ترک‌سازی - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

بیشتر سربازان ینی‌چری در ارتش عثمانی تباری مسیحی و اهل بالکان داشتند

تُرک‌سازی یا (به زبان ترکی استانبولی: Türkleşme به معنای ترک‌سازی اختیاری یا Türkleştirme به معنای ترک‌سازی اجباری) در اصطلاح به فرآیند فرهنگی یا سیاسی می‌گویند که فرد یا موضوعی را که ماهیت ترکی ندارد به اختیار یا به اجبار هویت ترکی بدهند. این اصطلاح می‌تواند در ارتباط با مردمانی از اقوام دیگر و در مناطقی همچون آناتولی، بالکان، قفقاز یا خاورمیانه تعریف شود. از نظریه‌پردازان اصلی ترک‌سازی، یهودی مسلمان‌شده‌ای به نام معز کوهن (مونس تکین‌آلپ) بود که فرآیند ترک‌سازی اجباری را در نوشتاری به نام ترک‌سازی (Türkleştirme) در سال ۱۹۲۸ منتشر کرد.[۱]

پدیدارشدن ترک‌ها در آناتولی[ویرایش]

Illustration of the registration of Christian boys for the devşirme. Ottoman miniature painting, 1558.

آناتولی از دوران قدیم، خانهٔ مردمان گوناگونی بود که از آن جمله ایرانیان آشوریان، هیتی‌ها، لووی‌ها، هوری‌ها، ارمنی‌ها، یونانی‌ها، کیمری‌ها، سکاها، گرجی‌ها، کردها، کولخیسی‌ها، کاریایی‌ها، لیدیایی‌ها، لیقیه‌ای‌ها، فریگیهای‌ها، عرب‌ها، کردوها، کاپادوکیهای‌ها و کیلیکیه‌ای‌ها و بسیاری دیگر بودند.

حضور یونانی‌ها در طول بسیاری از سواحل باعث شد تا بسیاری از این مردم تحت تأثیر یونان زبان خود را از دست داده و هلنی شوند. مخصوصاً در شهرها و در سواحل غربی و جنوبی رومیان تأثیر زیادی گذاشتند. با این حال کماکان در شمال و شرق و علی‌الخصوص در روستاها بسیاری از گویشوران زبان‌های بومی مانند ارمنیان و آشوریان زندگی می‌کردند.[۲] اما در زمانی که ترکان برای نخستین بار در سدهٔ یازدهم میلادی در این مناطق ظاهر شدند، فرهنگ یونانی تأثیر زیادی نداشت."[۳] علی‌الخصوص در سرحدات، بیزانسی‌ها کسانی که به فرقهٔ مسیحی (غیر ارتودوکس) گرایش داشتند را آزار می‌دادند و این موجب شده بود که گرایش به فرهنگ یونانی در آن مناطق کمتر شود.[۳] بیزانسی‌ها پیوسته گروه‌های بزرگی از مردم را برای یکسان‌سازی مذهبی و زبان یونانی مهاجرت می‌دادند. آن‌ها همچنین کوشش می‌کردند تا تعداد زیادی از ارمنی‌ها را همگون کنند؛ در نتیجه در سدهٔ یازدهم میلادی، اشراف ارمنی از سرزمین‌های خود کوچ و به غرب آناتولی مهاجرت کردند. نتیجهٔ غیرقابل پیش‌بینی این رفتار، از دست رفتن فرماندهی نظامی محلی در مرزهای شرقی بود که راه را برای مهاجمان ترک باز کرد.[۴] در آغاز سدهٔ یازدهم جنگ با ترک‌ها، موجب کشته‌شدن بسیاری از مردمان بومی شد و بسیاری از مردم هم به غلامی و بردگی گرفته شدند.[۵] در سدهٔ یازدهم میلادی تُرکان سلجوقی که طایفه‌ای از تُرکان اُغوز بودند، یک امپراتوری[۶] تشکیل دادند که از آمودریا تا خلیج فارس و از هندوستان تا دریای مدیترانه گسترش داشت.[۷] این امپراتوری شامل بیشتر مناطق ایران، بین‌النهرین، سوریه و فلسطین بود. پیشرفت آن‌ها نشانگر آغاز قدرت تُرک‌ها در خاورمیانه بود و به ‌مرور موجب اِسکان آن‌ها شد. [۸] در زمان پادشاهی آلپ ارسلان و ملکشاه، امپراتوری سلجوقی گسترش یافت تا تمام ایران و بین‌النهرین و سوریه از جمله فلسطین را شامل شود. در سال ۱۰۷۱ میلادی، آلپ ارسلان ارتش قدرتمند امپراتوری بیزانس را در نبرد ملازگرد شکست داد[۹] و رومانوس چهارم (امپراتور بیزانس) را به اسارت گرفت. این پیروزی راه را برای اِسکان اقوام ترکمن در آناتولی باز کرد[۱۰] و در ادامه توسط قبایل تُرک آناتولی، امپراتوری عثمانی ایجاد شد که در سده‌های پانزدهم و شانزدهم یکی از قدرتمندترین کشورها در جهان بود.[۱۱] دورهٔ امپراتوری عثمانی بیش از ششصد سال به طول انجامید. این امپراتوری در اوج خود بر بخش اعظم جنوب‌شرقی اروپا تا دروازه‌های وین و از جمله مجارستان، منطقه بالکان، یونان، اوکراین و بخش هایی از خاورمیانه شامل عراق، سوریه، اسرائیل و مصر، شمال آفریقا تا الجزایر و بخش‌های بزرگی از شبه‌جزیرهٔ عربستان حکومت می‌کرد. [۱۲]

