تغییر مذهب ایرانیان از سنی به شیعه - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

تغییر مذهب ایرانیان از تسنن به تشیع در طی سده‌های شانزدهم تا هجدهم میلادی در زمان حکمرانی سلسله صفویه به‌طور گسترده وقوع پیوست و ایران را به مرکز تشیع در جهان تبدیل کرد. همچنین این اتفاق باعث این شد که شاخه اثنی عشری تشیع بر شاخه‌های زیدی و اسماعیلی که پیش از این درصد زیادی از شیعیان ایران از آن شاخه‌ها بودند، چیره گردد.[۱][۲][۳][۴]

دلایل[ویرایش]

شیعیان دلایل زیر را گفته‌اند:

  • تغییر مرکز حکومت علی بن ابی‌طالب از مدینه به کوفه[۵]
  • هجرت بسیاری از امامزادگان، و به خصوص آمدن امام هشتم شیعیان، علی‌بن‌موسی‌الرضا به ایران[۶]
  • تأثیر گرفتن از سلمان فارسی (در زمانیکه وی حاکم مدائن مرکز ساسانیان بود)[۷]
  • وقایع عاشورا کربلا، و تمایل مردم به اسلام حسینی[۸]
  • حضور بعضی از شاگردان امامان شیعه در ایران و دعوت به اهل بیت
  • تاثیرگیری از ایرانیان مقیم یمن که متمایل به اهل‌بیت بودند[۹]

با این وجود موارد زیر بدیهی هستند:

دلیل استراتژیک:

  • جنگ‌ھا با عثمانی با مسئله حرمت جنگ مسلمان با مسلمان در تضاد بود و افراد زیادی بودند که با جنگ و خون ریزی مسلمانان مخالف بوده و اعتقاد داشتند که باید به خلافت عثمانی پیوست و از امر خلیفه مسلمین اطاعت نمود. مذهب جدیدی که شاه اسماعیل بر ایران تحمیل نمود از این عمل جلوگیری کرد.[۱۳]

ظهور شاه اسماعیل در ایران منجر به یکپارچگی این سرزمین زیر پرچم یک حکومت ایرانی پس از سده‌ها ملوک‌الطوایفی شد. با تغییر مذهب مردم شاهنشاهی صفوی، شیعیان تا به امروز درصد بزرگی از مردم ایران و بخش‌هایی از سرزمین‌های اطراف آن را تشکیل می‌دهند.[۱۴][۱۵]

روند شیعه شدن صفویان[ویرایش]

از زمان سقوط ایران به دست مسلمانان در سده هفتم میلادی تا یکپارچگی ایران در سده شانزدهم میلادی به دست صفویان، اکثریت ایرانیان سنی بودند. بیشتر سنی‌های ایران از نوع حنفی و شافعی بودند که صفویان خود نیز از همین شاخه اخیر بودند. تا پایان سده پانزدهم میلادی اکثر علمای سنی از سایر سرزمین‌های اسلامی برای تحصیل اسلام به ایران می‌آمدند زیرا در سایر بخش‌های جهان اسلام به اندازه ایران مدارس اسلامی وجود نداشت. تا پیش از ظهور صفویان، شیعیان در ایران یکی از اقلیت‌های اسلامی بودند.[۱۶][۱۷][۱۸][۱۹]

شیعیان تا قبل از حمله مغول در بیشتر حکومت‌ها نسبتاً تحت فشار بودند[۲۰][۲۱] تا در زمان ایلخانان و تیموریان فضای بازتری برای شیعیان و ترویج تشیع به وجود آمد.[۲۲] شیعیان به دربار این حکومت‌ها راه یافتند و از این فرصت برای ترویج تشیع استفاده کردند. تا در زمان ایلخانان سلطان محمد خدا بنده شیعه شد[۲۳] و زمان تیموریان سکه با نام ائمه ضرب شد.[۲۲][۲۴]

در نیمه اول قرن چهاردهم میلادی(هشتم هجری)با توجه به درگیریهای بین ایلخانیان(شیعه) و مملوکیان(سنی) شیخ صدرالدین موسی (۷۹۴-۷۰۸ق)(۱۳۹۱-۱۳۰۵م) شروع به متمایل شدن به شیعه کرد. وی با گروههای شیعه مثل سربداران خراسان (۱۳۸۱-۱۳۳۷) و مرعشیان طبرستان و با شخصیتهای مهم مثل تیمور لنگ و جانی بیک متحد شد.صدرالدین با جمع آوری درآمد وقفیات و وجوهات خمس و زکات پشتیبانی اقتصادی یافت.[۲۵]

