقیت دارم. Xerxessenior (بحث) ‏۲۷ مارس ۲۰۱۴، ساعت ۲۱:۴۰ (UTC)پاسخ

احوال پرسی[ویرایش]

سلام جناب خشایار، روزگار به کام است؟ اوضاع و احوال خوب است؟ امیدوارم همیشه سلامت باشید. --- Rmashhadi ♪♫ ‏۲۴ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۸:۵۱ (UTC)پاسخ

درود فراوان بر شما. ببخشید که تاخیر کلانی شد... کمتر فرصت آمدن به اینجا را دارم. من خوبم و امیدوارم شما هم خوب، تندرست و چون همیشه فعال باشید. خیر پیش. Xerxessenior (بحث) ‏۶ فوریهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۶:۵۸ (UTC)پاسخ

سال نو پیشاپیش مبارک[ویرایش]

هر روزتان نوروز، نوروزتان پیروز--Freshman404Talk ‏۱۱ مارس ۲۰۱۵، ساعت ۱۵:۲۷ (UTC)پاسخ
دوست عزیز منهم به نوبه خود فرارسیدن نوروز را به شما تبریک گفته برایتان آرزوی سالی نیک و سلامت داردم Xerxessenior (بحث) ‏۲۹ مارس ۲۰۱۵، ساعت ۲۱:۲۲ (UTC)پاسخ

افزودن الگوی اطلاعات به تصاویرتان[ویرایش]

درود. تعدادی از پرونده‌های شما فاقد الگوی اطلاعات هستند که وجود آن برای پرونده‌ها حیاتی است. فهرست آنها:

لطفا این الگو را به تصاویرتان بیفزایید. اگر این تصاویر زیاد هستند از ابزارها «ابزار افزودن الگوی اطلاعات به تصاویری که آن را ندارند.» را فعال کرده و از آن استفاده کنید. خاکسار شما، Dexbot (بحث) ‏۲ ژوئیهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۲:۵۵ (UTC)پاسخ

خانم یا آقای رُبات و همکار محترم، کمی فرصت لازم است. جریان برق و منطق دوگانه تان برقرار باد. Xerxessenior (بحث) ‏۱۶ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۲۲:۰۸ (UTC)پاسخ

عرض سلام و احوالپرسی[ویرایش]

با درود فراوان، در خلالِ جستجو در صفحات ویکی‌پدیا، به صفحه بحث جنابعالی رسیدم و بعد، برخی مشارکت‌ها و نیز گفتگوهای شما را با سایر دوستان دیدم. به نظرم آمد در قفای این کلمات و گفتگوها، فردی باسواد، آگاه، محیط‌دیده، شوخ طبع و متواضع قرار دارد. به همین سبب مایلم ضمن عرض ادب و احترام خدمت شما همکار قدیمی، بگویم که جایتان در ویکی‌پدیا بسیار خالی است و امیدوارم عدم فعالیت‌تان در اینجا، به سبب درگیری با اوقاتِ خوش‌ و لحظاتِ شادِ زندگی باشد. ویکی‌فا، همواره به مشارکت‌کنندگانی چون شما نیازمند است. برایتان آرزوی تندرستی و شادکامی دارم. با مهر و دوستی. -- Tisfoon (بحث) ‏۷ ژوئیهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۰:۵۸ (UTC)پاسخ

سلام و درود بر شما دوست عزیز. شرمنده فرمودید. میبخشید که دیر جواب میدهم. مدتیست روزهای کاری دوازده الی چهارده ساعته را میگذرانم. در این دیار یخبندان مهر و صفا تمامی دقایق روزگارمان جدول بندی شده و ماها اسیر هستیم. در اولین فرصت فعالیت هایی خواهم داشت. دوستان چون شما با ایمیل و طرق دیکر در تماس هستند و این عامل امیدواری و جان گرفتن است. به امید تماس های بیشتر و ادامه همکاری به زودی زود... کمینه Xerxessenior (بحث) ‏۱۶ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۲۲:۰۲ (UTC)پاسخ

گندی شاپور[ویرایش]