با خالی‌شدن این نواحی از سکنه، قبایل ترک به این نواحی کوچ کردند.[۱۳] با توجه به اینکه ترکان مناطق طبیعی متفاوتی را در یک سرزمین تصاحب کرده بودند،[۱۴] تغییری در شیوهٔ زندگی ایشان ایجاد شد و تعداد کمتری به گله‌داری و کوچ نشینی پرداختند. با این حال اسباب ترک شدن این منطقه کمتر به‌خاطر ازدواج ترکان با مردم بومی بود و این تغییر بیشتر به علت تغییر مذهب بسیاری از مسیحیان و غیرمسیحیان به اسلام و تغییر زبان‌شان به زبان ترکی ایجاد شد. علت این تُرکیدگی مردمان بومی نخست ضعف فرهنگ یونانی در اغلب جمعیت بود و اینکه مردم اشغال شده ترجیح می‌دادند تا به این شیوه مایملک و دارایی‌های خود را حفظ کنند.[۱۵] یکی از نشانه‌های تُرکیدگی در دههٔ ۱۳۳۰ میلادی رخ داد. در آن زمان نام‌های یونانی آناتولی را به نام‌های ترکی تغییر دادند.[۱۶]

اندرو مانگو می‌گوید:[۱۷]

«ملت ترک در طول قرونی که سلجوقیان و عثمانیان قدرت داشتند، شکل گرفت. قبایل ترک مهاجم، مردمان بومی را جایگزین نکردند بلکه با آن‌ها وصلت کردند. در این میان مردمان هِلِنی آناتولی (یونانیان)، ارمنی‌ها، مردم قفقاز، کردها، آشوری‌ها و در بالکان اسلاوها، آلبانیایی‌ها و دیگران بودند. پس از اینکه این مردم مسلمان و ترک شدند، از طریق سرزمین‌های شمال دریای سیاه و قفقاز با دانشمند عرب یا هنرمند ایرانی با ماجراجوی اروپایی پیوند خوردند و در نتیجه ترک‌های امروزی، گروه‌های قومی متعددی را در خود نمایش می‌دهند. برخی از آن‌ها شرقی هستند، برخی دیگر خصوصیات بومی آناتولی دارند؛ برخی از ایشان بازماندگان اسلاوها، آلبانی‌ها یا چرکس‌ها هستند. برخی دیگر پوست تیره دارند، بسیاری مدیترانه‌ای هستند، برخی از آسیای مرکزی و بسیاری هم شبیه ایرانیان‌اند. تعدادی که از لحاظ شماره اندک‌اند اما از جهت بازرگانی و دانشی مهم هستند، بازماندگان یهودیانی‌اند که از دین یهود به اسلام تغییر مذهب دادند. اما همگی ترک هستند.»

