قبچاق‌ها - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

قلمرو قپچاقها در حدود ۱۲۰۰ میلادی
کلاهخود قبچاقی مربوطه به سدهٔ سیزدهم میلادی

قبچاق یا قپچاق یا قفجاق نام گروهی از کوچ‌نشینان تُرک بود.[۱][۲] خاستگاه اصلی آنان احتمالاً در خانات کیمک بود. سپس از حدود ۱۰۳۰ تا ۱۲۳۷ میلادی -یعنی تا زمان حمله مغول- در دشت قبچاق مستقر شدند. نقش اینان در بخشی از تاریخ روس، خوارزم، آنسوی قفقاز، روم شرقی، مجارستان، جهان اسلام و چین تحت استیلای دودمان یوآن حیاتی بوده‌است. ترکان قبچاق بر اساس اسناد تاریخی دارای موهای بور و سرخ و چشمان آبی و سبز بوده‌اند.[۳]

در آثار اسلامی تا سده‌های نهم و دهم میلادی از نام قبچاق اثری نیست. در دههٔ ۱۰۳۰ میلادی تعدادی از قبچاق‌ها در خدمت خوارزمشاهیان بودند و گروهی از ایشان نیز به مرزهای خوارزمشاه می‌تاختند. حرکت آنان به سوی جلگه پونتیک سبب فشار پچنگ‌ها و غزان به مرزهای روم شرقی و ایران می‌شد.

دین نخستین آنان شمن‌باوری بوده و تا پیش از استیلای مغول اسلام و مسیحیت هم میان گروهی از ایشان راه یافته‌بود. چغری بیگ در دههٔ ۱۰۴۰ میلادی یک امیر قبچاق را در خوارزم به اسلام گروانده بود. اتحاد قبیله‌ای قبچاق‌ها شامل عناصر ترک و مغول و ایرانی بود.

میان سال‌های ۱۲۱۷ تا ۱۲۳۷ میلادی مغول‌ها دشت قبچاق را تسخیر کردند. گروهی از قبچاق‌ها به نام کوتن[۴] به مجارستان گریختند. قبچاق‌ها بازمانده به مرور در مغول‌ها حل‌شدند. بعدها در زمان جنگ‌های میان تیمور لنگ و تقتامیش در ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۰ میلادی، بازمانده قبچاق‌ها و قبچاق‌های مغول‌شده تجدید سازمان قبیله‌ای یافتند. سپس در آینده اینان به نیروی اصلی اردوی نوقای ادیگو تبدیل شدند.

ریشه شناسی[ویرایش]

ریشهٔ نام قبچاق به درستی آشکار نیست اما قبچاق ها نام خود را به معنای «درخت توخالی» تعبیر می کردند.[۵] به گفته آنان، در درون درختی توخالی، جد اولیه آنها پسر خود را به دنیا آورد.[۶]. با وجود این، گلدن خاطرنشان می‌کند که معنی اصلی نام و ریشه‌شناسی این قومیت « همچنان مورد اختلاف و گمانه‌زنی باقی می‌ماند».[۷]

ژنتیک[ویرایش]

اوشانین، مردم شناس روس خاطرنشان می کند که فنوتیپ «مغولی»، مشخصه قزاق ها و قرقیزهای امروزی، در میان جمجمه های تاریخی «قبچاق» و «پچنگ» که در سراسر آسیای مرکزی و اوکراین یافت می شود، غالب است. لی کوانگ توضیح میدهد که کشف اوشانین بدین معنی است که نوادگان مدرن قبچاق های تاریخی قزاق ها هستند که مردان آن‌ها فرکانس بالایی از زیرشاخه C2b1b1 هاپلوگروپ C2 دارند.[۸] یک مطالعه ژنتیکی دیگر که در ماه می ۲۰۱۸ در نیچر منتشر شد، بقایای دو مرد قبچاق را که بین سالهای ۱۰۰۰ میلادی و ۱۲۰۰ میلادی دفن شده بودند مورد بررسی قرار داد. یک مرد ناقل تک گروه پدری C و تک گروه مادری F1b1b بود که نشان دهنده ریشه آسیای شرقی است. مشخص شد که نر دیگر حامل تک گروه مادری D4 است که نسب اروپایی را نشان می دهد.

پانویس[ویرایش]

  1. "Encyclopedia Britannica" (به انگلیسی). p. Kipchak, Russian Polovtsy, Byzantine Kuman, or Cuman, a loosely organized Turkic tribal confederation that by the mid-11th century occupied a vast, sprawling territory in the Eurasian steppe, stretching from north of the Aral Sea westward to the region north of the Black Sea.
  2. E. Bretschneider K. Paul, Trench, Trübner & Company, Limited, 1910. Mediæval Researches from Eastern Asiatic Sources : "The Kipchaks , according to Rashid , were one of the five sections into which the Turkish nation subject to Oghuz Khan was divided".
  3. Xu Qianxue, Zizhi Tongjian Houbian (17th century) Vol. 141-142. Zhejiang University Copy p. 42 of 124 "欽察部去中國三萬餘裏夏夜極短日蹔沒輙出土産良馬富者以萬計俗祍金革勇猛剛烈青目赤髪" en. "The Kipchak tribe is situated at a distance of over 30,000 li from China. In summer, the evening is extremely short; the sun temporarily sets then immediately rises. Their soil produces good horses, that the rich people count by ten thousands. They customarily sleep armed and armored; they are courageous, fierce, firm, and vehement; [they are] blue/green-eyed and red-haired". Note: the expression "祍金革" lit. "to lie/to sleep with metal and leather > to sleep armed and armored" is not to be taken literally; it is a Chinese literary trope about the northerners' supposedly rugged and hardy nature; e.g. Liji "Zhong Yong" quote: "衽金革,死而不厭,北方之強也,而強者居之。", tr.: "To sleep armed and armored, to die undismayed; those are strengths in the north, the forceful dwell there."
  4. Köten
  5. Clauson, Gerard (1972). An Etymological Dictionary of Pre-13th Century Turkish. Oxford University Press. p. 581.
  6. Julian Baldick, Animal and Shaman: Ancient Religions of Central Asia, p.55.
  7. Golden, Peter B. The Turkic world of Mahmud al-Kashgari. p. 522
  8. Lee, Joo-Yup (2017). "A Comparative Analysis of Chinese Historical Sources and y-dna Studies with Regard to the Early and Medieval Turkic Peoples". Inner Asia. 19 (2): 213. doi:10.1163/22105018-12340089. S2CID 165623743.

جستارهای وابسته[ویرایش]

منابع[ویرایش]

Iranica