با سلام و خسته نباشید. من و چند تا از کاربران دیگر ویکی‌پدیا، تصمیم گرفتیم مقاله گندی‌شاپور را در سطح خوبیدگی (یا حتی برگزیدگی) ارتقا دهیم. در میان ما، کسی همانند شما مسلط به زبان آلمانی نیست. امکانش هست شما هم لطف کنید، به تیم ما بپیوندید تا خلاء مقاله پرشود؟ به خصوص که من دیدم شما به مقاله پروفسور "فریدرون ر. هائو" (Friedrun R. Hau) هم دسترسی داشتید و جدای از این، مقاله بیمارستان گندی شاپور در ایرانیکا، توسط پروفسور لوتز ریچر-برنبورگ نوشته شده، احتمالاً مقالات بیشتری به زبان آلمانی (که در فهرست کتابشناسی مقاله گندی شاپور در ایرانیکا آمده، می‌توان یافت)، برای شما مقدورتر است که به فارسی برگردانید. خوشحال می‌شویم که شما هم در این پروژه مهم، سهیم شوید.--آیرن (بحث) ‏۲۷ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۰۶:۱۳ (UTC)پاسخ

درود بر شما همکار عزیز، در اولین فرصت انجام میدهم. فعلا ۱۴ ماه است که روزانه ۲۲۰ دقیقه زندگی خصوصی دارم تا برای روز بعد بازیافت نیرو کنم... امید است به زودی چون گذشته به شما دوستان نیک بپیوندم و به راستی فعال شوم. روزگارتان بخیر و سلامتی Xerxessenior (بحث) ‏۳۰ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۲۲:۰۷ (UTC)پاسخ
از پاسخ شما خوشحال شدم. امیدوارم همچون سابق، شاهد حضور و فعالیت شما در مقالات ایرانشناسی باشیم. حضور شما مایه خرسندی و دلگرمی ما است.--آیرن (بحث) ‏۳۰ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۲۲:۵۲ (UTC)پاسخ

ابزار اشتباه‌یاب[ویرایش]

نمونه‌ای از پیام هشدار ابزار اشتباه‌یاب در بالای مقاله

درود. برای بهبود کیفیت مقالات ویکی‌پدیای فارسی، ابزاری به نام اشتباه‌یاب طراحی شده‌است که برای اصلاح غلط‌های نوشتاری (غلط‌های تایپی) و غلط‌های املایی کاربرد دارد. این ابزار را می‌توانید با مراجعه به ترجیحات، بخش ابزارها در زیربخش پشتیبانی از زبان‌ها فعال کنید. این ابزار هشدارهایی برای موارد زیر نمایش می‌دهد:

  1. غلط املایی: موارد موجود در فهرست ویکی‌پدیا:اشتباه‌یاب/فهرست
  2. اشتباه تایپی یا اشتباه نوشتاری (موارد درستی که ابزار به اشتباه گزارش می‌دهد را به ویکی‌پدیا:اشتباه‌یاب/فهرست موارد درست اضافه کنید تا ابزار برای دفعات بعد آن را گزارش ندهد)
  3. القاب ممنوع: موارد ذکرشده در پایین فهرست ویکی‌پدیا:اشتباه‌یاب/فهرست
  4. ویکی‌کد اشتباه: مواردی که {{}}، [[]] به درستی در مقاله استفاده نشده‌باشند. (نویسهٔ قرینه و مکمل در متن نباشد)

برای اطلاعات بیشتر دربارهٔ نحوهٔ استفاده از ابزار و موارد مهمی که باید به آنها توجه کنید، لطفاً وپ:اشتباه‌یاب را مطالعه نمایید. ارادتمند، یاماها۵ / ب ‏۲۶ مهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۰۲:۱۵ (UTC)پاسخ

آقا سلام و درود بر شما همکار پرکار و شریف. مرسی و دستتان سبز. حتما استفاده میکنم. گاهی فکر میکنم روز شما ۳۲ ساعت دارد, یعنی شب ۸ ساعته را هم کار میکنید که در جمع با ۲۴ ساعت روز میشود ۳۲ ساعت:) روزگارتان بخیر و سلامتی. پایدار باشید Xerxessenior (بحث) ‏۲۶ مهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۰:۴۲ (UTC)پاسخ

