کارنامه اردشیر بابکان - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

کارنامه اردشیر بابکان
برگی از تنها دست‌نویس مرجع این کتاب به‌قلم مهربان کیخسرو
نویسنده(ها)نامشخص
عنوان اصلی
کشورایران ساسانی
زبانفارسی میانه
موضوع(ها)سرگذشت اردشیر بابکان
گونه(های) ادبیرمان تاریخی، حماسه[۱]
تاریخ نشر
احتمالاً اواخر دوره ساسانی

کارنامه اردشیر بابکان (فارسی میانه: ترانویسی: Kār-nāmag ī Ardašīr ī Pābagān) یک نوشته کوتاه منثور به زبان فارسی میانه دربارهٔ سرگذشت اردشیر بابکان، نخستین شاهنشاه ساسانی است. درون‌مایه این اثر شامل نسب‌نامه و کودکی اردشیر، اقامت او در دربار اردوان چهارم، واپسین شاهنشاه اشکانی، گریز او از دربار اردوان و تشکیل سپاه و جنگ‌های پی‌درپی با اردوان و امیران محلی که همه با کامیابی اردشیر و کشته‌شدن دشمنانش به پایان رسید و درنهایت شرح حالی فشرده از شاپور و هرمز، به‌ترتیب پسر و نوه اردشیر می‌شود. تنها دست‌نویس مرجع این کتاب در سال ۱۳۲۲ م در گجرات هند به‌دست شخصی با نام «مهربان کیخسرو» در قالب یک دفترنامه، همراه با چند متن فارسی میانه غیردینی دیگر از جمله یادگار زریران و شهرستان‌های ایرانشهر رونویسی‌شده است.[۲] از کارنامه اردشیر بابکان دست‌نویس‌های دیگری نیز شناخته‌شده که همه آن‌ها رونوشتی از نسخه مهربان کیخسرو محسوب می‌شوند.[۳]

نسخه آغازین کارنامه اردشیر بابکان احتمالاً در اواخر دوره ساسانی و در پارس به‌نگارش درآمده است.[۳] اشاره کتاب به بازهای شطرنج (چترنگ) و تخته نرد (نیواردشیر) نشان می‌دهد که قدمت نخستین نسخه، پیش‌تر از روزگار زمامداری خسرو انوشیروان نیست؛ چراکه ورود شطرنج به ایران و پیدایش بازی تخته نرد، هردو به زمانه این شاه ساسانی منسوب هستند.[۴] تئودور نولدکه، خاورشناس آلمانی، احتمال داده که نگارش کارنامه در زمان خسرو پرویز صورت گرفته باشد. نولدکه همچنین افسانه‌های پارسی مربوط به زندگی کوروش بزرگ که در روایت کتزیاس بازتاب یافته را کهن‌الگویی برای ساخت روایت این کتاب دانسته است.[۱] احمد تفضلی، ایرانشناس، کارنامه را تاریخی آمیخته با افسانه و نوعی رمان تاریخی دانسته است.[۳] مسعودی در مروج‌الذهب، کارنامه اردشیر بابکان را کتابی در شرح زندگانی اردشیر توصیف کرده و آن را «الکرنامج» خوانده است.[۵]

نسخه امروزی کارنامه اردشیر بابکان نثری ساده و نسبتاً متأخر دارد و تأثیر زبان فارسی نو در جای‌جای آن، گاهی حتی در شیوه نگاشتن جمله‌ها، قابل مشاهده است.[۳] نسخه امروزی این اثر احتمالاً چکیده یک نسخه کهن‌تر و مفصل‌تر است؛ زیرا روایتی مشابه، اما طولانی‌تر در شاهنامه فردوسی بیان‌شده، اما عناصر زرتشتی روایت کارنامه از شاهنامه، به‌عنوان روایت اسلامی این کتاب حذف‌شده است.[۲][۶][۱] دیرینگی نسخه امروزی کارنامه پیش‌تر از سده ۳ ه‍.ق نمی‌باشد.[۷]

خلاصه داستان

[ویرایش]
  • کارنامه اردشیر بابکان ۱۳ فصل دارد و خلاصه آن چنین است:[۸]