در زمان شیخ جنید (مرگ ۱۴۶۰ م) صفویه از یک فرقه صوفیانه که حول یک مرید سازماندهی شده بود، به یک جنبش نظامی فعال با سیاست فتح و سلطه تبدیل شد. شیخ جنید با عموی خود جعفر که مخالف فعالیتهای نظامی صوفیان بود درگیر شد و گروه نظامی شیعی خود را تشکیل داد.[۲۶] او اولین رهبر معنوی صفوی بود که گسترش آموزه‌های شیعه و خصوصاً غلات دوازده امامی را حمایت کرد.[۲۷][۲۸] پیروانش جنید را تجسم خداوند می‌دانستند.[۲۹]

شیخ حیدر (۱۴۵۹–۱۴۸۸م) به عنوان رهبر صفویه جاه طلبی سیاسی پدرش را دنبال کرد. در زمان او صفویه به عنوان یک جنبش سیاسی شیعی دوازده امامی به‌طور فزاینده ای تبلور یافت و حیدر در نظر پیروانش یک شخصیت الهی بود.[۳۰]

اسماعیل اول از مارتا و شیخ حیدر ۱۴۸۷ م در اردبیل به دنیا آمد. مادرش مارتا یا حلیمه بیگم، دختر اوزون حسن، فرمانروای سلسله ترکمان آق قویونلو و همسر مسیحی او تئودورا معروف به دسپینا خاتون بود.[۳۱] دسپینا خاتون دختر ژان چهارم امپراتور ترابوزان بود. او در قراردادی برای محافظت از امپراتوری ترابوزان در برابر ترکان عثمانی با اوزون حسن ازدواج کرده بود.[۳۲]

کیفیت تشیع صفویان[ویرایش]

در ابتدا تشیع اثنی عشری قزلباش ها زیاد شباهتی به تشیع اثنی عشری دوران پس از غیبت کبری یا نمونه امروزی آن نداشت. آنها به آموزه های شیوخ اولیه صفوی شیخ حیدر و پسرش اسماعیل اول، پایبند بودند و شاهان صفوی را به‌عنوان مرشد خود قدیس یا شخصیت های الهی می دانستند و از این رو به عنوان غلاه طبقه بندی می شوند.[۳۳] وقتی تبریز را گرفتند، در میان سران قزلباش حتی یک کتاب در مورد شیعه دوازده امامی وجود نداشت. کتاب علامه حلی (1250-1325میلادی) از کتابخانه شهر تهیه شد تا راهنمای دینی برای دولت باشد. علمای شیعه در شکل‌گیری سیاست‌های مذهبی صفویه در اوایل مشارکت نداشتند. در سالهای آینده علمایی از لبنان، عراق و بحرین وارد شدند تا عمل و اعتقادات اثنی عشری را اشاعه دهند.[۳۴]

مرشد قزلباشان[ویرایش]

شاه اسماعیل صفوی در سال ۱۵۰۱ تبریز را فتح کرد و خود را شاهنشاه ایران خواند. او سپس ارمنستان، داغستان، اران و شروان را فتح کرد. شاه اسماعیل یک دهه بعد تقریباً همه ایران را زیر کنترل خود داشت، جایی که اکثریت مردم آن سنی بودند. پروژه شیعه کردن مردم ایران توسط وی آغاز شد و این کار را در مناطقی که فتح کرد با موفقیت کامل به پایان رساند. او مردم را مجبور می‌کرد تا سه خلیفه اول را نفرین کنند و به علمای سنی تنها سه انتخاب می‌داد: تشیع، مرگ یا تبعید. اگر مرگ یا تبعید را برمی‌گزیدند سپس علمای شیعه را جایگزین آنان می‌کرد.[۳۵][۳۶][۳۷]

دلایل صفویان برای تغییر مذهب ایرانیان[ویرایش]