عنوان نادرست ترک[ویرایش]

واژهٔ تُرک در گذشته تنها برای روستاییان آناتولی در سدهٔ نوزده مورد استفاده بود. بزرگان عثمانی خودشان را ترک نمی‌خواندند و عثمانی معرفی می‌کردند[۱۸][۱۹] در حالی که منابع معتبر علمی از جمله دانشنامهٔ بریتانیکا، این امپراتوری را بنیانگذاری شده توسط قبایل تُرک و منتسب به عثمان یکم که از روسای قبایل تُرکمان بود معرفی می‌کنند.[۲۰][۲۱] در سدهٔ نوزدهم زمانی که ایده‌های ناسیونالیستی اروپاییان به عثمانی رسید و معلوم شد که ترک‌زبانان عثمانی، وفادارترین گروه به عثمانی هستند، این واژه مفهوم مثبت‌تری گرفت.[۲۲] در زمان عثمانی سیستم میلت جامعه را بر اساس مذهب تعریف می‌کرد و بر این پایه، روستاییان تنها زمانی ترک شناخته می‌شدند که مسلمان سنی می‌بودند. ترک‌زبانان یهودی، مسیحی و حتی علوی‌ها ترک نبودند.[۲۳] از جهت دیگر کردزبان‌ها یا عرب‌زبان‌های سنی شرق آناتولی هم ترک محسوب می‌شدند.[۲۴] این نامگذاری نادرست عنوان ترک در میان مردمان غرب آناتولی برای گروه‌های قومی دیگر هم دیده می‌شود؛ مثلاً عنوان کرد را هم به تمام کسانی که در شرق آدانا باشند اطلاق می‌کنند حتی اگر ترک‌زبان باشند.[۲۳] بنابراین واژهٔ ترک در ترکیه مفهوم واحدی ندارد. در سال‌های اخیر برخی سیاستمداران کوشش کردند تا مفهوم چند فرهنگی‌تری را برای واژهٔ ترک بیابند که ترک را شهروند کشور ترکیه تعریف کند.[۲۵]

نتایج آزمایش‌های ژنتیکی برای تأیید فرضیهٔ ترک‌سازی مردم آناتولی، قفقاز و بالکان[ویرایش]

منطقهٔ آناتولی در طول تاریخ منطقهٔ مهمی از جهت مهاجرت‌های گوناگون مردمان قفقازی، هند و اروپایی، سامی و ترک‌زبان بوده و افزون‌بر آن گروه‌های مختلف بومی هم در آنجا حضور داشتند. در اواخر دوران امپراتوری روم و پیش از تهاجم ترکان، جمعیت این منطقه به بیش از دوازده میلیون تن بالغ می‌شد.[۲۶][۲۷][۲۸] موضوع شارش ژن از آسیای مرکزی بر خزانهٔ ژنی مردم ترک و تأثیر تهاجم ترکان بر مردم منطقهٔ آناتولی، بارها مورد مطالعه قرار گرفته‌است. نتیجهٔ این تحقیقات نشان داده که گروه‌های بومی آناتولی (پیش از تهاجم ترکان) منبع اصلی جمعیت ترکان امروز هستند.[۲۹] دی‌ان‌ای این ترکان بر خلاف ارتباط نزدیک زبانشان، عدم وجود ارتباط ژنی قوی با مغولان را نشان می‌دهد.[۳۰]