تقویم[ویرایش]

درود تقویم تان یک روز عقب است. ارادتمند --- Rmashhadi ♪♫ ‏۸ ژوئن ۲۰۱۶، ساعت ۲۱:۳۶ (UTC)پاسخ

سلام و درود بر شما همکار شریف و پرکار. امیدوارم که خوب و سلامتید. من نتوانستم نامیزانی در تقویم پیدا کنم. تاریخ اکنون صحیح است. Xerxessenior (بحث) ‏۹ ژوئن ۲۰۱۶، ساعت ۱۴:۵۸ (UTC)پاسخ
می‌بخشید ظاهراً چند ساعتی با تأخیر به روز می‌شود می‌بخشید--- Rmashhadi ♪♫ ‏۹ ژوئن ۲۰۱۶، ساعت ۲۰:۱۵ (UTC)پاسخ

قهوه خانه[ویرایش]

سلام دوست عزیز. لطفاً بحثی که در قهوه خانه مطرح کردید را همینجا ادامه دهید. افکار شما خیلی برایم جالب است. و جالبتر آنکه فارغ التحصیلان شریف و تهران و امیرکبیر، میلی به ماندن در ایران ندارند، چرا که شرایط اقتصادی اجتماعی در ایران برایشان میسر نیست و بایستی هفت خان رستم را طی کنند تا بتوانند در ایران صنعتی به پا کنند.--گندی شاپور (بحث) ‏۱۶ ژوئیهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۳:۰۸ (UTC)پاسخ

آقا درود بر شما. با کمال میل. خلاصه اینکه ما میرویم تا بسازیم، ضمنی که غربی ها میمانند تا بسازند. به هر حال روزی باید ملک خودمان را هم بسازیم. همان شیخ آمریکایی که دبیرستان البرز را ساخت تا شاگردانش را غربیل کند و به آمریکا صادر کند بذر مشکلات مارا کاشت... و بعد دیدند بهتر است شاگردان پس از البرز در شریف (از بهترین دانشگاه های جهان) تربیت کامل شوند و آمریکا محصول کامل و آماده را مجانی صاحب شود... بیش از ۸۰٪ بچه های البرز در آمریکا هستند و این دردناک است. اوایل دهه ۷۰ دکتر محمدعلی مجتهدی گیلانی در کانادا برای البرزی ها سخنرانی میکرد... وقتی دید چندصد البرزی جلوی او نشسته اند دادش درآمد و گفت؛ من شماها را بزرگ نکردم که بیایید کانادا را آباد کنید. باری روندگان را هیچ کس نمیتواند نگهدارد و باید بروند ولی کاش روزی ده درصدشان برگردند. ضمنا آن تعداد که در ایران باقی میمانند برای شکوفایی ما کافی کافی هستند ولی کمبود هایی داریم که مانع هستند و نسل به نسل طبیعتا کمتر میشوند. ما هزاران رییس قبیله ایم ولی سرخپوست نداریم... ما برای مهندس شدن به دنیا میاییم ولی مهندس کیست بدون کارگر حرفه ای؟ بیکارالدوله ای بیش نیست. اروپایی ها ۹۹٪شان سرخپوستند و ۱٪ رییس قبیله و این در قوم ما برعکس است. ضمنا سالانه بین ۱۵۰٫۰۰۰ تا ۲۲۰٫۰۰۰ نفر بخاطر نارضایتی(!) آلمان را ترک میکنند ولی ۷۰٪ ایشان پس از ده سال برمیگردند به ولایت خودشان. Xerxessenior (بحث) ‏۱۶ ژوئیهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۳:۳۴ (UTC)پاسخ

داستان[ویرایش]

این داستان هزار و یک شب چیست که به مقاله اضافه کرده‌اید؟ --Kasir بحث ‏۲۶ ژوئیهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۰:۳۳ (UTC)پاسخ

کاربر گرامی، لطفا در انتخاب کلمات کمی دقت کنید. سند ها از منابع بسیار موثق کافی هستند. اگر بازهم سند لازم دارید خبر بدهید. Xerxessenior (بحث) ‏۲۶ ژوئیهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۰:۴۶ (UTC)پاسخ