دارکسابان - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

دارکسابان
شناساگرها
شماره ثبت سی‌ای‌اس 365462-23-3 ✔Y, 365462-24-4 (maleate) ✔Y
پاب‌کم 9912771
کم‌اسپایدر 8088422
UNII KF322K101S ✔Y, 03RTP2436R (maleate) ✔Y
جی‌مول-تصاویر سه بعدی Image 1
  • O=C(c1ccc(OC)cc1)Nc2cccc(O)c2NC(=O)c4ccc(N3CCCN(C)CC3)cc4

  • InChI=1S/C27H30N4O4/c1-30-15-4-16-31(18-17-30)21-11-7-19(8-12-21)27(34)29-25-23(5-3-6-24(25)32)28-26(33)20-9-13-22(35-2)14-10-20/h3,5-14,32H,4,15-18H2,1-2H3,(H,28,33)(H,29,34)
    Key: IJNIQYINMSGIPS-UHFFFAOYSA-N


    InChI=1/C27H30N4O4/c1-30-15-4-16-31(18-17-30)21-11-7-19(8-12-21)27(34)29-25-23(5-3-6-24(25)32)28-26(33)20-9-13-22(35-2)14-10-20/h3,5-14,32H,4,15-18H2,1-2H3,(H,28,33)(H,29,34)
    Key: IJNIQYINMSGIPS-UHFFFAOYAJ

خصوصیات
فرمول مولکولی C27H30N4O4
جرم مولی ۴۷۴٫۵۵ g mol−1
به استثنای جایی که اشاره شده‌است در غیر این صورت، داده‌ها برای مواد به وضعیت استانداردشان داده شده‌اند (در 25 °C (۷۷ °F)، ۱۰۰ kPa)
Infobox references

دارکسابان (انگلیسی: Darexaban) (YM150) یک مهارکننده مستقیم فاکتور Xa است. دارکسابان این یک داروی آزمایشی است که به عنوان یک ضد انعقاد و ضد ترومبوتیک برای جلوگیری از ترومبوآمبولی وریدی پس از یک جراحی بزرگ ارتوپدی، سکته مغزی در بیماران مبتلا به فیبریلاسیون دهلیزی[۱] و احتمالاً حوادث ایسکمیک در سندرم حاد کرونری[۲] عمل می‌کند. این دارو به شکل مالئات استفاده می‌شود.[۳]

کاربردهای بالینی[ویرایش]

فیبریلاسیون دهلیزی[ویرایش]

فیبریلاسیون دهلیزی یک ریتم غیر طبیعی قلب است که باعث کاهش برون ده قلبی و جریان خون به مغز می‌شود. همچنین باعث تشکیل لخته‌های خون در حفره های دهلیزی قلب می‌شود. فیبریلاسیون دهلیزی با افزایش خطر سکته آمبولیک به دلیل افزایش خطر ایجاد لخته خون مرتبط است.[۴] داروهای ضد انعقاد خوراکی مانند دارکسابان با جلوگیری از تشکیل لخته‌های خونی باعث کاهش بروز و شدت سکته در بیماران مبتلا به فیبریلاسیون دهلیزی می‌شود.[۵]

فارماکولوژی[ویرایش]

مکانیسم عمل[ویرایش]

فاکتور Xa (FXa) یک عامل ضروری انعقاد خون است که مسئول شروع آبشار انعقادی است. FXa پروترومبین را به شکل فعال ترومبین می‌شکند، که سپس فیبرینوژن محلول را به فیبرین نامحلول تبدیل می‌کند و پلاکت‌ها را فعال می‌کند. تثبیت تجمع پلاکتی توسط مش فیبرین در نهایت منجر به تشکیل لخته می‌شود.

دارکسابان و گلوکورونید دارکسابان به طور انتخابی و رقابتی FXa را مهار می‌کنند و فعالیت پروترومبین را در محل تشکیل لخته خون (ترومبوز) سرکوب می‌کنند. این منجر به کاهش تشکیل لخته خون به روشی وابسته به دوز می‌شود. کاهش تشکیل لخته خون، انسداد جریان خون را کاهش می‌دهد، بنابراین احتمالاً خطر انفارکتوس میوکارد، آنژین ناپایدار، ترومبوز وریدی و سکته ایسکمیک را کاهش می‌دهد. [۶]

فارماکوکینتیک[ویرایش]