مهم‌ترین دلایل صفویان برای تغییر مذهب ایرانیان، دلایل سیاسی بود. آن‌ها را از این قرار می‌دانند:

  • ادامه سیاست عداوت با عثمانی و نزدیکی به اروپای مسیحی که از چهل سال قبل توسط اوزون حسن اتخاذ شده بود.[۳۸]
  • آن‌ها نیاز داشتند تا ایران در برابر سرزمین‌های سنی که مهم‌ترین آن‌ها عثمانی بود، هویت منحصر به فرد خود را داشته باشد.[۳۹][۴۰][۴۱]
  • رقابت با عثمانی را باید مهم‌ترین دلیل به شمار آورد؛ صفویان و عثمانیان در تمام زمان هم‌زیستی‌شان، با یکدیگر روابط خصمانه‌ای داشتند و شاهنشاهان صفوی سنی‌ها را نوعی ستون پنجم در سرزمین‌های خود می‌دیدند.[۴۲]
  • آن‌ها نیاز به مردمی داشتند که به دولت ایران وفادار باشند و دین برای جلب این وفاداری وسیله مناسبی بود.[۴۳]

روش‌های صفویان برای تغییر مذهب مردم ایران[ویرایش]

  • تحمیل مذهب شیعه به عنوان مذهب اجباری و حکومتی و مجبور کردن بسیاری از صوفیان سنی مذهب به شیعه شدن[۴۴][۴۵][۴۶]
  • شاه اسماعیل مساجد اهل سنت را نابود کرد. تومه پیرس، سفیر پرتغالی چین که در آن زمان به ایران سفر کرده بود در کتاب خود می‌نویسد: «او (شاه اسماعیل) کلیساهای ما را اصلاح می‌کند و خانهٔ همهٔ مسلمانانی که از سنت محمد پیروی می‌کنند خراب می‌کند»[۴۷]
  • او لعن آیینی و اجباری سه خلیفه اول اهل سنت (ابوبکر، عمر و عثمان) را به عنوان غاصبان خلافت در مساجد اجباری کرد، دارایی سنی‌ها را کشف و ضبط کرد، طریقت‌های سنی مذهب را از هم پاشید.
  • از حمایت دولتی برای توسعهٔ زیارتگاه‌ها، نهادها و هنر شیعی استفاده کرد. او همچنین عالمان شیعه را جایگزین عالمان سنی کرد و فضا را برای آن‌ها باز کرد.[۴۸][۴۹][۵۰]
  • او خون سنی‌های زیادی را ریخت و به تخریب و بی‌حرمتی قبرها و مساجد سنی‌ها پرداخت تا حدی که بایزید دوم که در ابتدا پیروزی‌های شاه اسماعیل را به او تبریک می‌گفت از او درخواست کرد آزار سنی‌ها را متوقف کند اما شاه اسماعیل به خواستهٔ او توجهی نکرد و همچنان به گسترش شیعه‌گری با شمشیر ادامه داد.[۵۱][۵۲]
  • او سنی‌های سرسخت را آزار، اعدام و زندانی کرد.[۵۳][۵۴]
  • او ۱۸ ذی‌الحجه (واقعه غدیر خم) سالروز ولایت خلیفهٔ چهارم علی بن ابی طالب و ۹ ربیع‌الاول سالروز کشته شدن خلیفهٔ دوم عمر بن خطاب را جشن ملی اعلام کرد؛ هر چند بعدها جشن دوم با بهبود روابط با کشورهای سنی مذهب، حداقل به‌طور رسمی از بین رفت (عمرکشان).[۵۵]
  • در سال ۱۵۰۱ اسماعیل از شیعیان خارج از ایران دعوت کرد به ایران بیایند تا در برابر اکثریت سنی در امان باشد.[۵۶]

عوامل گسترش تشیع در دوره صفویان[ویرایش]

شهر قم به سبب آرامگاه فاطمه معصومه، خواهر علی ابن موسی در آن مورد توجه دودمان صفوی بود