مردم آناتولی با دیگر مردم مدیترانه‌ای تفاوت چندانی ندارند و این موضوع اثبات می‌کند که اگرچه ترکان آسیایی در اثر تهاجم خود تأثیر عمدهٔ فرهنگی گذاشتند (زبان و مذهب) اما تأثیر ژنتیکی به میزان ناچیزی مشاهده شده‌است.[۳۱] این مطالعات همین‌طور نشان می‌دهند که مردم آناتولی کمترین نسبت مهاجمی را در زمان تهاجم ترکان داشتند و بر مبنای این تحقیقات از نظر ژنی، مردم آناتولی بیشتر با مردم بالکان نزدیکی دارند تا مردم آسیای مرکزی.[۳۲][۳۳][۳۴] در نتیجه اجزای عمدهٔ دی‌ان‌ای مردم آناتولی با مردم اروپایی و خاورنزدیک مشابهت دارد و تنها مقدار کمی از تک‌گروه‌ها با آسیای مرکزی و جنوب آسیا مشابه است که نشان از تغییر زبان مردم این منطقه دارد.

ترک‌سازی مردم ترکیه[ویرایش]

ترک‌سازی مردم ترکیه از روز نخست جمهوری با کارزار «شهروندان ترکی حرف می‌زنند» آغاز شد. این کارزار در نظر داشت تا ترکی را به تنها زبان آموزشی و فرهنگی تبدیل کند. در سال ۱۹۳۴ میلادی قانون دیگری با عنوان «قانون نام و فامیلی» به تصویب رسید که از همهٔ مردم می‌خواست تا نام‌های خود را با نام‌های تُرکیده شده جایگزین کنند.[۳۵]

رواج زبان ترکی در آذربایجان[ویرایش]

فاروق سومر مورخ ترک، سه دوره ترکی شدن در آذربایجان را برمی شمارد: دوره سلجوقی، دوره مغول و دوره پس از مغول (دوران قراقویونلو، آق قویونلو و صفویه).طوایف ترک غُز در دو دوره اول در نواحی غربی (آناتولی) و نواحی شمالی (استپ های اران و مغان) سکنی گزیدند یا به اجبار مستقر شدند[۳۶] اولین مرحله ترک شدن در آذربایجان از قرن یازدهم میلادی در شمال (به جز شروان که تحت حکومت شروانشاهان بودند) و در قرن دوازدهم در نواحی جنوبی آذربایجان آغاز شد[۳۷].در دوره ایلخانان مغول، قبیله های ترک به آذربایجان سرازیر شدند.در این دوره، مغولان آذربایجان را تختگاه خود ساخته و بر مردم بومی تبعیض قائل می شدند. عمده سربازان مغولان را قبیله های ترک و مغول تامین میکردند که این امر باعث تسهیل ورود آنان توسط ایلخانان به این منطقه شد[۳۸].دیگر علت آمدن قبایل ترک به آذربایجان ، فراوانی چراگاه ها و مراتع و شرایط مناسب و مساعد برای پرورش دام در این منطقه بود.[۳۹]پس از مهاجرت تعداد قابل توجهی از قبیله های ترک و مغول و استقرار آنان در آذربایجان، زبانهای ایرانی آذری و تاتی در این منطقه به مرور کمرنگ تر گردید و زبان ترکی که درمیان لشکریان و سربازان خان ها و سربازان حکام بکار می رفت، در این منطقه رواج یافت[۴۰].با این حال هنگامی که باکو در جنگ ایران و روسیه در سال های ۱۳-۱۸۰۴ میلادی توسط قوای روس اشغال شد، تقریباً کل جمعیت حدود ۸۰۰۰ نفری آن را تات ها تشکیل می دادند.[۴۱]

ترک‌سازی اویغورها و سین‌کیانگ[ویرایش]

