دین سکولار - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

دین سکولار یا مذهب سکولار (به انگلیسی: Secular religion) ایده‌ها، نظریه‌ها و فلسفه‌هایی گفته می‌شود که شامل هیچ بخش معنوی نیستند، ولی در عین حال شباهت‌هایی با برخی ویژگی‌های دین دارند. [نیازمند منبع] برخی از این ویژگی‌ها شامل دگما، سیستم تلقین، پیچیدن نسخه یک کد مطلق رفتاری، داشتن یک ایدئولوژی ویژه برای اسطوره آفرینش و آخرالزمان، دشمنان تعیین‌شده، و پرستش بی‌چون و چرای اقتدار بالاتر. [نیازمند منبع] دین سکولار در جامعه سکولار به پر کردن نقش کلیسا یا دیگر مقام‌های دینی پرداخته‌است. [نیازمند منبع]

کمونیسم و نازیسم[ویرایش]

در سال ۱۹۳۶ یک کشیش پروتستان، کمونیسم را صراحتاً یک دین سکولار نامید. چند سال بعد، در آستانه جنگ جهانی دوم، اف. ای. ویجت، هر دوی مارکسیسم و سوسیالیسم ملی را از لحاظ میزان بنیادگرایی و اقتدارگرایی به مذاهب سکولار تشبیه کرد،[۱] و همچنین دیدگاه آخرزمانی آنها دربارهٔ تاریخ را مشابه باورهای مسیحی دانست.[۲] از نظر وی، هر دوی این ایدئولوژی‌ها جنگ مذهبی علیه ذهن پژوهنده و لیبرال میراث اروپایی به‌راه انداخته بودند.[۳]

پس از جنگ، فیلسوف اجتماعی ریمون آرون بازشناسی کمونیسم به عنوان دینی سکولار را گسترش داد.[۴] درحالی‌که فردی چون ای. جی. پی. تیلور آن را به این صورت توصیف نمود که «یک مذهب سکولار بزرگ… مانیفست حزب کمونیست بایستی کتاب مقدس، و هم‌پایه انجیل محسوب گردد».[۵]

مشخصه‌های معاصر[ویرایش]

اصطلاح دین سکولار امروزه اغلب به سیستم‌های باور جمعی گفته می‌شود؛ برای مثال گاهی دیدگاه ما دربارهٔ عشق به عنوان دین سکولار پسامدرن تلقی شده‌است.[۶] پاول ویتز این اصطلاح را در روان‌شناسی مدرن به‌کار برد، به این صورت که چیزی که به ترویج کالت (فرقه) خویشتن بپردازد و به صراحت آن را «اخلاق نظریه خویشتن… این دین سکولار…» خواند.[۷] گاهی ورزش‌ها هم به نحوی دین سکولار مدرن دانسته شده‌اند، به ویژه در مورد المپیسم[۸] یا فوتبال.[۹] از نظر پیر دو کوبرتن، بنیان‌گذار بازی‌های المپیک مدرن، اعتقاد آنها به آن به عنوان یک دین سکولار جدید، صریح و مادام‌العمر است.[۱۰]

جستارهای وابسته[ویرایش]

منابع[ویرایش]

  1. F. A. Voigt, Unto Caesar (1938) p. 37
  2. Voigt, p. 17-20, p. 71 and p. 98-9
  3. Voigt, p. 203
  4. Aron, Raymond. The Opium of the Intellectuals. London: Secker & Warburg, 1957, pp. 265-294
  5. Quoted in Chris Wrigley, A. J. P. Taylor (2006) p. 229 and 202
  6. U. Beck/E. Beck-Gernsheim, The Normal Chaos of Love (1995) Chap. 6
  7. Paul C. Vitz, Psychology as Religion: The Cult of Self-worship (1994) p. 145
  8. H. Preuss/ K. Liese, Internationalism in the Olympic Movement (2011) p. 44
  9. «فوتبال؛ دین سکولار و سمبل وحدت ملی در عراق». رادیوفردا. دریافت‌شده در ۱۶ آوریل ۲۰۱۳.
  10. B. W. Ritchie/D. Adair, Sport Tourism (2004) p. 1988