دارکسابان به سرعت جذب می‌شود و به طور گسترده در کبد به متابولیت فعال خود، دارکسابان گلوکورونید (YM-222714) در طی متابولیسم گذر اول از طریق گلوکورونیداسیون متابولیزه می‌شود. متابولیسم دارکسابان نیز در روده کوچک اتفاق می‌افتد اما به میزان بسیار کمتر. گلوکورونیداسیون دارکسابان به سرعت اتفاق می‌افتد، بنابراین نیمه عمر خود دارکسبان کوتاه است. با این حال، متابولیت گلوکورونید دارکاسابان حاصل، نیمه عمر طولانی تقریباً ۱۴-۱۸ ساعت دارد و به بیشینه سطح خود در خون ۱-۱.۵ ساعت پس از دوز می‌رسد.[۷] در نتیجه دارکسابان گلوکورونید تعیین کننده اصلی اثرات ضد ترومبوتیک است. دارکسابان کمترین تداخل را با غذا نشان می‌دهد و از راه کلیه‌ها (ادرار) و مدفوع دفع می‌شود.[۸]

منابع[ویرایش]

  1. Iwatsuki, Y.; Sato, T.; Moritani, Y.; Shigenaga, T.; Suzuki, M.; Kawasaki, T.; Funatsu, T.; Kaku, S. (2011). "Biochemical and pharmacological profile of darexaban, an oral direct factor Xa inhibitor". European Journal of Pharmacology. 673 (1–3): 49–55. doi:10.1016/j.ejphar.2011.10.009. PMID 22040919.
  2. Shiraga, T.; Yajima, K.; Suzuki, K.; Suzuki, K.; Hashimoto, T.; Iwatsubo, T.; Miyashita, A.; Usui, T. (2012). "Identification of UDP-glucuronosyltransferases responsible for the glucuronidation of darexaban, an oral factor Xa inhibitor, in human liver and intestine". Drug Metabolism and Disposition: The Biological Fate of Chemicals. 40 (2): 276–82. doi:10.1124/dmd.111.042614. PMID 22031623. S2CID 1643706.
  3. Eriksson, B. I.; Turpie, A. G.; Lassen, M. R.; Prins, M. H.; Agnelli, G.; Kälebo, P.; Gaillard, M. L.; Meems, L.; ONYX study group (2007). "A dose escalation study of YM150, an oral direct factor Xa inhibitor, in the prevention of venous thromboembolism in elective primary hip replacement surgery". Journal of Thrombosis and Haemostasis. 5 (8): 1660–5. doi:10.1111/j.1538-7836.2007.02644.x. PMID 17663737. S2CID 2343858.
  4. Yuan, Z.; Bowlin, S.; Einstadter, D.; Cebul, R. D.; Conners Jr, A. R.; Rimm, A. A. (1998). "Atrial fibrillation as a risk factor for stroke: A retrospective cohort study of hospitalized Medicare beneficiaries". American Journal of Public Health. 88 (3): 395–400. doi:10.2105/ajph.88.3.395. PMC 1508341. PMID 9518970.
  5. Hylek, E. M.; Go, A. S.; Chang, Y.; Jensvold, N. G.; Henault, L. E.; Selby, J. V.; Singer, D. E. (2003). "Effect of intensity of oral anticoagulation on stroke severity and mortality in atrial fibrillation". The New England Journal of Medicine. 349 (11): 1019–26. doi:10.1056/NEJMoa022913. PMID 12968085.
  6. Hirayama, F.; Koshio, H.; Ishihara, T.; Hachiya, S.; Sugasawa, K.; Koga, Y.; Seki, N.; Shiraki, R.; Shigenaga, T.; Iwatsuki, Y.; Moritani, Y.; Mori, K.; Kadokura, T.; Kawasaki, T.; Matsumoto, Y.; Sakamoto, S.; Tsukamoto, S. (2011). "Discovery of N-2-hydroxy-6-(4-methoxybenzamido)phenyl-4- (4-methyl-1,4-diazepan-1-yl)benzamide (Darexaban, YM150) as a potent and orally available factor Xa inhibitor". Journal of Medicinal Chemistry. 54 (23): 8051–65. doi:10.1021/jm200868m. PMID 21995444.
  7. Eriksson, B. I.; Turpie, A. G.; Lassen, M. R.; Prins, M. H.; Agnelli, G.; Kälebo, P.; Wetherill, G.; Wilpshaar, J. W.; Meems, L.; ONYX-2 STUDY GROUP (2010). "Prevention of venous thromboembolism with an oral factor Xa inhibitor, YM150, after total hip arthroplasty. A dose finding study (ONYX-2)". Journal of Thrombosis and Haemostasis. 8 (4): 714–21. doi:10.1111/j.1538-7836.2010.03748.x. PMID 20088935. S2CID 21184977.
  8. Steg, PG; Mehta, SR; Jukema, JW; Lip, GY; Gibson, CM; Kovar, F; Kala, P; Garcia-Hernandez, A; Renfurm, RW; Granger, CB; Ruby-1, Investigators (2011). "RUBY-1: A randomized, double-blind, placebo-controlled trial of the safety and tolerability of the novel oral factor Xa inhibitor darexaban (YM150) following acute coronary syndrome". European Heart Journal. 32 (20): 2541–54. doi:10.1093/eurheartj/ehr334. PMC 3295208. PMID 21878434.