در منطقهٔ تاریخی که امروزه سین کیانگ نامیده می‌شود و شامل مناطق متمایز حوضهٔ تاریم و جونغارستان است، تخارهای هندواروپایی و مردمان سکایی ایرانی‌تبار سکونت داشتند و پیرو دین بودایی بودند. این منطقه در اثر هجوم مسلمان ترک‌تبار تحت ترکی‌سازی و اسلامی‌سازی قرار گرفت. برخی ملی‌گرایان اویغور ادعا می‌کنند که اویغورها شش هزار سال پیش بروز کرده‌اند در حالی که دیگران پذیرفته‌اند که بیشتر نظریه‌های اخیر نشان می‌دهند که آن‌ها از مردم شیونگ نو به وجود آمده‌اند. اسلامی سازی در سین کیانگ در اوایل سدهٔ دهم میلادی آغاز شد ولی تا سدهٔ هفدهم میلادی تکمیل نشد. فشار برای ایجاد یک دولت مستقل که امروزه با نام ترکستان شرقی شناخته می‌شود در سدهٔ نوزدهم آغاز شد و تا امروز ادامه دارد.[۴۲]

اسناد و مدارک تاریخی نشان می‌دهد که منطقهٔ سین کیانگ پیش از سکونت مهاجران مغول و اقوام ترک، سرزمینی ایرانی‌تبار بوده که اقوام و قبیله‌های ایرانی مانند سکاها و سغدها با گویش‌ها و زبان‌های شرقی ایرانی (زبان‌های ایرانی شرقی) در آن زندگی می‌کردند. در کتاب‌های تاریخی از حضور گروه‌هایی از اقوام آریایی در منطقهٔ سین کیانگ نام برده شده‌است. برخی از آنان حکومت محلی نیز داشتند که رواج زبان سغدی از نشانه‌های پایدار فرهنگ ایرانی قدیم در این سرزمین به‌شمار می‌آید. همچنین گذر جادهٔ ابریشم از این منطقه سبب‌شده نژادهای گوناگون با فرهنگ‌های مختلف در آن ساکن شوند و هم‌زیستی مسالمت‌آمیزی داشته باشند که تجمع فرهنگ‌های متنوع آسیایی بر غنای فرهنگی آن افزوده‌است و در این میان زبان و فرهنگ ایرانی به دلیل پیشینهٔ طولانی و توسعهٔ خود حرف اول را می‌زده‌است. در سال ۸۴۰ میلادی به دلیل قحطی و خشکسالی و بحران اجتماعی در مغولستان، بسیاری از مغول‌ها به سین کیانگ مهاجرت کردند. از اختلاط مهاجران و سایر اقوام ترک با ساکنان بومی یعنی سکاها و آریایی‌ها نژاد جدیدی به وجود آمد که بعدها به اویغورها معروف شدند. در اثر افزایش تعداد مهاجران، جمعیت قبایل آریایی و ایرانی که به زبان‌های شرقی ایرانی صحبت می‌کردند، کاهش یافت و به تدریج در جمعیت غالب، دچار همگون‌سازی فرهنگی شدند.[۴۳]

در اثر افزایش تعداد مهاجران، جمعیت قبایل آریایی و ایرانی رو به کاهش گذاشت و کم‌کم در جمعیت غالب ذوب شدند، در سدهٔ نهم (۸۴۰ میلادی) به علت بروز قحطی و خشکسالی و بحران اجتماعی در فلات مغولستان، تعداد زیادی از مغول‌ها از محل سکونت خود مهاجرت و به سرزمین سین‌کیانگ وارد شدند که از اختلاط مهاجران و سایر اقوام ترک با ساکنان بومی (سکاها- آریائی‌ها) نژاد جدیدی به وجود آمد که بعدها به اویغورها معروف شدند.[۴۴]

نظریه پان‌ترکیسم وامبری[ویرایش]

چهره‌هایی از ترک‌زبان‌های آناتولی: مصطفی کمال آتاترک (آتاترک) به همراه مادر و خواهر. ترک‌زبان‌های آناتولی از نژادهایی آمیخته هستند.

