پراکسیس - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

پراکسیس (به فرانسوی: Praxis) به معنی جد و جهد طبیعی یا نفسانی‌ای است که منتهی به حصول نتیجه گردد. پراکسیس را به معنی کیفیت وجود نیز به کار برده‌اند و در این مورد از آن به ملکه یا عادت تعبیر می‌کنند. سارتر گوید: عمل کاشف وجود است، و موضوع بحث ما عمل (پراکسیس) است، از این جهت که سازنده تاریخ و مؤثر در آن است. لفظ Apraxie در اصطلاح روان‌شناسان به معنی کسی است که با وجود تندرستی، قادر به انجام اعمال عادی نباشد.[۱]

برنشتاین توجه به پراکسیس و عمل را عنصر مشترک در مکاتب فلسفی مهم معاصر معرفی می‌کند.[۲] معنای پراکسیس (praxis) در آثار ارسطو فعالیتی است که تنها در جامعه انسانی، واقعیت یافتنی است یعنی در جایی که زبان فراگرفته شده و بکاربسته می‌شود.[۳]


منابع[ویرایش]

  1. جمیل صلیبا-منوچهر صانعی دره بیدی، فرهنگ فلسفی، انتشارات حکمت - تهران، چاپ: اول، ۱۳۶۶ ص ۱۹۳
  2. حسامی فر، عبدالرزاق؛ کاوشی در ریشه‌های تقابل فلسفه تحلیلی و فلسفه قاره ای، مجله: ذهن» زمستان ۱۳۹۰ - شماره ۴۸، صفحه ۱۳۱ تا ۱۵۴
  3. شاهرخ حقیقی، درآمدی بر نظریه انتقادی یورگن هابرماس