در روزگار ملوک‌الطوایفی پس از اسکندر، بابک به‌عنوان والی اردوان بر پارس حکومت می‌کرد. بابک فرزند پسری نداشت و ساسان که از نوادگان دارای دارایان (داریوش سوم) بود، شبان بابک بود. بابک از نسب ساسان اطلاع نداشت، تا اینکه شبی در خواب دید خورشید از سر ساسان تابیده و همه جهان را روشنی می‌بخشد. شب دوم خواب دید که ساسان بر فیل آراسته سفیدی نشسته و همه بدو نماز می‌برند و تحسین می‌کنند. در خواب شب سوم نیز دید که سه آتشکده فرنبغ، گُشنسب، و برزین‌مهر در خانه ساسان می‌درخشند. بابک تعبیر خواب خود را از خواب‌گزاران خواست و آنان بدو گفتند که این مرد یا یکی از فرزندانش به پادشاهی جهان می‌رسد. بابک، ساسان را به نزد خود خواند و چون از تبارش آگاه شد، دختر خود را بدو داد و حاصل این ازدواج، اردشیر بود که با تربیت بابک به جوانی نام‌بردار تبدیل شد.

اردوان که از شایستگی اردشیر آگاه شد، از بابک خواست که اردشیر را به دربار وی بفرستد و بابک به ناچار اردشیر را به نزد شاه فرستاد. اردشیر هر روز با شاهزادگان به نخجیر و چوگان می‌پرداخت و خوب در این هنرها برتری خود را نشان می‌داد تا اینکه اردوان بر وی خشم گرفت و دستور داد که دیگر بر اسب ننشیند و پیوسته در آخور به‌سر برد. در این زمان، یکی از کنیزان زیبای اردوان دل به اردشیر بست و اردشیر به کمک وی سلاح و درهم و دینار و دو اسب، یکی برای خود و دیگری برای کنیزک به‌دست‌آورد و از دربار اردوان گریخت. اردوان آنان را تعقیب کرد، اما از آن‌جا که فره ایزدی همراه اردشیر بود، بدو دست نیافت. پس اردوان سپاهی را مأمور جنگ با اردشیر کرد، ولی اردشیر با پشتیبانی مردم پارس، سواحل دریا و اسپهان بر لشکریان اردوان پیروز گردید و اردوان کشته شد. در ادامه، شرح نبردهای بین اردشیر با شاه کُردان مادی، هفتواد و مهرک نوش‌زاد آمده است.

کشتن کرم هفتواد به‌دست اردشیر، با استفاده از فلز گداخته در شاهنامه که نمونه کوتاه‌تر و کمی متفاوت‌تر از آن در کارنامه نیز روایت‌شده است.

پس از کشته‌شدن اردوان، اردشیر دختر او را به زنی خویش درآورد و از چهار برادر این زن، دو تن در اسارت و دو تن در تبعید و در کابل به‌سر می‌بردند. برادرانِ در غربت از خواهر خواستند که با توطئه‌ای اردشیر را بکشد. این توطئه فاش و اردشیر فرمان به کشتن زن داد. اما مأمور قتل دختر که آگاه شد وی از اردشیر باردار است، از کشتن او منصرف شد و او را در خانه‌اش نگه داشت و چون پسر او متولد شد، او را شاپور نام نهاد. بعدها که اردشیر از فرمانش پشیمان بود، آن مرد شاپور را به نزد وی آورد. بخش بعدی مربوط به تولد هرمز، پسر شاپور است؛ پیشگویی هندی پیش‌بینی کرد که دوام پادشاهی خاندان اردشیر از ازدواج پسری از خانواده او با دختری از خانواده مهرک نوش‌زاد حاصل می‌شود. اردشیرِ ناخشنود دستور داد تا همه خانواده مهرک کشته شوند. اما دختری از او مخفی ماند و برحسب اتفاق، شاپور به این دختر برخورد و بی‌اطلاع اردشیر، با او ازدواج کرد و هرمز مخفیانه زاده و تربیت شد. اردشیر بعدها از شایستگی هرمز در هفت سالگی آگاه شد و از گناه فرزند گذشت. ایرانشهر در روزگار هرمز به اوج شکوه رسید. روم و هند به ایران خراج داده و شاهان سرزمین‌های گوناگون با خشنودی به دربار هرمز می‌آمدند.