زیارت حرم‌های صوفی‌های والامقام برای نذر کردن یا طلب شفاعت در دوره‌های پیش از صفویه متداول بود. پس از صفویه تبدیل امامزاده‌ها - بقاع بازماندگان ائمه- به کانون زیارت مورد تشویق قرار گرفت. وجود امامزاده‌ها در خاک ایران از پیش، تصادفاً شرایطی را ایجاد کرد که به آنچه می‌توان گرویدن جغرافیایی این سرزمین خواند کمک کرد. مهمترین این اماکن مقدس حرم امام رضا در مشهد و مجموعه ساختمان‌های پیرامون آن بود. این حرم که از پیش توسط تیموریان تزیین بسیار شده بود مورد توجه ویژه شاه عباس قرار داشت که زیارت‌های پیاده اش به آن گونه ای از پروپاگاندای دودمانی بود. قم، مدفن فاطمه معصومه، خواهر امام هشتم شیعیان، زائرینش تنها از مشهد کمتر بود ولی با وجود برجستگی پیشینش در توسعه دانشوری شیعی در سایه اصفهان به عنوان مرکز یادگیری قرار داشت. قم همچون مشهد در دوره صفوی مورد توجه سلطنتی قرار داشت؛ چهار تن از فرمانروایان آن پی در پی خواستند که در آن دفن شوند.[۵۷]

تقویم نیز نقش مشخصی در همسان‌سازی دوام‌دار مردمی تشیع داشت. پاسداشت کشته‌شدن حسین بن علی در روز عاشورا، که مراسم عزاداری آن در دوره صفوی روز به روز گسترش بیشتری یافت عملاً مهمترین رویداد مذهبی سال شد. قرائت شعر یا نثر توصیف گر مصائب او به همراه دیگر اعضای خانواده پیامبر عمل شایسته‌ای تلقی می‌شد که می‌تواند هر زمان در سال انجام شود. عید غدیر، روزی که بنا بر باور شیعی، پیامبر علی بن ابی‌طالب را به عنوان جایگزین خود انتخاب کرد نیز بسیار جشن گرفته می‌شد. مخالف این رخداد جشن عمرکشان، جشن اغلب زننده ترور عمر، خلیفه دوم بود.[۵۷]

محو تقریباً کامل تسنن از فلات ایران، که با این و دیگر راه‌ها حاصل شد، به وضوح باید تدریجی بوده باشد و حداقل در بعضی نقاط در ابتدا شامل پذیرش عمل‌گرایانه و ظاهری یک آیین تحمیلی بوده‌است. مشخصاً سرشناسان سنی قزوین لجوج از آب درآمدند و تعداد زیادی از آنان در دوران حکومت شاه تهماسب یکم به خاطر انحراف مذهبی اعدام شدند. با این حال آن قدری از آنان دوام آوردند که در دوره مختصر فترت سنی مشمول جایزه اسماعیل دوم به آنهایی شوند (یا مدعی بودند که می‌شوند) که سرسختانه از لعنت فرستادن به سه خلیفه اول خودداری می‌کردند. برای تداوم وفاداری به تسنن در برخی محل‌ها تا دوره عباس یکم، مخصوصاً در شرق ایران، شواهدی وجود دارد. در سال ۱۰۰۸ قمری/۱۵۹۹ میلادی او کارزار آزار سنی‌های سرخه (سمنان) را شروع کرد ولی سه دهه بعد تسنن همچنان در این شهر متداول بود، گرچه در پیرامون آن کمتر متداول بود. کنار گذاشتن سنی‌ها از معافیت‌های مالیاتی توسط همان پادشاه که او گاه گاه حکم آن را می‌داد نشانگر دوام قابل توجه تسنن در نواحی معین و عزم برای محو آن است. سنی‌ها در غرب حتی تا همدان آن قدر پرشمار بودند که که کدخدای شهر از آنان باشد، او در سال ۱۰۱۷ توسط شاه عباس اعدام شد. تنها مورد ثبت شده‌ای که شاه عباس آماده پذیرش سنی گری بی ایجاد مزاحمت برای آنان در یکی از منطقه‌های تحت کنترلش بوده بازدیدی از تالش است که او در برابر پیشنهادها برای مجبور کردن مردم آن به رها کردن شافعی گری موروثی مقاومت کرد و به خدمات نظامی ای که آنان به نیاکانش کرده بودند اشاره کرد. برخی نواحی تالش به تشیع گرویدند اما این کار تا قرن نوزدهم طول کشید.[۵۷]

فترت پس از صفویه[ویرایش]

