شاخص عملکرد - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

شاخص عملکرد (انگلیسی: Performance indicator) یا شاخص کلیدی عملکرد، پارامتری قابل اندازه‌گیری برای عملکرد است، که به سازمان‌ها کمک می‌کند تا فرایند دستیابی به اهداف سازمانی را تعریف و اندازه‌گیری کنند. زمانی که یک سازمان، مأموریت خود را تحلیل کرده باشد، همه ذینفعان مشخص شده و اهداف سازمانی نیز تعریف شده باشند، ابزاری برای اندازه‌گیری میزان دسترسی به این اهداف لازم است، که شاخص‌های کلیدی عملکرد، این ابزار را فراهم می‌نمایند. شاخص عملکرد می‌تواند منعکس کننده فاکتورهای حیاتی موفقیت یک سازمان باشد، که این پارامترها از هر سازمانی به سازمان دیگر متغیر هستند.

این شاخص ها نقشی کلیدی و مهم در بسیاری از فرایندهای سازمانی، از جمله فروش و بازاریابی دارند. مدیران فروش با استفاده از این شاخص ها میزان موفقیت و کارامد بودن فروش را اندازه گیری می کنند. این شاخص ها به مدیریت هر بخش از سازمان کمک می کنند و بخش دشوار کار کردن با آنها، پیدا کردن شاخص های صحیح برای سازمان مورد نظر است. [۱]

انواع شاخص های عملکرد[ویرایش]

کمّی: حقایقی عاری از نظرات، احساسات، عقاید یا برداشت های شخصی افراد، که معمولاً با اعداد و ارقام و نسبت به یک استاندارد خاص ارائه می شود.

کیفی: اعداد و ارقامی که طبق نظرات، عقاید و برداشت های شخصی شکل گرفته و ارائه می شوند.

نقاط اندازه گیری[ویرایش]

وجود حداقل دو عنصر لازم است: ورودی و خروجی. اما لیست کامل تر به صورت زیر است:

ورودی: ورودی های مورد نیاز برای یک فعالیت را برای تولید خروجی نشان می دهد.

خروجی: نتیجه یا نتایج یک فعالیت یا یک گروه از فعالیت ها را نشان می دهد.

فعالیت: نشان دهنده تحولات ایجاد شده توسط یک فعالیت است.

مکانیسم: چیزی ست که موجب می شود یک فعالیت انجام شود (انسان یا سیستم).

کنترل: چیزی ست که روندفعالیت را از طریق انطباق کنترل می کند.

زمان: نشان دهنده عنصر زمانی یک فعالیت است.[۲]

شناسایی شاخص های عملکرد[ویرایش]

شاخص های عملکرد با محرک ها و اهداف کسب و کار متفاوت است. یک مدرسه ممکن است میزان ناکامی دانش آموزان خود در امتحانات را به عنوان یک شاخص عملکرد کلیدی در نظر بگیرد که ممکن است به مدرسه کمک کند موقعیت خود را در جامعه آموزشی درک کند، در حالی که یک شرکت تجاری ممکن است درصد درآمد حاصل از بازگشت مشتریان را به عنوان شاخص کلیدی عملکرد بالقوه در نظر بگیرد.

مراحل مهم در شناسایی شاخص های کلیدی عملکرد عبارتند از:

  • داشتن یک فرآیند کسب وکار از پیش تعریف شده (BP).
  • داشتن نیازمندی ها برای BPs.
  • داشتن اندازه گیری کمی/ کیفی نتایج و مقایسه با اهداف تعیین شده.
  • بررسی واریانس ها و اصلاح فرآیندها یا منابع برای دستیابی به اهداف کوتاه مدت.

شاخص‌های کلیدی عملکرد (KPI) روش‌هایی برای ارزیابی دوره‌ای عملکرد سازمان‌ها، شرکت های تجاری و دپارتمان ها، بخش‌ها و کارکنان آن‌ها هستند. بر این اساس، KPI ها معمولاً به گونه‌ای تعریف می‌شوند که قابل درک، معنادار و قابل اندازه‌گیری باشند. آنها به ندرت به گونه ای تعریف می شوند که تحقق آنها توسط عواملی که توسط سازمان ها یا افراد مسئول غیرقابل کنترل تلقی می شوند، مختل شود. شاخص های کلیدی عملکرد باید در سطوح ارشد در سازمان ها تنظیم شوند و در تمام سطوح مدیریتی تقسیم شوند.به منظور ارزیابی، KPIها به مقادیر هدف مرتبط می شوند، به طوری که ارزش اندازه گیری را می توان به عنوان برآورده کردن انتظارات ارزیابی کرد یا خیر.

KPIها باید از معیارهای اسمارت پیروی کنند. این به این معنی است که اندازه گیری هدفی خاص ( Specific purpose ) برای کسب و کار دارد، قابل اندازه گیری(Measurable ) است، تا واقعاً یک ارزش KPI به دست آید، هنجارهای تعریف شده باید قابل دستیابی (Achievable ) باشند؛ بهبود KPI باید با موفقیت سازمان مرتبط ( Relevant ) باشد، و در نهایت باید زمان فازی(Time phased ) باشد، به این معنی که مقدار یا نتایج برای یک دوره از پیش تعریف شده و مرتبط نشان داده می شود[۳].

جستارهای وابسته[ویرایش]

منابع[ویرایش]

  1. شاخص های کلیدی فروش که هر مدیر فروش موفقی اندازه گیری و ثبت می کند, archived from the original on 9 May 2018, retrieved 2018-05-09
  2. "Performance indicator". Wikipedia (به انگلیسی). 2018-04-20.
  3. "Performance indicator". Wikipedia (به انگلیسی). 2023-11-14.

[۱]

  1. «شاخص های کلیدی فروش که هر مدیر فروش موفقی اندازه گیری می کند».