بسیاری از اقوام ترک‌زبان، زبان ترکی را بر اثر ارتباط و آمیزش با ترک زبانان اخذ کرده‌اند، از این رو اصطلاحاتی چون «خلق‌های ترک» و «ترکان» به مفهوم قوم ترک نیستند و نام ترک نیز فقط جنبهٔ زبانی دارد.[۴۵] از میان اقوامی که امروزه ترک نام گرفته‌اند بسیاری از اقوام نام‌برده در زیر در تاریخ قدیم هیچ‌گاه خود و قوم خود را ترک نمی‌نامیدند. در مورد بخشی از این اقوام ساکن آسیای میانه تنها پس از وارد شدن نظریه پان‌ترکیسم توسط آرمینیوس وامبری یهودی و فرستاده پنهانی وزارت خارجهٔ بریتانیا به منطقه این نام رفته‌رفته برای این اقوام نیز رواج یافت.[۴۶] بر این اساس اقوامی که ترک نیستند عبارتند از:[۴۷]

جستارهای وابسته[ویرایش]

پانویس[ویرایش]

  1. Jacob M. Landau, Tekinalp, Turkish Patriot, 1883-1961 (1984)
  2. Mitchell, Stephen. 1993. Anatolia: land, men and gods in Asia Minor. Vol. 1, The Celts, and the impact of Roman rule. Clarendon Press. pp.172–176.
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ (Langer and Blake 1932: 481)
  4. Charanis, Peter. 1961. "The Transfer of Population as a Policy in the Byzantine Empire." Comparative Studies in Society and History 3:140–154.
  5. (Vryonis 1971: 172)
  6. «دانشنامه بریتانیکا». ص. founded an "empire" that included Mesopotamia, Syria, Palestine, and most of Iran٫ Their advance marked the beginning of Turkish power in the Middle East٫.
  7. "Oğuz | people". Encyclopedia Britannica (به انگلیسی). Retrieved 2020-06-06.
  8. "Seljuq | History & Facts". Encyclopedia Britannica (به انگلیسی). Retrieved 2020-06-06.
  9. خطای یادکرد: خطای یادکرد:برچسب <ref>‎ غیرمجاز؛ متنی برای یادکردهای با نام :0 وارد نشده‌است. (صفحهٔ راهنما را مطالعه کنید.).
  10. «Encyclopaedia Britannica». ص. Under the sultans Alp-Arslan and Malik-Shāh, the Seljuq empire was extended to include all of Iran and Mesopotamia and Syria, including Palestine٫ In ۱۰۷۱ Alp-Arslan defeated an immense Byzantine army at Manzikert and captured the Byzantine emperor Romanus IV Diogenes٫ The way was open for Turkmen tribesmen to settle in Asia Minor٫.
  11. «دانشنامه بریتانیکا». ص. Ottoman Empire, empire created by Turkish tribes in Anatolia (Asia Minor) that grew to be one of the most powerful states in the world during the ۱۵th and ۱۶th centuries.
  12. "Ottoman Empire | Facts, History, & Map". Encyclopedia Britannica (به انگلیسی). Retrieved 2020-06-06.
  13. (Vryonis 1971: 184–194)
  14. (Langer and Blake 1932: 479-480)
  15. (Langer and Blake 1932: 481-483)
  16. (Langer and Blake 1932: 485)
  17. (Mango 2004:17–18)
  18. (Kushner 1997: 219; Meeker 1971: 322)
  19. Similarly, the Hellene was a derogatory term among Greeks in the same period, its renewed popularity in the 19th Century – like that of Türk – deriving from European ideas of nationalism
  20. «Encyclopaedia Britannica». ص. Ottoman Empire, empire created by Turkish tribes in Anatolia ٫٫٫٫ The term Ottoman is a dynastic appellation derived from Osman I (Arabic: ʿUthmān), the nomadic Turkmen chief who founded both the dynasty and the empire about ۱۳۰۰٫.
  21. Editors, History com. "Ottoman Empire". HISTORY (به انگلیسی). Retrieved 2020-06-06. {{cite web}}: |نام خانوادگی= has generic name (help)
  22. (Kushner 1997: 220-221)