نابودی دولت صفوی به دست شورشیان افغان در سال ۱۷۲۲ میلادی نشان داد که گرایش اکثریت قاطع ایرانیان به تشیع بزرگترین دستاورد این دودمان بوده‌است چرا که با وجود نبود حمایت شایان توجه دولتی به مدت سه دهه یا بیشتر، تشیع به عنوان آیین خاص و شبه-ملی ایران دوام آورد. اما اصفهان بیشتر به خاطر خرابی‌ای که شورشیان افغان بدان وارد کردند، جاذبه خود را به عنوان مرکز جهان شیعی از دست داد، و تمرکز فعالیت دانشورانه به عتبات، شهرهای دارای حرم در عراق منتقل شد. حمله افغان، تا حدی، نتیجه آزار مکرر سنیان بود.[۵۷]

جستارهای وابسته[ویرایش]

منابع[ویرایش]

  1. «مقالات مرتبط با شیعه امامیه - نورمگز». www.noormags.ir. دریافت‌شده در ۲۰۲۰-۱۲-۱۰.
  2. «شاه اسماعیل نه خودش مذهبی بود، نه حکومتش دینی/ حکومت صفوی عمل‌گرا و سکولار بود». خبرگزاری ایلنا. دریافت‌شده در ۲۰۲۰-۱۲-۱۰.
  3. «ایرانیان چگونه شیعه شدند؟». مشرق نیوز. ۲۰۱۲-۰۱-۱۷. دریافت‌شده در ۲۰۲۰-۱۲-۱۰.
  4. پوراحمدی, حسین; سیاب, علی بابایی. "ایرانیان و نقش کوفه در تشیع آنان". فصلنامه شیعه‌شناسی (به فارسی). 10 (39): 7. ISSN 1735-4722.
  5. پیدایش و گسترش تشیع در ایران بایگانی‌شده در ۱ مارس ۲۰۲۰ توسط Wayback Machine پرسمان (پرسمان دانشگاهیان)
  6. علل گرایش ایرانیان به تشیع و گسترش آن الشیعه
  7. مدنی، الدرجات الرفیعه فی طبقات الشیعه، ص۲۱۵
  8. ایرانیان چگونه شیعه شدند؟ آوینی
  9. التنبیه و الاشراف، (مسعودی) ۲۵۹
  10. The Cambridge History of Iran, Volume 6 edited by William Bayne Fisher, Peter Jackson, Lawrence Lockhart, Ilya Gershevitch, Ehsan Yarshater, Peter Avery, John Andrew Boyle, Richard Nelson Frye ص۱۷۶. کاراکتر line feed character در |عنوان= در موقعیت 40 (کمک)
  11. کاشانی، عبدالله بن علی، تاریخ اولجایتو، ۱۳۴۸ش، ص۹۹–۱۰۱
  12. «آغاز ظهور شیعه و حکومت آنان در بغداد ( آل بویه)». hawzah.net. دریافت‌شده در ۲۰۲۲-۰۶-۰۸.
  13. موسی موسوی اصفهانی-شیعه و تصحیح ص۸۵.
  14. The Caspian: politics, energy and security, By Shirin Akiner, pg.158
  15. «شاه اسماعیل اول صفوی». web.archive.org. ۲۰۱۹-۱۱-۱۱. بایگانی‌شده از اصلی در ۱۱ نوامبر ۲۰۱۹. دریافت‌شده در ۲۰۲۰-۱۲-۱۰.
  16. Islam, continuity and change in the modern world, By John Obert Voll, pg.80
  17. The Ottoman Empire: The Classical Age, 1300–1600, by Halil Inalcik, pg.167.
  18. The golden age of Islam, By Maurice Lombard, pg.Xiv
  19. "Iran: Safavid Period", Encyclopedia Iranica by Hamid Algar. Excerpt: "The Safavids originated as a hereditary lineage of Sufi shaikhs centered on Ardabil, Shafe'ite in school and probably Kurdish in origin."
  20. مظلومیت شیعه در تاریخ. نویسنده علی اکبر حسنی
  21. محمد شعبانی. فرازهایی از تاریخ ترک ها. ص. ۴۵.
  22. ۲۲٫۰ ۲۲٫۱ احسان اشراقی، نصرت خاتون علوی. وحدت مذهبی ایرانیان در دورة صفوی.
  23. تاریخ ایران کمبریج، جلد پنجم از آمدن سلجوقیان تا فروپاشی دولت ایلخانان، جی.آ. بویل، انتشارات امیرکبیر، صفحهٔ ۳۷۶.
  24. مسعود بیات. گمانه‌زنی‌هایی در باب علل گرایش تیموریان به تشیع.
  25. دنیای صفوی-رودی ماتیی-نسخه انگلیسی ص۲۱و۲۲.
  26. دنیای صفوی-رودی ماتیی-نسخه انگلیسی ص۲۳.