برگردان‌ها

[ویرایش]

قدیمی‌ترین برگردان فارسی نو شناخته‌شده از کارنامه در سال ۱۸۹۹ در بمبئی توسط «خدایار دستور شهریار ایرانی» چاپ شد. در ایران معاصر نخستین‌بار احمد کسروی این کتاب را ترجمه و در سال ۱۳۰۶ ه‍.خ منتشر کرد. صادق هدایت نیز ترجمه دیگری در سال ۱۳۱۵–۱۳۱۶ انجام داد و آن را در سال ۱۳۲۳ به چاپ رساند. جواد مشکور این اثر را در سال ۱۳۲۹ ترجمه کرد و با بازبینی‌هایی، دوباره در سال ۱۳۶۹ به چاپ رساند. بهرام فره‌وشی، کارنامه را به‌عنوان یک کتابچه آموزش فارسی میانه ترجمه و سال ۱۳۵۴ منتشر کرد. قاسم هاشمی‌نژاد نیز یک ترجمه داستان‌گونه از کارنامه را در سال ۱۳۶۹ ارائه داد. آخرین ترجمه فارسی نو توسط مهری باقری در سال ۱۳۷۸ منتشر گردید.[۴] ترجمه‌های هدایت و فره‌وشی بیشترین نزدیکی را با متن اثر دارند؛ به‌طوری‌که برخی از واژه‌های متن اصلی که امروزه دیگر در فارسی منسوخ‌شده یا به‌ندرت کاربرد دارند نیز در آن‌ها دیده می‌شوند. از میان ترجمه‌های دیگر، کسروی و مشکور با سبکی نزدیک به اشعار سبک خراسانی ترجمه کرده‌اند و کارهای هاشمی‌نژاد و باقری جزو ترجمه‌های آزاد و مطابق با فارسی امروزی قرار می‌گیرند. ترجمه شهریار ایرانی، به‌عنوان اولین ترجمه، امروزه در دسترس نیست.[۹]

کارنامه اردشیر بابکان به زبان‌های انگلیسی، آلمانی، فرانسوی، روسی، کردی، گجراتی و ارمنی نیز ترجمه‌شده است.[۱۰]

منابع

[ویرایش]
  1. ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ نلدکه، تئودور (۱۳۷۹). حماسهٔ ملی ایران. ترجمهٔ بزرگ علوی. تهران: نگاه. شابک ۹۶۴-۶۷۳۶-۷۹-۳.
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ C. G. CERETI, KĀR-NĀMAG Ī ARDAŠĪR Ī PĀBAGĀN, Encyclopædia Iranica.
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ ۳٫۳ تفضلی، احمد (۱۳۷۸). تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام. به کوشش ژاله آموزگار. تهران: انتشارات سخن. ص. ۲۶۰ تا ۲۶۴. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۳۷۲-۴۶۹-۶.
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ سیمین دخت گودرزی. «نقد و بررسی تطبیقی ترجمه‌های کارنامه اردشیر برپایه ترجمه صادق هدایت». پرتال جامع علوم انسانی.
  5. أبی الحسن بن علی المسعودی. «مروج الذهب ومعادن الجوهر». کتابخانه مدرسه فقاهت، جلد اول، ص. ۲۷۱.
  6. Mary Boyce, Middle Persian Literature (1968), P 60 Internet Archive.
  7. Hämeen-Anttila, Jaakko (2018). Khwadāynāmag: The Middle Persian Book of Kings. Brill.
  8. Charles F. Horne, THE KÂRNÂMAK-i ARDESHIR-i PÂPAKÂN (The Book of Deeds of Ardeshir son of Papak), cais-soas.com.
  9. مریم غفاری جاهد. «بررسی تطبیقی ترجمه‌های کارنامه اردشیر بابکان». پرتال جامع علوم انسانی.
  10. محمدرضا امینی. «بررسی جنبه‌های ادبی کارنامه اردشیر بابکان در مقایسه با روایت نویافته یونانی آن». کتابخانه مجازی ادبیات.

پیوند به بیرون

[ویرایش]