  23. ۲۳٫۰ ۲۳٫۱ (Meeker 1971: 322)
  24. (Meeker 1971: 323)
  25. (Kushner 1997: 230)
  26. Late Medieval Balkan and Asia Minor Population. Josiah C. Russell. Journal of the Economic and Social History of the Orient, Vol. 3, No. 3 (Oct. , 1960), pp. 265–274
  27. Estimating Population at Ancient Military Sites: The Use of Historical and Contemporary Analogy. P. Nick Kardulias. American Antiquity, Vol. 57, No. 2 (Apr. , 1992), pp. 276–287
  28. J.C. Russell, Late Ancient And Medieval Population, published as vol. 48 pt. 3 of the Transactions Of The American Philosophical Society, Philadelphia, 1958.
  29. (2001) HLA alleles and haplotypes in the Turkish population: relatedness to Kurds, Armenians and other Mediterraneans Tissue Antigens 57 (4), 308–317
  30. Tissue Antigens. Volume 61 Issue 4 Page 292–299, April 2003. Genetic affinities among Mongol ethnic groups and their relationship to Turks
  31. Tissue Antigens Volume 60 Issue 2 Page 111-121, August(2002) Population genetic relationships between Mediterranean populations determined by HLA allele distribution and a historic perspective. Tissue Antigens 60 (2), 111–121
  32. Alu insertion polymorphisms and an assessment of the genetic contribution of Central Asia to Anatolia with respect to the Balkans. Department of Biological Sciences, Middle East Technical University, 06531 Ankara, Turkey. American Journal of Physical Anthropoly 2008 May;136(1):11-8.
  33. Alu insertion polymorphisms in the Balkans and the origins of the Aromuns. Annals of Human Genetics.Volume 68 Issue 2 Page 120-127, March 2004.
  34. «Testing hypotheses of language replacement in the neighbouring Caucasus: evidence from the Y-chromosome. Human genetics. 2003, vol. 112, no3, pp. 255–261». بایگانی‌شده از اصلی در ۲۶ ژوئیه ۲۰۱۲. دریافت‌شده در ۲۶ دسامبر ۲۰۱۱.
  35. Kieser, Hans-Lukas (2006). Turkey beyond nationalism: towards post-nationalist identities. I.B.Tauris. p. ۴۵. ISBN 9781845111410.
  36. Golden 1992, pp. 385–386.
  37. Golden 1992, pp. 225.
  38. «مستوفی، حمدالله: «نزهةالقلوب، به كوشش محمد دبیرسیاقی، انتشارات طهوری، 1336 Mostawafi, Hamdallah. Nozhat al-Qolub. Edit by Muhammad Dabir Sayyaqi. Tahuri publishers, 1957.
  39. Cevat Heyet (Noyabr, 2004). "Azerbaycan'ın Türkleşmesi ve Azerbaycan Türkçesinin Teşekkülü". Modern Türklük Araştırmaları Dergisi. {{cite news}}: |access-date= requires |url= (help); Check date values in: |date= (help)
  40. Köprülü 2000, p. 23-24.
  41. James B. Minahan (2014). Ethnic Groups of North, East, and Central Asia: An Encyclopedia. ABC-CLIO. p. 262. ISBN 978-1-61069-018-8. Archived from the original on 28 May 2021. Retrieved 24 August 2017.
  42. https://en.wikipedia.org/wiki/Islamization_and_Turkification_of_Xinjiang
  43. https://www.tabnak.ir/fa/news/54817/جایگاه-تاریخی-زبان-و-ادب-فارسی-در-سین-کیانگ
  44. شناخت‌نامهٔ زبان فارسی، تهیه‌شده در بنیاد سعدی.
  45. https://en.wikipedia.org/wiki/Turkic_peoples
  46. Pan-Turkism From Irredentism to Cooperation نوشتهٔ جیکوب ام. لانداؤ (JACOB M. LANDAU)
  47. Zakiev - Genesis - TurkicWorld

منابع[ویرایش]

پیوند به بیرون[ویرایش]

نظریات عثمانیان درباره ترک و زبان ترکی