  27. Vincent J. Cornell,Voices of Islam: Voices of tradition, pg.225
  28. Seyyed Hossein Nasr,Traditional Islam in the modern world, pg.61
  29. Jaroslav Krejčí, Anna Krejčová, Before the European challenge, pg.151
  30. Islam without Allah?, By Colin Turner, pg.63
  31. Peter Charanis. "Review of Emile Janssens' Trébizonde en Colchide", Speculum, Vol. 45, No. 3,, (Jul. , 1970), p. 476.
  32. Anthony Bryer, open citation, p. 136.
  33. Momen, 1985
  34. Moojan Momen, "An Introduction to Shi'i Islam", Yale Univ. Press, 1985, شابک ‎۰−۳۰۰−۰۳۴۹۹−۷, p. 397
  35. Daniel W. Brown (2009). A New Introduction to Islam. John Wiley & Sons. pp. 235–236.
  36. Immortal: A Military History of Iran and Its Armed Forces. Steven R. Ward, p. 43.
  37. A new introduction to Islam. Daniel W. Brown, p. 191.
  38. The Cambridge History of Iran, Volume 6 edited by William Bayne Fisher, Peter Jackson, Lawrence Lockhart, Ilya Gershevitch, Ehsan Yarshater, Peter Avery, John Andrew Boyle, Richard Nelson Frye ص۱۸۹. کاراکتر line feed character در |عنوان= در موقعیت 40 (کمک)
  39. Modern Iran: roots and results of revolution. Nikki R. Keddie, Yann Richard, p. 11.
  40. Iran: religion, politics, and society: collected essays. Nikki R Keddie, p. 91.
  41. The Azerbaijani Turks: power and identity under Russian rule. Audrey L Altstadt, p. 5.
  42. Modern Iran: roots and results of revolution. Nikki R Keddie, Yann Richard, p. 11.
  43. The failure of political Islam. Olivier Roy, Carol Volk, p. 170.
  44. Modern Iran: roots and results of revolution]. Nikki R Keddie, Yann Richard, pp. 13, 20
  45. The Encyclopedia of world history: ancient, medieval, and modern[پیوند مرده]. Peter N. Stearns, William Leonard Langer, p. 360.
  46. Immortal: A Military History of Iran and Its Armed Forces. Steven R Ward, pg.43
  47. The Judeo-Persian poet ‘Emrānī and his "Book of treasure": ‘Emrānī's Ganǰ… ‘Emrānī, David Yeroushalmi, p. 20.
  48. A new introduction to Islam. Daniel W Brown, p. 191.
  49. Encyclopaedic Historiography of the Muslim World. NK Singh, A Samiuddin, p. 90.
  50. The Cambridge illustrated history of the Islamic world. Francis Robinson, p. 72.
  51. Immortal: A Military History of Iran and Its Armed Forces. Steven R. Ward, p. 44.
  52. Iran and America: re-kindling a love lost]. Badi Badiozamani, pp. 174–5.
  53. The Cambridge illustrated history of the Islamic world. Francis Robinson, p. 72.
  54. Iraq: Old Land, New Nation in Conflict. William Spencer, p. 51.
  55. Culture and customs of Iran. Elton L Daniel, ‘Alī Akbar Mahdī, p. 185.
  56. Iraq: Old Land, New Nation in Conflict. William Spencer, p. 51.
  57. ۵۷٫۰ ۵۷٫۱ ۵۷٫۲ ۵۷٫۳ Foundation, Encyclopaedia Iranica (2021-05-17). "Welcome to Encyclopaedia Iranica". Encyclopædia Iranica (به انگلیسی). Retrieved 2022-06-02.